#انتظار_ظهور
✳️ ای آقای من... غیبت تو خواب را از من ربوده است.
👈 سدیر صیرفی گوید: با برخی از اصحاب بر امام صادق(ع) وارد شدیم، او را نشسته بر خاک دیدیم در حالی که عبایی خشن پوشیده و همچون مادر فرزند از دست داده می گریست، رنگ چهره اش تغییر کرده و اندوه از گونه مبارکش پیدا بود. اشک هایش لباسش را خیس کرده بود و ناله می کرد: «مولای من! غیبت تو خواب را از چشمانم ربوده و زمین را بر من تنگ نموده و آسایش دلم را از من گرفته است!
🔸مولای من! غیبت تو بلا و مصیبت مرا به فاجعه های ابدی پیوند داده و از دست دادن یاران، یکی از پس دیگری، اجتماع و شماره ما را از بین برده، هنوز سوزش اشکی که از چشمم می ریزد و ناله ای که از دلم برمی خیزد با یاد بلاها و سختی های دوران غیبت تو، پایان نیافته که درد و رنج شدیدتر و دردناک تری در برابر دیدگانم شکل می گیرد!»
❓سدیر گوید: شگفت زده پرسیدیم: این ماتم و گریه برای چیست؟
🔰 امام صادق(ع) آهی عمیق و سوزناک کشید و فرمود: «ای وای! صبح امروز در کتاب جفر نظر کردم و درباره ولادت و غیبت طولانی و طول عمر قائم(عج) ما و بلای مؤمنین، در آن زمان و ایجاد شک و تردید در اثر طول غیبت و ارتداد اکثریت مردم از دین و خروج آنان از تعهد به اسلام تأمل و دقتی داشتم. در اثر آن، رقّت مرا فرا گرفت و حزن و اندوه بر من چیره شد.
📚 احتجاج، ج۲، ص۲۸۴