eitaa logo
مؤسسه مداحی کریمه
21.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
108 فایل
آموزش اصول وفنون مداحی،روضه خوانی و سینه زنی ومولودی خوانی و...باتمرکزبرمهارت افزایی 📌به صورت حضوری،مجازی وخصوصی 📌اعطای گواهینامه معتبر 📌اساتید مجرب حوزه و دانشگاه پشتیبانی:@karimeadmin 🏢قم،عطاران
مشاهده در ایتا
دانلود
شده ای حجب و شرف را، تو هما ام البنین تو یی سرچشمه خورشید ولا ام البنین مادرشیر نران،ای تووقارعلوی تویی استاد به کل ادبا ام البنین مادرچار شهید، مام ابرمردقیام شرف و حیثیتِ شیر خدا ام البنین در جهان گریه ی توبود تلاطم انداخت نطق کوبندهٔ تو، بود رها ام البنین چارشیرنرخودرا به خدابخشیدی مادری برحرم آل عبا ام البنین نهضت کرببلا زنده ز عباس توشد آفرین بر تو، و تحسین به شما ام البنین https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
ام البنین به چشم ترت گریه میکنی از داغ چار گل پسرت گریه میکنی برخاکهای صحن بقیع روضه خوان شدی بانو ، ز شام تا سحرت گریه میکنی خون میچکد گمان کنم از پلک های تو ازبهررفتن جگر ت گریه میکنی داری نگاه خودبه سوی ماه آسمان با یاد صورت قمرت گریه میکنی کشته کنار شط فرات است ساقی ات اینگونه مثل گل پسرت گریه میکنی بشنیده ای که رفته به غارت لباس ما بانوبرای گل پسرت گریه میکنی https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
بسم الله الرحمن الرحیم مظلوم بودوپشت سرِ ناقه می‌دوید خون جاری است و جان به لب اطهرش رسید ملعون سواره بود و پیاده توبوده ای ازاین نفس نفس، نفست بارها برید سنی نداشتی و توان سخن نبود از شدتِ غمت زچه رو،قامتت خمید دیدم که اسم مادرت آمد به لب تورا دیدم که تازیانه و هم ناسزا شنید درپیش دیده گان تو ،می، خورده مردکی امابه لطف یک دم تو ،قامتش خمید جسمت به پشت ناقه کشیدند هرکجا صدوا اسف که خون زسره پای تو چکید هادی کریم بود و کرم کرد وزین کرم از دست حاکمش بخدا جز بدی ندید
بسم الله الرحمن الرحیم تنهاشده است دور و بر م بین هجره ای کم سوشده است چشم تر م بین هجره ای گریان شده است بر من و بر حال و روز من خیل ملائک و پسر م بین هجره ای زهرِ ستم مرا،دگرازپای کرده سرنگون خون می‌چکید از جگر م بین هجره ای هرگزنبود حامیِ من کس میان شهر تا شد ز غربتم کمر م بین هجره ای معتزمرابه زهر ستم کرده مبتلا شد ارغوان، بال و پر م بین هجره ای طفل تو بود شاهد جان دادنت، ولی آتش گرفت برگ و بر م بین هجره ای لب تشنه بودم و خبر ی هم ز آب نیست بگذشت شام وهر سحر م بین هجره ای همواره یادِ جَدِ غریبم گریستم بوده همیشه در نظر م بین هجره ای جدم غریب بوده و تنها و بی سپه خولی نبود همسفر م بین هجره ای جدغریب نیزه شده مرکب سرت بر خاک هجره ماند سر م بین هجره ای زینب رسیده برسرجدم به قتلگاه از زخم هم نبود اثر م بین هجره ای هرجا میانِ هجره‌ی من یک حصیر بود جَدِ م میانِ نیزه و شمشیر اسیر بود 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 به خاک هجره رسیده پرِ عبای تو دوباره دلهره باشدبه دل برای تو هوای رفتن ازاین خانه کرده ای گویا ببین که غرق عزاگشته این سرای تو ز من زُراره بساز ای امام سامرا ببین فتاده به جانم غم ونوای تو دعای من که به جایی نمی‌رسد هرگز بیاکه شامل حالم شود دعای تو دعای جامعه ازسمت وسوی توباشد فتاده بر سرِ من سایه‌ی لوای تو هوای روی تودارددل،اَیُهاالعَطشان شودنصیب دلم خاک سامرای تو برای روضه‌ ی تواشک من شده جاری شدم اسیرتوو اشک روضه‌های تو چراکه حُرمتِ تو مستدام مانده لی شکست مردک پستی لب دعای تو زرفتن توشده سامرا عزادارت دوباره گریه بریزم شبی برای تو به مقتل آمده هادی،غریب افتادی گرفت زهرِ ستم یک نَفَس صدای تو میان هجره تنت نقش برزمین افتاد کبود کرد همین زهر، دست و پای تو چنانکه پای نهادی میانِ بزمِ شراب دمید بغضِ تو، چون جَدِ سرجدای تو تنت به چوب جفامردکی نوازش کرد مُخدَّرات همه دیدند، این نوای تو 🔹