|⇦•شور احساسی ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
درختِ عمر من از ریشه میسوزه
دلم وقتی برات تنگ میشه میسوزه
حسین...
به این اشک و به این روضه پریشونم
شبیه مادرت با گریه می خونم
حسین...
بُنَیَّ کربلا پیشِ تنت حاضر شدم دیدم
بهت آبم نمی دادن،نگو نه من خودم دیدم
حسین...ایها العطشان...
شبای جمعه واست روضه می گیرم
می بندم چشمامو تو حرمت میرم
حسین...
چراغ سرخ مقتل تا سحر روشن
داره میره تو گودال شمر ذی الجوشن
حسین...
بُنَیَّ کشتنت مادر منو زینب صدا می زد
عدو دید مادرت اینجاست چرا تیغ از قفا میزد
#اربعین
#سینه_زنی
#ویژه_ایام_صفر
سلام علیکم خدمت همه اعضای کانال
باعرض ارادت و تسلیت ایام اسارت آل الله خدمت آقا جانمون امام زمان علیه السلام و شما بزرگواران همچنین شهادت جانسوز سه ساله اباعبدالله حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها.
امروز بنده نائب الزیاره همه شما بزرگواران در حرم کریمه آل الله بودم و بعد از ظهر هم مجلس دعوت داشتم برای مداحی و سوگواری و عزاداری ایام شهادت سرور و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین 🖤
در این ایام که ایام حزن و اندوه آل الله و حضرات معصومین علیهم السلام میباشد از شما خوبان التماس دعای مخصوص دارم. یا علی
.
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
به رسم ادب از راه دور سلام✋
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
علیه السلام❤️
#امام_حسین
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
#سلام_امام_زمانم
عنقریب است ڪه گویند به یڪ صبح سپید
شیعیان خسته نباشید ڪه ارباب رسید...
دگر اندوه تمام است شما خوش باشید
روح عالم به نفسهاے گل ســرخ دمید .
صبحتون مهدوی 💚✨
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
❤️ قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت
حتی به قدر نیم نگاهی ببینمت
+++
🌷 تکلیف بیقراری این دل چه میشود؟!
اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت…
+++
🌹 ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود
در راه جمکران سر راهی ببینمت
+++
🌷 یا که محرمی شود و بین کوچهای
در حال کار نصب سیاهی ببینمت
+++
آقا خدا نیاورد آن روز را که من
سرگرم میشوم به گناهی ببینمت
+++
با این دل سیاه و تباهم چه دلخوشم
بر این خیال کهنه واهی، ببینمت!
+++
🌹 دارم یقین که روز وصال تو میرسد
ذکر لبم شده که الهی ببینمت
دوبیتی
رباعی
من رقیه همنشین زینبم
گوشه ی ویرانه در تاب و تبم
قامت خم، با رخ نیلی شده
از غم داغ پدر جان بر لبم
▪️
سه ساله دختر خون خدایم
به سیرت فاطمه خیرالنسایم
مسیر کوفه و شام و خرابه
عزادار حسین سرجدایم
▪️
نگر بر آه شبگیرم پدرجان
در این گوشه زمین گیرم پدرجان
دعا کن در کنار تو بمیرم
که از این زندگی سیرم پدرجان
▪️
گلی از گلشن زهرا رقیه
چو زینب کعبه ی دل ها رقیه
سه ساله دخت سالار شهیدان
شفیع روز وا نفسا رقیه
▪️
ای گل زهرا چراغ خانه ام
آمدی با سر در این کاشانه ام
ای غریب فاطمه خوش آمدی
روشن از نور تو شد ویرانه ام
▪️
ای پدرجان من به تو دل بسته ام
کن نگه بر این دل بشکسته ام
یوسف زهرا مرا با خود ببر
دیگر از این زندگانی خسته ام
▪️
از روز ازل دل به تو بستیم رقیه
ما سائل درگاه تو هستیم رقیه
بنما نظری از کرم و لطف ز رحمت
در بزم عزای تو نشستیم رقیه
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
دوبیتی
رباعی
رقیه جان تویی نور دو دیده
کسی چون زینب و تو غم ندیده
همان لحظه که دیدی رأس بابا
شدی از داغ او قامت خمیده
◾️
رقیه جان تو با رخسار گلگون
شدی از هجر بابایت تو محزون
شهیده گشتهای کنج خرابه
بدیدی تا رقیه رأس پر خون
◾️
تویی بر من پدر نور دو دیده
چه کس بابا سر پاکت بریده
عزیز فاطمه بابای مظلوم
کنار رأس تو قدم خمیده
◾️
صفای عالمینی یا رقیه
به زهرا نور عینی یا رقیه
سه ساله هستی و باب الحوائج
گل باغ حسینی یا رقیه
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
باز یاد تو رقیه کرده ام
دست خالی سوی تو آورده ام
باز امشب یاد تو کرده دلم
روشن از نور تو گشته محفلم
از کرامات تو و احسان تو
یا رقیه گشته ام مهمان تو
نام تو زینت فضای عالم است
ریزه خوار سفره ی تو حاتم است
جود و احسان و کرم زیبنده ات
مهربانی تا ابد شرمنده ات
یا رقیه عالمی حیران توست
ریزه خوار سفره ی احسان توست
دخت مولانا حسینی، بی قرین
شیعیانت را تویی حبل المتین
شیعه تا روز جزا مدیون توست
یاری دین خدا قانون توست
در نایابی تو در بحر شرف
جد تو باشد علی شاه نجف
در کرامت تو شدی زهرا خصال
همچو زینب در جلال و در کمال
رنج ها را تو تحمل کردهای
بر خدایت تو توکل کرده ای
بر تو ای نور خداوندی سلام
لطف تو باشد بر این عالم مدام
ای سه ساله دختر زهرا نشان
صحن و ایوانت بود دارالامان
صحن و ایوانت حریم کبریاست
هرکه آید سوی تو حاجت رواست
از همه مشکل گشایی می کنی
هر دلی را کربلایی می کنی
شیعیان را تو شدی یار و حبیب
ما سراپا درد و تو هستی طبیب
گرد شمع تو چنان پروانه ایم
عمریه ما سائل این خانه ایم
شامل لطف فراوان تو ایم
یا رقیه ما مسلمان تو ایم
ای که هستی یا رقیه هست من
آمدم تا که بگیری دست من
گرچه بد هستم خریدار تو ام
از طفولیت گرفتار توام
گرچه بر درگاه تو بیمایه ام
حب و مهر تو بود سرمایه ام
یا رقیه آمدم بر تو پناه
بر گدای خود نما امشب نگاه
گرچه با دستان خالی آمدم
سوی تو مولی الموالی آمدم
ای سه ساله دختر خون خدا
درد من را از کرم بنما دوا
نور ایمان را بر این مسکن بده
از کرامت درد من تسکین بده
ای که چون زهرا تویی خیر کثیر
یا رقیه از کرم دستم بگیر
من (رضا) هستم غلام کوی تو
کن دعا تا که بگیرم بوی تو
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
#حضرت_رقیه_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_رقیه_س_شهادت
ای که تویی حسین را نور عین
رقیه خاتونی و بنت الحسین
سه ساله و معلم مکتبی
فروغ بخش دیدهی زینبی
تو رهرو عقیده و جهادی
تو رهنمای راه اعتقادی
تو بهترین پدیدهی مکتبی
حسینخو و زینبی مذهبی
به بحر عشق و عاشقی گوهری
سفینة النجات را لنگری
طینت تو پاکتر از گل بُوَد
نور وجود تو توکل بود
بزرگ عالمی! کجا کوچکی
باب حوائجی! اگر کودکی
نور تو ای شهیدۀ راه عشق
سرزده از سپیدهی راه عشق
به زخم جان و دل ما مرهمی
باب مراد همهی عالمی
تو رنگ و بو به زمزمه میدهی
که عطر و بوی فاطمه میدهی
سوخته جانها زشرار غمت
جان همه فدای عمر کمت
گذشته در فراق شبهای تو
ندیده کس خنده به لبهای تو
سهسالهای و پُر زجوش و خروش
رنج چهل ساله کشیدی بدوش
چون تو کسی داغ صبوری ندید
اینهمه رنج و داغ دوری ندید
نشد دلت لحظهای از غم بری
تاکه شدی به رنگ نیلوفری
هیچ کسی نگفت جرمت چه بود
که شد رخت زضرب سیلی کبود
به نُه فلک شرر زده شیونت
کبود شد زتازیانه تنت
شبی که ماندی عقب از قافله
پای تو شد زخار پر آبله
تو شعله بر دیدهی تر میزدی
نالهی ای پدر پدر میزدی
تو دیدهای جمال نورانیاش
تو دیدهای شکسته پیشانیاش
تو شستهای به اشک غم نای او
تو دادهای بوسه به لبهای او
به وصف تو ای گل مینو سرشت
عشق به روی برگ گلها نوشت
کجا کسی به غیر تو جان خود
نثار کرده بهر مهمان خود
«وفائیام» ملول وخسته دلم
به یاد نالهات شکسته دلم
✍ #سیدهاشم_وفایی
6_144231738331586212.mp3
10.41M
🏴 #حضرت_رقیه_سلام_الله
🎤•| #حاج_سیدمهدی_حسینی |•
زجر اگه دختر داشت با تو اینجوری رفتار نمیکرد
زجر اگه دختر داشت تو رو این همه گرفتار نمیکرد
زجر اگه دختر داشت تو رو با سیلی بیدار نمیکرد
دختر داشت میفهمید
گل سر چیه
موی بلند تر چیه
بهونه چیه
آینه و شونه چیه
النگو چیه
شونه نشه مو چیه
شونه نداری
خرابه میخوابی مگه خونه نداری
موهات سپیده
دستای کوچیک تو رو نیزه بریده
نفس نداری
دل خوش از حرمله و شبث نداری
زجر اگه دختر داشت واسه اشک تو لبخند نمیزد
زجر اگه دختر داشت تو رو تو قافله یک بند نمیزد
دختر داشت میفهمید
بابایی چیه
شبا لالایی چیه
خرابه چیه
بچه که خوابه چیه
اسیری چیه
دندون شیری چیه
تبت زیاده
مثل بابات زخم روی لبت زیاده
تن تو آب رفت
بابا میدونی دخترت بزم شراب رفت
زجر اگه دختر داشت تو رو تو صحرا دنبال نمیکرد
زجر اگه دختر داشت باباتو راهی گودال نمیکرد
زجر اگه دختر داشت چادر تو رو لگد مال نمیکرد
دختر داشت میفهمید
دل پر چیه
خاک رو چادر چیه
قد خم چیه
لباس در هم چیه
دلت شکسته
روسریتو سر میکنی با دست بسته
رد شدن از روت
درست شبیه فاطمه شکسته پهلوت
پاهات ترک خورد
همه میگن رقیه تو کوچه کتک خورد
رقیه جانم رقیه جان رقیه جان رقیه جانم
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
6_144231738331561778.mp3
9.53M
🏴 #حضرت_رقیه_سلام_الله
🎤•| #حاج_محمدرضابذری |•
نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه
من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه
نبین الآن گرسنمه عالم روزی خورمه
دختر شامی من ملک مراقب چادرمه
دستی به جز اباالفضل سه سال آزگاره
رخصت شونه کردن موی منو نداره
اما آتیش خیمه دور دید چشم عمومو
غروب روز عاشورا اگر سوزونده مومو
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین میخوابم رو زمین رو پر قو بوده سرم
هنوز تو گوشمه صدا لالایی برادرم
نبین زبونم میگیره اون روزا رو میدیدی کاش
شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت
یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم
اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم
اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستن
وقتی که میزدن منو چشماشونو میبستن
کجا بودی غم این قافله نداشت
کجا بودی پاهام آبله نداشت
روی دستام جای سلسله نداشت
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین گوشم پاره شده بدون گوشواره نبود
یادش به خیر ام البنین گوشوارمو خریده بود
چشمام سیاهی میره و چند روزه دشوار میبینم
تو روبروم نشستی و اما تو رو تار میبینم
یه شب میون صحرا افتادم از رو ناقه ام
از قافله جا مونده بودم زجر اومد سراغم
بسه دیگه نیمخواهم یادم بیفته اون شب
منم برم داره صدام میزنه عمه زینب
برو دختر خوش باشی روز و شبات
برو دختر بازی کن با رفقات
نگه داره باباتو خدا برات
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم