قطرهاےگمشدهامدردلدریای حسین
چشمدلمےطلبممحضتماشاے حسین
هرڪہراخواستہباشدبہجنونمےڪِشَدَش
سختدیوانہڪنندهستمداواے حسین
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتون حسینی💚
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
💜💜💜
#سلام_امام_زمانم
سلام_مولا_جانم ✋
صبحت_بخیر_آقا_جانم 💚
🌼🍃 مینویسم زتو که دار و ندارم شدہ ای
🌸🍃 بیقرارت شدم و صبر و قرارم شدہ ای
🌸🍃 من که بیتاب توأم ای همهی تاب و تبم
🌼🍃 توهمه دلخوشی لیل ونهارم شده ای
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج 🤲💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رسول خدا﴿ﷺ﴾فرمودند:
دوستے على﴿ع﴾عبادت است
خدا ايمان بنده اى را نمےپذيرد مگر بوسيله دوستے على﴿ع﴾و دورى از دشمنان او
📚ارشادالقلوب،ج۲،ص۲
1_10336298409.mp3
4.86M
به علی بگو آقا جون
حواست به منم باشه
آخه دل خوشی عرب و عجمی
به علی بگو دلتنگم
حرمم داره دیر میشه
خیلی وقته ما رو نمیطلبی...
چشماتو ببند
خیال کن
یه زائری زیر بارون
که تو نجف شدی مهمون
با چشمای گریون
خیال کن
میان زائرا باشی؛
سحر قراره که پاشی
راهی کربلا بشی
اللهم ارزقنا
حرم حرم حرم حرم
💔😭💔
یه حرم داره اربابو
یه جهانه گرفتارش
زندگی رو تو کربلا میبینی
یه دفعه میرسیم پابوس
یه سالی تو هوای غم
یاد خاطره هامو اربعین
چشماتو ببند
خیال کن
با خستگی تو جاده
رسیدی پای پیاده
شبت شب اون شب
خیال کن
چه شوریش وچه فروغی
گمی میون شلوغی
یاد بی بی زینب
اللهم ارزقنا
حرم حرم حرم حرم
💔😭💔
آرزو شده مشهد هم
لک دلامون اما
یکینیست که ما رو یه حرم ببره
هی بهم میگیم این روزا
خدارا چه دیدی شاید
یه نگاهی کنه مارو هم بخره
حرف شده باز
خیال کن
نشستی کنج گوهر شاد
نگات به گنبدش افتاد
چه حس شیرینی
خیال کن
خراب بودی شدی آباد
کنار پنجره فولاد
شفاتو میبینی....
شیر_خیبر_مددی_سبک_واحد_امیرالمو.mp3
1.33M
سبک واحد امیرالمومنین علی(علیه السلام)...
شیر خیبر مددی یاعلی جانم علی
صاحب و سرورمی دین و ایمانم علی
پهلوون بی نظیر دستمو دامان تو
دست خالیمو بگیر جان من قربان تو
خاکِ پای قنبرم از تبارِ عاشقان
ذکرِ هر روز و شبم یاعلی یاعلی جان
یاعلی، منم عاشق و سائلِ کوی تو
زنده ام، فقط من به عشقِ گُلِ روی تو
مونسَم، شده عکسی از بارگاهَت مولا
قبله ی، دلم کَج شده ای شَها سوی تو
یاعلی، علی یاعلی یاعلی یاحیدر(۴)
آرزویِ نجف و.. کاشکی به گور نَبَرم
جانِ فاطمه شَها سوی نجف بِبَرم
خونه ی پِدَریمه صحن باصفای تو
محرابِ نمازمه اِیوونِ طلای تو
گُنبدِ طلای تو طاقِ هفت آسمونه
مرقدِ توئه آقا تو حرم ها نِمونه
سروری، داری سایه روی سَرِ هر نوکر
شیعه را، تو هستی پدر فاطمه هم مادر
این جهان، همه افتخارِ مَنِ مجنونی
اون جهان، الهی که باشم تورا در مَحضر
یاعلی، علی یاعلی یاعلی یاحیدر(۴)
فدای شما سرم عشقِ شما تو دلم
سرنوشت منو زَد خدا با شما رَقم
نوكرم و اربابم به عالمی ولیه
اربابِ بی کفنم حسین ابن علیه
لطف شما بوده که صاحب فضلی شدم
افتخارم همینه من اباالفضلی شدم
نوکر ِ، همه خانواده ی تو هستم من
ای شَها، بِجُز تو از این عالمی رَستم من
جان من، بيا دستِ من را بگیر در محشر
درعوض، ببین بر نگاهِ تو دل بَستَم من
یاعلی، علی یاعلی یاعلی یاحیدر(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#سبک_واحد_امیرالمومنین_علی_ع
#امام_علی علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹علی علی🔹
کی میشود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی
دستِ حق و زبانِ حق و چشمِ حق، بهحق
آیینۀ خدای تعالی، علی علی
نامت دوای درد و کلامت شفای دل
استادِ ذو فنونِ مسیحا، علی علی
شاهینِ تیز بینِ ترازوی خیر و شر
فرمانروای محشرِ کبری، علی علی
پیرِ خرد بدایه به نامِ تو کرد و گفت:
حقِّ مبرهن است همانا علی، علی
آموزگارِ عشق گریبان درید و گفت:
دردا و حسرتا و دریغا علی، علی
شیخان و زاهدان و فقیهان و مفتیان
حق حق علی علی، یا مولا علی علی
یک شمّه از کلامِ تو شد چشمه، موج موج
یک چشمه از سکوتِ تو دریا، علی علی
دنیا هنوز نام تو را میبَرد مدام
دنیا هنوز محو تماشا: علی، علی
دنیا هنوز تشنۀ شمشیرِ عدلِ توست
آن تلخترْ شرابِ گوارا، علی علی
دیگر علی ندید به خود خاک و، دید اگر
پیش از تو بود حضرت زهرا علی، علی
یکچند بود حضرت زهرا انیس تو
یکعمر... آه، تنها تنها علی علی
دستِ عقیل سوخت که گویند دشمنان
«با دوست هم نکرد مدارا علی»، علی
گفتیم «در نمازش...» گفتند «در نماز؟
او هم نماز میخواند آیا؟ علی؟ علی؟»
یاران و زهرِ غَدر، شیاطین و تیغِ کین
ای زخمخورده از همۀ ما، علی علی
بیراهه است و ظلمت، بیراهه است و ظلم
بانگی بزن به خیل رعایا، علی علی
ما ماندهایم و معرکه، ما ماندهایم و تیغ
ما ماندهایم و صف به صف اعدا، علی علی..
من با زبان خاک چگونه بخوانمت؟
بالانشینِ عالمِ بالا، علی علی
دنیای بیتو تودۀ خاکیست بیخدا
بعد از تو خاک بر سرِ دنیا، علی علی
تنها، غریب، تنها، حتی میانِ ما
حتی در این مراسمِ احیا، علی علی...
📝 #امید_مهدینژاد
#امام_علی علیهالسلام
#قصیده
🔹السابقون السابقون🔹
تو را تا دیدهام محو جمال کبریا دیدم
تو را غرق مناجات خدا، از خود رها دیدم
تو را در سجدهٔ باران و بر سجّادهٔ صحرا
به هنگام قنوت برگها، در «ربّنا» دیدم
تو در هفت آسمان سیر و سفر میکردی امّا من
تو را در سرزمین وحی، سرگرم دعا دیدم
کنار «حجر اسماعیل» در سرچشمهٔ زمزم
صفا و مروه را گرد تو در سعی و صفا دیدم
«تو را دیدم که میچرخید گرد خانهات کعبه
خدا را در حرم گم کرده بودم در شما دیدم»
تو را در دامن مادر، تو را در دست پیغمبر
تو را مولود کعبه، قبلهٔ اهل ولا دیدم
تو را فرمان برِ «یا ایها المدثر» از اول
تو را «السابقونالسابقون» از ابتدا دیدم
تو را پابند پیمان الست از مطلع هستی
تو را عاشقترین دلدادهٔ «قالو بلی» دیدم
تو افکندی حجاب از روی «کَرّمنا بنیآدم»
که سیمای تو را آیینهٔ ایزدنما دیدم
تو آدم را فراخواندی به علم «عَلَّمَ الأسماء»
تو را در کشتی نوح پیمبر ناخدا دیدم
اگر اعجاز موسایی عصا بود و ید بیضا
سرانگشت تو را پرگار تقدیر و قضا دیدم
نه تنها از تو شد عیسی مسیحادم، که از اوّل
تو را هم عهد و پیمان با تمام انبیا دیدم
سلیمان از تو حشمت یافت هنگام نگینبخشی
تو را روح قناعت، اسوهٔ فقر و غنا دیدم
زدی خود را به آب و آتش ای شمس جهانآرا
تو را پروانهٔ پیغمبر از غارحرا دیدم
به جولانگاه احزاب و نبرد خندق و خیبر
به دستت تیغ «لا سیف» و به شأنت «لا فتی» دیدم
به یک ضربت که در خندق زدی، در برق شمشیرت
جهانی را به لب «اَهلاً و سَهلاً مَرحَبا» دیدم
تلاوت کردی «آیات برائت» را به زیبایی
تو را خورشید بام کعبه در «اُمُ القُری» دیدم
تو را در مسجد و محراب، در میدان و بر منبر
تو را در بینهایت، در کجا در ناکجا دیدم
چه میدیدم خدایا روز فتح مکّه با حیرت
خلیل بتشکن را روی دوش مصطفی دیدم
«و سُبحانَ الّذی أسری بِعَبدِه» را که میخواندم
تو را در لیلةُ المعراج، با بدرُالدُّجا دیدم
سراغ آیهٔ «اَلیَوم اَکملتُ لکُم» رفتم
تمام آیه را وصف علی مرتضی دیدم
شکوه و عزّت هستی! کمال عشق و سرمستی!
چه گویم من که روی دست پیغمبر چهها دیدم
تو را در سایۀ باغ «اَلَم نَشرح لَکَ صَدرَک»
شکوفا یافتم، مصداق «مِصباحُ الهُدی» دیدم
گل روی تو را در «سَبِّح اسم ربَّکَ الاعلی»
تَجَسُّم کردم آری، تا جمال کبریا دیدم
تو را در سورۀ «حامیم تنزیلٌ منَ الرَّحمن»
تو را در آیهٔ تطهیر و در «قُل اِنَّما» دیدم
تو را در نون «اَلرَّحمن» و عین «عَلَّمَ القُرآن»
تو را در یای «یاسین»، ترجمان طا و ها دیدم
تو را در «قُل کَفی بِاالله» در «وَالتّین وَالزَّیتون»
تو را در «لیسَ لِلانسانَ اِلّا ما سَعی» دیدم
نه تنها هست اوج رفعتت در قافِ «وَالقرآن»
تو را در سورهٔ «وَالشَّمس» و «طور» و «وَالضُّحی» دیدم
تو را با چهرهٔ پوشیده و خرما و نان بر دوش
کنار زاغههای شهر کوفه بارها دیدم
نوازش از تو میدیدند فرزندان شاهد هم
تو را با گوهر اشک یتیمان آشنا دیدم
به مسکین و یتیم از بس محبت کردی و احسان
تو را در سورهٔ انسان و متن «هل أتی» دیدم
چه میدیدم خدا را در سکوت محض نخلستان
تو را هر نیمهشب، در گریههای بیصدا دیدم
شبی که شمع بیتالمال را خاموش میکردی
تو را با بیریایی، خفته روی بوریا دیدم
چو راز غربت خود را به گوش چاه میگفتی
چو نیلوفر کشیدم قد، تو را ای ماه تا دیدم
تو را پشت در آتش زده، با زهرةُالزّهرا
صبور و مهربان، در تیرباران بلا دیدم
اگر نامردمان دست تو را بستند، آنها را
اسیر پنجۀ تقدیر، در «تَبَّت یَدا» دیدم
در ایوان نجف، در کوفه، در محراب مسجد هم
شهادتنامهٔ «فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبه» را دیدم
پس از آن لیلة القدری، که شد شقُّ القَمَر، هرشب
تو را در جوهر خون شهیدان خدا دیدم
تو را یاریگر خون خدا، با عترت یاسین
تو را دلجوی یاس ارغوان، در نینوا دیدم
تو را در آسمان نیلگون ظهر عاشورا
تو را در سایهروشنهای شام و کربلا دیدم
شب شام غریبان و پرستوهای سرگردان
تو را دلسوخته در شعلهزار خیمهها دیدم
اگر خورشید دشت کربلا از نوک نی سر زد
تو را در موجی از آیات تسلیم و رضا دیدم
تو را با کاروان اهلبیت وحی در غربت
تو را در حیرت از خورشید در طشت طلا دیدم
کسی از آستانت دست خالی برنمیگردد
که در آیینهٔ آیین تو، مهر و وفا دیدم
📝 #محمدجواد_غفورزاده
4_5965559276058444985.mp3
17.41M
#بشنوید
#نواهنگ «یا ربّــی العفــو ...»
بانـوای: #حاج_محمود_کریمی
به مناســبت ایاّم #شبهای_قدر
متن مناجات «یا ربی العفو» - محمود کریمی
آلوده دامن خود را رساندم
بر روی شانه بارم کشاندم
اما همیشه ، ردم نکردی
من نامه ی خود با گریه خواندم
یا ربی العفو
سرخورده برگشت ، عبد فراری
آورده ام بی تو ، بدبیاری
در خانه بگذار من هم بمانم
این بنده شاید ، آمد به کاری
دست گناهان بالم گرفته
اشکی ندارم ، حالم گرفته
مهدی که از من دارد گلایه
انگار قلب عالم گرفته
یا ربی العفو
حال خرابم ، بسته به مویی
باید چه کرد از بی آبرویی
با روی بازت گفتی بیایم
گفتم بیایم من با چه رویی
کو سر به زیری ، کو سر به راهی
افتاده ام از چاله به چاهی
حالا رسیدم در محضرت با
موی سفید و روی سیاهی
یا ربی العفو
ناز علی را نوکر خریده
بار گدا را حیدر خریده
با گریه عمری شب های جمعه
گفتم حسین و مادر خریده
مظلوم حسینم
از خیمه می کرد زینب نظاره
بر مادر خود می کرد اشاره
می گفت مادر گرچه می آمد
شمشیر و نیزه بر جسم پاره
آن دم بریدم ، من از حسین دل
کامد به مقتل ، شمر سیه دل
او می برید و من می بریدم
او از حسین سر ؛ من از حسین دل
مظلوم حسینم
Mehdi Rasoli - Bi Panah.mp3
7.44M
متن نوحه بی پناه مهدی رسولی
من اومدم بگم فقط که یه جوری شرمندم ازت که
چیزی برا گفتن ندارم
ردم کنی تمومه کارم فقط بذار به حال زارم یکم ببارم
میبینی بی تو کم آوردم هرجا پیشم تو بودی بردم
تو این شلوغیا خودم رو به تو سپردم
کاشکی کمک کنی که نیمه جونم کاش همیشه به یاد تو بمونم
کاش یه نماز پشت سرت بخونم
دانلود نماهنگ بی پناه مهدی رسولی
حال دلم رسید به جایی که انگاری میاد صدایی
صدای فاطمه است که داره کنار مشک پاره پاره
رو زخم صورت ابالفضل با گریه هاش مرهم میذاره چه بی قراره
فاطمه زخماشو میبنده دشمن به گریه هاش میخنده
تیکه های تنش بمیرم به مویی بنده
حالا یکی عمود به دست رسیده یکی میگه که دستاشو بریده
حرمله باز کمونشو کشیده
بمیرم براش
کاشکی کمک کنی که نیمه جونم کاش همیشه به یاد تو بمونم