نماهنگ سادات شرمنده.mp3
2.34M
سادات شرمنده
مغیره داره به حسن میخنده
دست علی رو با طناب میبنده..
#پویانفر #فاطمیه #استودیویی
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگی یعنی...
از این عالم و آدم دیگه من خستم
حسین ..
به تو دلبستم حسین ...
#دلتنگ_آغوش_حرمتم 😭
صلیاللهعلیکیا اباعبدالله
مهربون اربابم♥️ حسین(ع)
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#سلام_امام_زمانم 😍✋
دوش در وقت سحر شمع دل افروخته ام
نرگس مست تو را دیده ام و سوخته ام
به تمنای وصال تو ز سر تا به قدم
چشم گردیده به راه قدمت دوخته ام
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
#مناجات_مهدوی_فاطمی
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه والشریف
ای قرار ِقلب شیدا در کجا جویم تو را
ای بهشت آرزوها در کجا جویم تو را
فاطمیه آمده شد تازه زخم هجر تو
ای به زخم دل مداوا در کجا جویم تو را
روز وشب هستی تو ناظر بر گناهانم ببخش
رحمت باری تعالی' در کجا جویم تو را
شیعه مظلوم است بی تو،ای معزّالمؤمنين
ای همه دارایی ما در کجا جویم تو را
حسرت دیدارت آقا برده از دیده قرار
کی کنم رویت تماشا در کجا جویم تو را
در میان نوکرانت ،من نبینم بی کسی
ای بیابان گرد تنها! در کجا جویم تو را
محرم مسمار در شد، سینه ی یار علی
ای جواب آه زهرا در کجا جویم تو را
از جفای قوم ظالم،کشته شد جدّت حسین
تشنه در بین دو دریا،در کجا جویم تو را
شد کنار مقتل او روبه روی زینبین
بر سر عمّامه دعوا در کجا جویم تو را
بسته شد دستان زینب،همسفر شد با عدو
شد کتک جای تسلّی' در کجا جویم تو را
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه
بر شام تار ِ شیعه سحر یابن فاطمه
هر جمعه در هوای ظهور تو مانده ایم
امّا نیامد از تو خبر یابن فاطمه
حق را شکست داده سپاه ِ نفاق وظلم
کی می رسد زمان ظَفَر یابن فاطمه
از دست ِما مقیم بیابان شدی،ببخش
برگرد بین شیعه دگر یابن فاطمه
بنگر که روبه روی حسن روی مادرت
نیلی شده ست بین گذر یابن فاطمه
در پشت درب خانه تو را می زند صدا
با سوز و آه و دیده ی تر یابن فاطمه
بین گدازه های در ِ نیمه سوخته
بر سینه اش نشسته شرر یابن فاطمه
روی ضریح ِ سینه ی او، میخ داغ ِدر
از خود به جا نهاده اثر یابن فاطمه
او شد سپر برای علی و برای او
محسن شده ست همچو سپر یابن فاطمه
بشکسته است شاخه ی طوبا و از برش
روی زمین فتاده ثمر یابن فاطمه
با دست بسته خوانده تو را مرتضی بیا
ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
#صلواتی
بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات
بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات
بر روح مطهر امام و شهدا
بر فاطمه مادر شهیدان صلوات
.
#غزل #فاطمیه #حضرت_زهرا
وقتی که با دردی، جوان از پا بیافتد
بر روی قدش لحظه لحظه تا بیافتد
وقتی که پهلو با نفس درگیر باشد
هی دنده از جا در بیاید، جا بیافتد
تو شیر خیبر باشی و در پیش چشمت
با ضربه ی مردانه ای زهرا بیافتد
آن چادری که سایهسار عرش باشد
بر آن نباید رد ضرب پا بیافتد
در بین کوچه ماجرا هرچه که بوده
زهرا که رو گیرد، حسن از تا بیافتد
یک نوجوان باشی و مادر در کنارت
با ضرب سیلی بین کوچه ها بیافتد
شرحی نمیخواهد، همین یک جمله کافیست
در وقت غسل فاطمه مولا بیافتد
بعد از مدینه رسم شد افتادن زن
زینب چهل منزل تک و تنها بیافتد
یا بر روی ناقه رقیه دسته بسته
خوابیده و با سر از آن بالا بیافتد
سر را به روی نیزه ها بردند و دیدم
مادر دوباره در دل صحرا بیافتد
بعد از هزاران سال وقت روضه ی در
در بین روضه مهدی زهرا بیافتد
سینه زنا حی علی فاطمیه عزای ناموس خدا فاطمیه
خصوصیا رو علی دعوت میکنه برا فاطمیه
فاطمیه سند اثبات شیعه است
فاطمیه غیرت تو ذات شیعه است
فاطمیه اشرف اوقات شیعه است
فاطمیه میگه دین یعنی ولایت
فاطمیه میرسه فصل برائت
به قاتل مادرم نفرین و لعنت
بریم بسم الله سینه زنا روضه رو به پا کنید
بازم فاطمیه رو مثل عاشورا کنید
لعنت بر سه غاصب حق مرتضی کنید
لعن الله قاتلیک یا زهرا ...
خدا شده صاحب عزا فاطمیه
قیامتی میشه به پا فاطمیه
نمیذاریم روضه ها خلوت بمونه برا فاطمیه
فاطمیه یعنی که حق با علیه
راه نجات همه دنیا علیه
بعد پیمبر فقط مولا علیه
فاطمیه روضه هاش لبریز نوره
شور محرم ما از این شعوره
فاطمیه به خدا رمز ظهوره
فاطمه الزهرا(س)
نه سال مرا همدم وهمخانه توبودی
آبادگر این دل ویرانه تو بودی
نه سال کنارت همه ایام، خوشی بود
آرامش جان من وجانانه تو بودی
انسیه ی حوریه ی در خانه حیدر
ای فاطمه جان، کوثر بی متل پیمبر
* * *. *
نه سال زمین بود به مانند بهشتم
آمیخته شد مهر تو با طبع وسرشتم
نه سال علی فاطمه و فاطمه حیدر
من نام تو بر سردر قلبم بنوشتم
امید علی در همه احوال تو بودی
من طائر واز بهر علی بال تو بودی
* * * *
ازبعد پیمبر تو شدی پشت وپناهم
بودی به طرفداری من کل سپاهم
افسار رها کرده سگی زد به تو سیلی
در خانه به نیلی رخت افتاد نگاهم
ای وای از آن لحظه وآن چادر خاکی
وای از حسن کوچکِ در حال تباکی
* *. * *
ای وای از آن لحظه که در روی تو افتاد
از ضربه ی در لطمه به پهلوی توافتاد
شش ماهه ی تو در ره اسلام فدا شد
هرآنچه بلا بود رهش سوی تو افتاد
دستان علی بسته وچشمان علی تر
قرآن سخنگو شده شرمنده ی کوثر
*. *. *. *
ای تیر غمت را دل حیدر نشانه
شد بستر بیماری تو پهن به خانه
ایام خوشی من وطفلان بسر آمد
از دیده ما اشک غمت گشت روانه
کردی تو سرانجام می قرب خدا نوش
مرگ آمد و بگرفت تو را سخت درآغوش
* * * *
بی تو چکنم ای گل یکدانه ی حیدر
جان دادی وجان علی ات رفت زپیکر
طفلان تو در هجر تو گیرند بهانه
ای یار جوانمرگ علی،یاس پیمبر
برخیز وببین فاطمه جان قد کمانم
برخیز وببین هجر تو بردست توانم
*. *. *
تابوت تو را غمزده بر دوش ببردم
انگار که صد بار شدم زنده و مردم
بودی تو امانت زپیمبر به بر من
در قبر تورا باز بدستش بسپردم
از بعد تو بودن نبود باور حیدر
دارم طلب صبر خود از حضرت داور
شعر:اسماعیل تقوایی