eitaa logo
باهم
270 دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
30.6هزار ویدیو
852 فایل
استقلال آزادي جمهوري اسلامي @Gh123 Admin @Arangeh @Malardiha
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 😜نمکـــــ🌱ــــستان😜
یکی دو روزه مامانم اینا رفتن مسافرت ، امروز هوس خوراکی کردم هرجارو گشتم هیچی پیدا نکردم ! فقط توی کابینتا یه سری قوطی بود که با ماژیک روش نوشته بود : نخورید ؛ مایع ظرفشویی نخورید ؛ سمِ گلدون نخورید ؛ جرمگیر توالت زنگ زدم به مامانم گفتم دایی و زن دایی اومدن چیکار کنم ؟ گفت در کابینتو باز کن اونیکه علامت مرگ داره توش آجیله ، اونیکه نوشته مرگ موش توش گز ، اونیکه نوشته صابون توش شکلات!😐😐 👌 یعنی دیگه هرکامیونی ببینم پشتش بنویسه رفیق بى كلك مادر؟؟ منفجرش میکنم😂😂😂😂😂 👉🔴 @khaandee 🔵 ¯\_(ツ)_/¯
هدایت شده از "مجله چلچراغ انقلاب"
🔸ترامپ: من برگزیده خدا برای مقابله با چین هستم! 🔹رئیس جمهور آمریکا در سخنانی در جمع خبرنگاران حاضر در محوطه کاخ سفید در ادعایی مضحک گفت: من برگزیده شدم تا جنگ تجاری علیه چین را هدایت کنم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔵به چلچراغ انقلاب بپیوندید: @ch_enghelab
هدایت شده از ملارد / ارنگه / مارليک / انديشه
‍ 🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 ‍ پنج شنبه است و ياد درگذشتگان😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 التماس دعا 🙏 پنجشنبه هست شاخه گلي بفرستيم براي تموم آنهايي كه در بين ما نيستند ولي دعاهاشون هنوز كارگشاست، ✨يادشون هميشه با ماست و جاشون بين ما خاليه، دلمون خيلي وقتها هواشونو مي كنه, 🕯امادیدارشون میفته به قیامت, شاخه گلي به زيبايي يك فاتحه...🙏😔 و 🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 ♨️ @boye_etre_haram👈 ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 فیلم شعرخوانی خانم سیده فرشته حسینی در مدح امام موسی کاظم علیه‌السلام 🌸 میلاد #امام_کاظم ( ع) بر شیعیان مبارک باد @hamrahteb
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
🔴فتنه های شیطان در زمان ظهور امام زمان (عج) ⚠️پس از آن که نام مقدس حضرت مهدی (عج)از آسمان ندا داده می‌شود، شیطان دست به کار می‌شود و برای گمراهی و ایجاد شک و تردید در مردم، آنها را به سوی شخص دیگری فرا می‌خواند. ‼️زراره از امام صادق( ع) پرسید:« تعجب می‌کنم که مردم با وجود معجزاتی که از حضرت مهدی (ع) می‌بینند ــ مانند فرورفتن سپاه در بیدا و ندای آسمانی ــ چطور با او می‌جنگند؟» 🔷🔹امام فرمود:« شیطان آن‌ها را رها نمی‌کند و همان‌گونه که در روز عقبه، خطاب به رسول خدا (ص)ندا داد، اواخر شب در آسمان درباره مردی از بنی‌امیه ندا سر می‌دهد که «همانا فلانی و پیروانش رستگارند.» و مردم را به شک می‌اندازد.» 🔶🔸امام باقر (ع): « در پایان روز، ابلیس ملعون ندا می‌دهد که « فلانی مظلوم کشته شد » و به این صورت، مردم را به شک می‌اندازد و آنان را دچار فتنه و آشوب می‌کند.» 📚منابع: بحار الانوار 52 / 294. حدیث 46 بحار الانوار 52 / 294حدیث 47. بحار الانوار 52 / 230 حدیث 96 بحار الانوار 52 / 205 حدیث 35 @montzeran
هدایت شده از سلاح های پیشرفته
پدافند حشدالشعبی عراق یک فروند پهپاد متجاوز و ناشناس را بر فراز مقر لشکر ۱۲ در کمربند امنیتی بغداد منهدم و سرنگون کرد. ⚔️ @Advanced_Weapon
هدایت شده از ملارد / ارنگه / مارليک / انديشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد اون جوون هایی که شبها در سنگراشون میگرفتند شور حیدر @AntiBBC
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
#سوریه شهر خان شیخون آزاد شد. امروز ظهر نیروهای ارتش سوریه پس آزادسازی تل ترعی پیشرویهای خود را در عمق غربی ادامه داده و در نهایت در غرب حاجز خزانات به نیروهایی که شهر خان شیخون را آزاد کرده بودند ملحق شدند و بدین ترتیب پست نظارتی ترکیه، مورک، کفرزیتا، لطامنه و روستای دیگر در محاصره ارتش سوریه قرار گرفتند. گفته میشود شب گذشته نیروهای ترکیه پست نظارتی مورک را تخلیه کرده بودند و به زودی شاهد آزادسازی مناطق باقیمانده خواهیم بود. ⚔️ @Advanced_Weapon
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
▪️ بسیاری سوال می‌کنند که عدد ۳۷۳ برای سامانه باور۳۷۳ چیست و چه معنایی دارد پاسخ اینکه، این عدد در واقع ابجد "محمد رسول الله(ص)" است. ⚔️ @Advanced_Weapon
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
بین بردن جوش با ترنجبین جوشانده یک قاشق ترنجبین با دو قاشق غذاخوری خاکشیرو میل نمودن آن هر روز به صورت ناشتا در 2 هفته جوش هایی که به خاطر خوردن بیش از اندازه چربی و شیرینی ایجاد شده اند را درمان می کند. 🌿 @TebbolAeme 🌿
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
افرادی که شام میل نمیکنند صبح پس از برخاستن از خواب،به علت افت قندخون معمولا دچار خستگی، بی حوصلگی، می شوند ! و تمایل زیادی به خوردن صبحانه چرب و شیرین و پُر کالری پیدا میکنند 🌿 @TebbolAeme 🌿
گلابی هم بد نبودا😁😂 یه گلابی، دو گلابی😂😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای اولین بار این فایل صوتی از شهید باقری منتشر شد! به والله اگر کسی در جنگ تاثیر داشته باشد... ✅ @dinosiasi
هدایت شده از ملاردی ها/ ملارد کهن
♨️ @boye_etre_haram👈 شب جمعه ست دلم کرببلا میخواهد در حرم حال مناجات و بکا میخواهد شب جمعه ست دلم شوق پریدن دارد بوسه بر پهنه ‌ی ایوان طلا میخواهد حال و احوال دلم خوب نمیباشد چون خفقان دارد و از عشق هوا میخواهد آه ای کرببلا سخت تر از هجران چیست؟ دل من آمده در صحن تو جا میخواهد اغنیا کعبه خود را به تو ترجیح دهند کربلا، حضرت ارباب گدا میخواهد؟ روح مجروح من از نوح حرم کرده طلب مرهمی مرحمتم کن که دوا میخواهد تنگدستم ولی از برکت آقا شاهم بی نیاز است ولی باز مرا میخواهد ♨️ @boye_etre_haram👈
هدایت شده از صریح وانقلابی
💢سوابق دو نماینده بازداشت شده در پرونده اخلال در بازار خودرو از نمایندگان زنجان و طارم و ابهر، خرم‌دره و سلطانیه. این دو نماینده با قرار وثیقه ده میلیارد تومانی در زندان اوین هستند. 1⃣ - فریدون احمدی: 🔹قائم مقام وزیر صنعت، معدن و تجارت 🔹معاون وزیر بازرگانی 🔹عضو هیأت‌مدیره بانک و بیمه 🔹رئیس هیأت‌مدیره خودروسازی و هواپیمایی 🔹کاندیدای وزارت ارتباطات 🔹رییس هیات‌عامل سازمان ایمیدرو 2⃣ - محمد عزیزی : 🔸فرماندار‌ ابهر و شهردار زنجان 🔸مدیرکل روابط عمومی وزارت اقتصاد 🔸مشاور مدیرعامل سایپا 🔸قائم مقام شهرداری منطقه ۱۶ تهران 🔸مشاور وزیر اقتصاد 🇮🇷 @sariho_enghelabi👈 🇮🇷 @sariho_enghelabi👈
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه... روز ازل طالعِ ما خورده به نامِ نوکری... لحظه به لحظه دَم به دَم، عَلَی الدّوامِ نوکری... 🌸 صلی الله علیک یا اباعبدالله 🌸
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین : 🌹هر گاه شب جمعه #شهدا را یاد کردید، آن‌ها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد می‌کنند. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 آیت الله #رییسی در جلسه مسئولان عالی قضایی: مصمم به برخورد با یقه سفیدها هستیم اجرای عدالت خط قرمز ندارد حتی برای یقه سفیدها باکسانی که قانون رادور می‌زنند ومرتکب جرم می‌شوند حتما برخورد می‌شود مصمم به اجرای عدالت هستیم اگر عده خاصی ازاجرای عدالت ناراحت می‌شوند به آن توجه نکنید 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣2⃣ ✍ به روایت همسر شهید 🌷 ... همان روز هر چهار خانواده به سمت فسا حرکت کردیم. فقط خانواده آقای بنی اسد به داراب رفتند. وقتی من به روستای جلیان رسیدم همه ناراحت شدند و فکر کردند برای مرتضی مسئله ای پیش آمده و زمانی که دیدند برادر ایشان همراه من است خیالشان راحت شد. در آن عملیات غمی مجدد در گوشه قلبم جای گرفت. و آن هم شهادت حسین اسلامی و آقای بنی اسد بود. واقعا برایم مشکل بود دوباره باید به اهواز برمی گشتم و جای خالی آن عزیزان را حس می کردم . چند روز بعد از عملیات آقا مرتضی به مرخصی آمد و پس از چند روزی به من گفت: فعلا شما همین جا بمانید بعد می آیم و شما را با خود می برم. من موافقت کردم . من با وجودی که در فسا بودم فکرم اهواز بود. اگر من می رفتم آقا مرتضی مجبور بود که هر شب به منزل بیاید چون من می ترسیدم و خانه امنیت کافی نداشت. 🌷حسن سکونت در هتل همین امنیتش بود . یادم هست قبل از شهادت حسین اسلامی و آقای بنی اسد, مردان هر چهار خانواده نوبت گذاشته بودند که هر شب یک نفرشان به منزل بیایند تا آن خانه خالی از مرد نباشد. یک بار برای آقا مرتضی ماموریتی پیش آمد، (آقای بنی اسد و اسلامی همه به ماموریت رفته بودند) و به آقای بدیهی سفارش کرد سعی کن بچه ها را تنها نگذاری. در این فاصله که آقا مرتضی به ماموریت رفته بودند چند روزی بود که آقای بدیهی حتی یک بار هم سری به منزل نزد .در آن زمان باران به شدت می بارید و ما نفت هم نداشتیم . هواپیماهای عراقی هم که مرتب شهر را بمباران می کردند. زینب هم به شدت مریض شده بود و شرایط مشکلی برای همه ما به وجود آورده بود . وقتی که آقا مرتضی به خانه آمد و با این مشکلات مواجه گردید خیلی ناراحت شد و به ما گفت: مگه آقا رضا به خانه نیامده؟ - نه اصلا نیامده! - من که به ایشان گفته بودم بچه ها را تنها نگذار. بعد از آن زینب را به دکتر برد و هر چه نیاز داشتیم خریداری کرد و به منزل آورد. بعد که به آقا رضا این مسئله را گفته بود ایشان فکر کرده بود که منظور آقا مرتضی بچه های گردان بوده است و به همین خاطر بوده که به منزل نیامده! 🌷 یاد دارم که بعد از شهادت بچه های فسا چه ساکنین هتل و چه آن منزل که داخلش بودیم, هر موقع که به فسا می آمد به من می گفت به خانواده حاج محمود، حسین و جلیل اسلامی، اکبر نور افشان, کرامت رفیع و .... سری زده ای؟ من هم به شوخی به او می گفتم؟ نه من که بیکار نبودم. راستش را بخواهید من دیگر خود را جزیی از همسران آن عزیزان می دانستم و در درون قلبم با آنها متصل شده بودم. مگر می توانستم که آنها را نبینم. مرتب احوال همدیگر را می پرسیدیم. بعضی مواقع آقا مرتضی من را به فسا می برد و شب در خانه حاج محمود و با دیگر شهدا در کنار آنها سپری می کردیم. تقریبا من دیگر در فسا ساکن شده بودم و خود آقا مرتضی به منطقه می رفت و هر چهل روز به طور متوسط چند روزی به مرخصی می آمد و می رفت.تا این که قبل از عملیات کربلای 4 به روستا آمد و مابقی وسایلی را که در اهواز داشتیم به فسا آورد. در آن مرخصی موفق شد مقداری وام بگیرد تا بتواند زمینی را که داشت بسازد. حقیقتا ما تا آن زمان منزل شخصی از خودمان نداشتیم. آن روز به منزل آمد پول را به من داد و گفت: این پول نزد شما باشد تا من هفته دیگر بیایم و شروع کنیم به ساختن خانه. 🌷عصر همان روز به همراه آقایان بدیهی و آزادی به اهواز رفتند . هنگام خداحافظی زینب خواب بود . می خواست او را بیدار کند من موافقت نکردم, چون این قدر به پدرش وابسته بود که هر وقت از منزل بیرون می رفت تا مدتی پشت سرش گریه می کرد و بهانه می گرفت. به ایشان گفتم: شما که قصد دارید هفته دیگر برگردید سعی کنید او را بیدار نکنید. به هر صورت که بود او را در خواب بوسید و رفت. بعد از رفتن آقا مرتضی، زینب مریض شد. من در آن موقع به یاد خوابی افتادم که خود آقا مرتضی دیده بود .او به من گفت: خواب دیده ام زینب مرده است... 📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط) ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣2⃣ ✍ به روایت همسر شهید بعد از رفتن آقا مرتضی، زینب مریض شد . من در آن موقع به یاد خوابی افتادم که خود آقا مرتضی دیده بود . او به من گفت: خواب دیده ام زینب مرده است. خیلی ترسیدم. سریع زینب را به فسا و دکتر بردم. بعد از آن به منزل دایی ام رفتم. در همان موقع آقا مرتضی با من تماس گرفت و از زینب احوالپرسی کرد. یادم می آید که در آن روز باران شدیدی هم می بارید به طوری که همه کوچه و خیابان ها پر از آب شده بود. از او پرسیدم: مگر نمی خواهید به فسا بیایید؟ -برای چه بیایم؟ - ساخت خانه یادتان رفته؟ -الان نمی توانم چون قرار است عملیات بشود. بعد از کمی صحبت کردن خداحافظی کردیم و من به جلیان رفتم. 🌷بعد از چند روزی از رادیو شنیدم که در منطقه جنوب عملیات شده ، خیلی به فکر فرو رفتم. بعد از حدود چهار روز به منزل دایی ام در فسا رفتم. تا ببینم, مرتضی تماس گرفته یا نه و دقیقا در همان روز تلفن کرد. بعد از احوالپرسی به من گفت:خواب دیده ام زینب حالش بد است! -درست است دوباره زینب حالش خوب نیست. -شما شب آنجا بمان دوباره با شما تماس می گیرم. همان شب مجددا با من تماس گرفت و به من گفت: خبری به شما می گویم و می خواهم فعلا به کسی چیزی نگویید. علی مفقود شده! [ازاده گرانقدر علی جاویدی برادر مرتضی] این خبر واقعا مرا ناراحت کرد. آنقدر که گریه ام گرفت ولی در آن محیط خودم را کنترل کردم و فردای آن روز به روستا برگشتم. حدود سه چها روز بعد از این ماجرا پدر و ماد ر آقا مرتضی از این موضوع باخبر شدند. 🌷بعد از عملیات کربلای 4 تا زمان شهادتش من دیگر او را ندیدم. فقط دو مرتبه تلفنی با من صحبت کرد. بار دوم روز 6 بهمن ماه سال 65 بود[دو روز قبل از شهادتش] که من به او گفتم: آقا مرتضی این بار خیلی سفرت طول کشیده مگر نمی خواهید بیایید, دلمان برایتان تنگ شده است می خواهیم چهره ات را ببینیم ! با خنده گفت:مگر شما تلوزیون نگاه نمی کنید، همین چند روز پیش عکس مرا داخل آن انداحتند[مصاحبه ای که شهید اوینی با ایشان انجام دادند]. فعلا نمی توانم بیایم چون همین روزها یک عملیات دیگر در پیش داریم اگر سالم ماندم حتما به شما سری می زنم. من در آن زمان باردار بودم و در پایان صحبت مرا قسم داد و گفت: تو را به خدا مواظب خودت باش انشاءالله بعد از تولد بچه شما را به اهواز بر می گردانم. بعد از من خواست گوشی را به زینب بدهم. در آن زمان زمان, زینب در سن و سالی نبود که بتواند حرفی بزند. هر چه آقا مرتضی بلند حرف می زد تا بلکه جوابی از زینب بشنود موفق نمی شد. طوری بلند حرف می زد که ما در فاصله حدود یک متری فریادهای او را می شنیدیم. او مرتب می گفت: آهای بابا زینب جوابم بده! من گوشی را گرفتم و به آقا مرتضی گفتم: مگر سر کوه هستی که این طور داد می زنی، مگر زینب می تواند حرف بزند. گفت:من دلم می خواهد صدای زینب را بشنوم خیلی دلم برایش تنگ شده است. دو ماه است که او را ندیده ام. دوباره گوشی را به زینب دادم ولی باز او هیچ حرفی نزد و فقط به گوشی خیره شده بود. آخرین جمله ای که آقا مرتضی به من گفت این بود که: از شما خواهش می کنم که بچه را خوب تربیت کنی و به خاطر خدا صبر داشته باشی. با ما خداحافظی کرد. 🌷 آن شب با این جمله آقا مرتضی خوابم نبرد و مرتب این جمله آخر را در ذهنم مرور می کردم و هر چه سعی می کردم که بفهمم منظور او از این حرف چه بود متوجه نمی شدم. فردای آن روز به اتفاق زینب به روستا برگشتیم. اصلا حال و روزخوبی نداشتم حتی توان نداشتم که بتوانم کارهای خانه را انجام دهم. بی اختیار البوم عکس را برداشتم و آن را ورق زدم هر عکسش را که نگاه می کردم کوهی از غم و اندوه بر دوشم سنگینی می کرد و بی اختیار اشک از چشمانم جاری می شد... 📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط) ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از پروانه های وصال
دعا میڪنم دراین شب زیر این سقف بلند،روےدامان زمین هر ڪجا خسته و پرغصه شدے دستی ازغیب به دادت برسد وچه زیباست ڪـه آن دستِ خدا باشد وبس 🌟شبتون بخیر و در پناه خدا🌟
سلام لینک گروه بندر کسی داری بفرسته