.
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#میرداماد 🎤
آخ
آخ همه رفتند و من،جا ماندم ای دوست
زِ بختِ بد به دنیا ماندم ای دوست
آخ چرا رفتی مرا با خود نبردی
، ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست
آی
آخ به یادت، در نوایِ آب آبم
امروز گفت: عبدُ الله،
بیا بسترِ منو زیرِ آفتاب پهن کن،
خانوم جان چرا زیر آفتاب ، گفت آخه
خودم دیدم، بدنِ داداشم سه روز زیرِ آفتاب
آی به یادت، در نوایِ آب آبم
چنان تو زیرِ تیغِ آفتابم
داداش
تو راحت خفته ای در خانه ی قبر
آخ ولی من از غمت خانه خرابم
آی ،لباسِ تو (حس کن دمِ آخرِ)
لباسِ تو، در آغوشم برادر
(دیدند یه چیزی محکم به سینه فشار میده)
آخ لباسِ تو ،در آغوشم برادر
صدایت مانده دَر گوشم برادر
(حسین)
تو ماندی بی کفن ،برخاکِ صحرا
چگونه من کفن پوشم برادر آخ برادر
(اجازه میدید، روز شهادتی روضه بخونم ،
هی کی زجه بلده بزنه ، هرکی ناله داره بسم الله)
(شب آخری دیگه داشت کابوس میدید،
امروز راحت شد از این کابوس یه سال و نیم،
داداش چی دیدم)
آخ منو کابوسِ ،شمشیر و تنِ تو
آخ منو کابوس شمشیر و ،تنِ تو
تماشایِ به غارت رفتنِ تو
تو را برنیزه بردند مانده برای من فقط پیراهنِ تو (حسین)
آی ، آخ امان امان
داداش،سراسرنیزه میبینم به خوابم
داداش،سراسرنیزه میبینم به خوابم
داداش، همین که پلک ،بر هم میگذارم
تو را بر نیزه میبینم
(داداش ، من که اومده بودم ، من که بالا سرت بودم ، خودت با گوشه ی چشمت اشاره کردی من برگردم، من که اومدمده بودم ، چرا گفتی من بِرَم،چرا گفتی ارجعی الی الفصطاط،چرا نذاشتی من پیشت باشم، عقده شده برام،داداش من برگشتم،نمی دونم تو این فاصله چی شد،یه موقعه رسیدم دیدم سرتو خولی بُرده،یه موقعه رسیدم دیدم لباسات دستِ اینو اونه،یه موقعه دیدم انگشت و انگشتر تو بردند،دیدم یه جایِ سالم تو بدنت نذاشتند،لبامو رو رگات گذاشتم،حسین...
روضم هنوز تموم نشده ، روضه خانموم زینب یه گریز داره،
گریزِ روضه ی زینب کجاست، حالا بِهِت میگم، داداش دیر رسیدم،همه رفته بودند،منی که یه عمروقتی سرمو بلند می کردم تو رو میدیدم،
حسرتِ یه بار دیدنت به دلم موند،
داداش ، چهل منزل سرتو بالا نیزه دیدم،اما هر چی التماس کردم یه بار
نیزه دار سرت بیاره پاین من سرتو بغل کنم نشد،داداش، سرتم قسمت من نشد،داداش ، اما خدا رو شکر بالاخره سرت قمست یه نفر شد،(ها، از من جلو تری یا بگم،
خدارو شکربالاخره یه نفر به آرزوش رسید،
بابا ، مگه نگفتی بر می گردم،
عمه رو خیلی خسته کردم،
بیا میخوام دورت بگردم
حسین....
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
یا صاحب الزمان
شور _ زبانحال
به سبک : میشه بهم بگی سپردیم به کی
بیایید تو روضه ها خدا خدا کنیم
با اشکِ کربلا برا ظهور دعا کنیم
روزای غصه و شبای غربته
خوش بحالِ کسی که تو خیمه ی حضرته
فدای اون چشمی که
هزار و چندین ساله
روضه خون عاشورا
گریه کنه گوداله
العجل ای آقا جان
پرچمِ ماتمش چادرِ خاکیه
نشسته سمت کربلا میخونه ناحیه
میخونه روضه ی برگشتِ ذوالجناح
سلام میده به اون مُغَسَل ، بِدَمِ الجِراح
میخونه مظلومانه
برا قَتیلِ مظلوم
که پاره شد قلبش با
سه شعبه های مسموم
العجل ای آقا جان
حسین عزیز زهرا
بیاد اون غروب میخونه دلغمین
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامیِ بِلا مُعین
میخونه تشنه شد سرش جدا حسین
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَری حسین
ای صورت خاکی ای
شَیبِ الخَضیب یا جدا
بین یه لشکر موندی
چقد غریب یا جدا
حسین عزیز زهرا
#امام_زمان_عج
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
حدیث روز
امام على عليه السلام:
ألِن كَنَفَكَ؛ فَإِنَّ مَن يُلِن كَنَفَهُ يَستَدِم مِن قَومِهِ المَحَبَّةَ
ملايم باش؛ زيرا هركه ملايم باشد، همواره از دوستى كسانش برخوردار مى شود
غررالحكم حدیث ۲۳۷۶
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
.
#دروازه_ساعات
#حضرت_زینب
#اسارت
هر جا سخن از زینب و دروازه شام است
ساکت به تماشا ننشینید، حرام است
دستی که به سر میزنی از این غم عظمی
یادآور فرق سر و سنگ لب بام است
یک سر به سر نیزه عیان است ببینید
مانند هلال است ولی ماه تمام است
هجده قمر از نوک سنان تابد و مردم
پرسند ز هم: پس سر عباس کدام است؟
مردم نزنید از همه سو سنگ بر این سر
والله امام است امام است امام است
زوّار برادر شده بر نی سرِ عباس
هم اشک به رخ، هم به لبش عرض سلام است
هر کوچه پر از هلهله و خنده و شادی است
از شام بپرسید مگر عید صیام است؟
با یاد سر و چوب و لب و ناله زینب
انگار جهان در نظرم مجلس شام است
باید همه از مرد و زن شام بپرسید
ناموس الهی ز چه در محضر عام است؟
هرخانه که در سوگ حسین است سیه پوش
«میثم» در آن خانه غلام است غلام است
حاج غلام رضا سازگار ✍
.
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
همہ هستی من حضرت ارباب سلام
اۍ دلیلِ تپشِ این دلِ بیتاب سلام
#صبحتون_حسینی
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
#مهدےعج_جان💔
بی تو این فاصله ها طاقت من را برده
ساعتم زنگ زده عقربه هایش مرده
کاش باور کنی از دوری تو "دلتنگم"
این دل خسته ام از دوری تو پژمرده
✨صبحت بخیرشادی بخش زندگیم✨
✨ صبحتون مهدوی ✨
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
یا صاحب الزمان
شور _ زبانحال
به سبک : میشه بهم بگی سپردیم به کی
بیایید تو روضه ها خدا خدا کنیم
با اشکِ کربلا برا ظهور دعا کنیم
روزای غصه و شبای غربته
خوش بحالِ کسی که تو خیمه ی حضرته
فدای اون چشمی که
هزار و چندین ساله
روضه خون عاشورا
گریه کنه گوداله
العجل ای آقا جان
پرچمِ ماتمش چادرِ خاکیه
نشسته سمت کربلا میخونه ناحیه
میخونه روضه ی برگشتِ ذوالجناح
سلام میده به اون مُغَسَل ، بِدَمِ الجِراح
میخونه مظلومانه
برا قَتیلِ مظلوم
که پاره شد قلبش با
سه شعبه های مسموم
العجل ای آقا جان
حسین عزیز زهرا
بیاد اون غروب میخونه دلغمین
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامیِ بِلا مُعین
میخونه تشنه شد سرش جدا حسین
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَری حسین
ای صورت خاکی ای
شَیبِ الخَضیب یا جدا
بین یه لشکر موندی
چقد غریب یا جدا
حسین عزیز زهرا
#امام_زمان_عج
۱۸ مرداد ۱۴۰۳