eitaa logo
دولت کریمه امام زمان (عج)💫
229 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
137 فایل
 اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِی دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مردان خدا 📿
شهید اسماعیل خانزاده 🌹 شهیدی که به دیدار امام زمان (عج) نائل شد اینجا کلیک کنید ❤️💛💚💙 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر مبارک باد خصوصا به مادران عزیز شهدا و به همسران و دختران و خواهران گرامی شهدا یاد شهیدان 🌹 اینجا 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
شهید ملک رضا جمشیدی 🌹 فرزند: کرم رضا تولد: ۱۳۳۲/۱۲/۱۲ الشتر شهادت:۱۳۵۹/۰۴/۱۵ گردنه مروارید - کامیاران - کردستان درگیری با گروهک های ضدانقلاب کومله و دموکرات مزار: گلزار شهدای خرم آباد - لرستان زندگینامه :👈 اینجا 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
پاسدار شهید امان الله مرادی🌹 فرزند : ابدال تاریخ شهادت : ۱۳۵۹/۰۴/۱۵ محل شهادت: استان کردستان -مریوان - گردنه مروارید مزار : گلزار شهدای شهرستان خرم آباد 🇮🇷چهاردهم فروردین ۱۳۲۷ در روستای چهارتخته از توابع شهرستان الشتر به دنیا آمد. پدرش ابدال (فوت۱۳۲۷) و مادرش حاجیه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. کارگر شرکت نفت بود. سال ۱۳۴۵ ازدواج کرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. به عنوان پاسدار به جبهه اعزام شد. پانزدهم تیر ۱۳۵۹، با سمت فرمانده گروهان در گردنه مروارید کردستان هنگام درگیری با گروه های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به کمر و پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان خرم آباد واقع است. شادی روح پرفتوحش صلوات 🍀 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
هدیه امام حسین (ع) به امیر کبیر ◾️آیت الله اراکی: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه ▪️با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم. 😭😭😭😭😭💔💔💔💔🥀 ۲۰ دی ۱۳۲۰_ه.ش 📚 منبع : کتاب آخرین گفتارها پی نوشت: جنازه ایشان ماه ها پس از شهادتش به حرم امام حسین(ع) در کربلا منتقل و در رواق شرقی (رواق العلما) خاکسپاری شد. ‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌ 📿 @mardane_khoda
شهید احمد کشوری نیا🌹 تاریخ تولد :۱۳۵۷/۱۲/۲۸ تاریخ شهادت:۱۴٠۱/۱٠/۲۳ محل شهادت: جاده همدان مبارزه با قاچاق چیان کالا محل مزار :خرم آباد لرستان گلزار سرابیاس سروان شهید "احمد کشوری نیا" فرمانده یگان امداد شهرستان ساوه در حین اجرای ماموریت و تعقیب قاچاقچیان در تاریخ هفدهم دیماه ۱۴۰۱ در ساوه دچار حادثه شده و با بالگرد به بیمارستان ولیعصر (عج) فراجا تهران منتقل شد. به دلیل مرگ مغزی، پس از اقدامات قانونی و رضایت خانواده، پیکر این شهید به یکی از مراکز پیوند اعضا منتقل شد که از این شهید بزرگوار دو کلیه، دو قرنیه و یک کبد برداشته شده و برای پیوند پنج بیمار نیازمند اهدا شده و به آنان زندگی دوباره بخشید. همچنین پانکراس وی برای استخراج سلول‌های بنیادی اهدا شده است اهدای اعضای بدن این شهید دلاور پلیس نشان دهنده روحیه ایثار و فداکاری ماموران جان بر کف انتظامی است که تا جان در بدن دارند در راه خدمت به مردم از هیچ تلاش و کوششی دریغ نمی‌کنند و حتی در شرایط خاص نیز با اهدای اعضای بدن خویش زندگی توأم با آرامش مجدد را به بیماران نیازمند ارزانی می دارند. 🌷شادی ارواح طیبه شهدای اسلام صلوات 🌷 📿 @mardane_khoda
شهید علی اشرف معظمی گودرزی جوان ترین فرمانده سپاه ولادت : ۱۴۴۸/۱۱/۰۶ شهادت ۱۳۶۶/۱۱/۰۶ سن ۱۸ سال فرمانده گردان ادوات از تیپ ۴۸ فتح منطقه شهادت : ماووت 📿 @mardane_khoda
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ولایت مداری سردار شهید علی اشرف معظمی با روایت گری سردار احمدیان فرمانده ۱۸ ساله 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
شهید محمد ترکاشوند🌷 نـام پـدر :قاسم تـاریخ تـولـد :۱۳۵۱/۰۴/۰۶ مـحل تـولـد : نهاوند سـن :۱۵ سـال دیـن و مـذهب :اسلام شیعه دسـته اعـزامـی : بسیج والامقام محمد ترکاشوند🕊🩸🥀 چهارم شهريور ۱۳۵۱ در شهرســتان نهاوند چشم به جهان گشود. پدرش قاسم (فوت۱۳۵۹) كشــاورزي ميكرد و مادرش خانه دار بود. تا اول راهنمايي درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. يازدهم بهمن ۱۳۶۶ در ماووت عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در روستاي زرامين سفلی تابعه نهاوند واقع است. شادی روح مطهرش 🍀 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
دو خواهر شهید و معلم شهیده ناهید حقگو گدازی شهیده زهره حقگو گدازی شهادت : ۱۱ بهمن ۱۳۶۵ بمباران مناطق مسکونی بروجرد توسط عوامل صدام و حمایت آمریکا شادی روح مطهرشان صلوات🌼🍀 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
خاطرات مادر شهیده زهره حقگو گدازی من مادری هستم که سینه‌ام پر درد است و اینقدر داغ عزیز دیده‌ام که دیگر خاطره هیچ کس به یادم نمانده است. هفت فرزند داشتم ۵ دختر و ۲ پسر بود که از آن‌ها تنها یک دختر و یک پسر مانده است و ۵ تا از فرزندان نازنینم همانند غنچه در همان جوانی پرپر شدند و از همه سخت‌تر بر من مرد زندگیم و کسی که قرار بود تکیه گاهی برای من و مرهم دردم باشد را نیز از دست دادم و او هم خیلی زود مرا تنها گذاشت و رفت و گاهی اوقات ساعت‌ها به این مسأله فکر می‌کنم که چه گناهی کرده‌ام که باید در این دنیا این همه تلخی را ببینم. از خوبی‌های زهرا هر چه بگویم کم گفته‌ام و بچه‌ام را به سختی بزرگ کردم و زهره از همان کودکی آرزو داشت که دبیر شود و همیشه به پدرش می‌گفت پیامبران معلم ما بودند و آن‌ها ما را به سعادت رساندند و برای همین زهره می‌گفت مادر من هم دوست دارم معلم باشم و همه معلم‌ها خوب هستند و به آرزویش رسید و حتی فرصت این را پیدا نکرد که از اولین حقوق ماهیانه‌اش بهره‌مند شود و همه چیز را به موقع و به اندازه رعایت می‌کرد و به موقع عبادت می‌کرد و به موقع تفریح می‌کرد و به موقع کار می‌کرد و هیچ وقت مسائل را با یکدیگر قاطی نمی‌کرد و به بزرگترها خیلی احترام می‌گذاشت و هیچ وقت نافرمانی نمی‌کرد و اصلاً نیازی به نصیحت نداشت و نجیب و پاکدل و خداپرست و متواضع بود. و بعد از شهادت زهره، مدیر مدرسه که به تشیع جنازه آمده بود و به جمعیت می‌گفت شما باید به من تسلیت بگید به خاطر از دست دادن این چنین همکاری. قبل از شهادت خواب دیدم زهره در یک باغ بزرگی مشغول قدم زدن است و پیش او رفتم که برایش غذا ببرم و اسب سفید و قشنگی در انتهای باغ مشغول قدم زدن بود و زهره بسیار زیبا و نورانی شده بود و من مدام به او می‌گفتم مادرجان مگر با تو نیستم بیا برویم و غذا بخور. او گفت مادر من دیگر غذا نمی‌خواهم خدا نگهدار و رفت و سوار اسب شد و ناگهان اسب به آسمان پر کشید و رفت. بعد از شهادت هر وقت خواب می‌بینمش کتاب در دست دارد و به من می‌گوید مادرجان عجله دارم و باید به مدرسه بروم و بچه‌ها منتظرند و آن زمان که زنده بود خیلی نسبت به شاگردهایش حساس بود و بخصوص شاگردان روستایی‌اش. همیشه سفارش می‌کرد که برای نماز شب بیدارش کنند و مدام در حال نماز خواندن بود و خیلی با خدا بود و یک زمان آن اوایل خیلی بی‌تابی می‌کرد و آخر قبل از دست دادن این ۲ دخترم یک پسر و دختر از دست داده بودم و یک شب زهره و ناهید دو خواهر به خواب یکی از همکارانش رفته بودند و صبحش همان خانم به خانه ما آمد و به محض اینکه چشمش به من افتاد دست به گردنم کرد و شروع کرد به گریه کردن و به من تبریک می‌گفت به خاطر داشتن چنین بچه‌هایی. می‌گفت ناهید و زهره را در یک باغ بزرگ و سر سبز دیده‌ام به سر می‌بردند بسیار مجلل و شاد و با چهره ‌ای بسیار نورانی و زیبا این خانم می‌گفت آن‌ها گفته‌اند برو به مادرمان بگو کمتر بی‌تابی کند و جایگاه ما آنقدر خوب است که از فکر و خیال چیزی فراتر است و آن‌ها به من و همسرم سلام رسانده بودند و گفته بودند ما به آن‌ها سر خواهیم زد. وصیت نامه شهید زهره حقگوگدازی سلام بر مهدی و سلام بر امام امت قلب امت و سلام بر رزمندگان خروشان علیه کفر و اسلام و نهاد‌ها و سلام بر شهیدان عروج رفته و با خون سرخشان و سلام بر شما خواهران و برادر عزیزم و دوستان بسیار گرامی‌ام و خانواده عزیز، امیدوارم مرا حلال کنید و بدانید تنها راهی که رضایت خدا را به همراه دارد و پیروی و اطاعت از امام خمینی است و لحظه‌ای از خط ولایت فقیه جداً نشوید و امام را تنها نگذارید و از خداوند طلب آمرزش دارم . ولادت ۱۳۴۵ بروجرد شهادت ۱۳۶۵ بروجرد بمباران مناطق مسکونی توسط هواپیماهای صدام و با حمایت آمریکا اطلاعات بیشتر در پایگاه زنان شهید 📿 @mardane_khoda