تعداد نامزدها داره از تعداد مجردین بیشتر میشه😐
😊 #کشکولطنازی
شعار این دوره اینه : هر ایرانی یک کاندیدا
#باباطاهرعریان🍑
😊 #کشکولطنازی
15.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻سازهای عجیب و اسرارآمیز
معبد کایلاسا یا کایلاشاناتا بزرگترین معبد هندوهای سنگی تراشیده شده در غارهای الورا در نزدیکی منطقه بخش اورنگآباد، مهاراشترا در هند است.
🟢 #کشکولطنازی
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود؛ خودم خدمتش را مىنمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛ و غذا برايش مىپختم؛ و آب وضو برايش حاضر مىكردم؛ و خلاصه به هر گونه در تحمّل خواستههاى او در حضورش بودم. و او بسيار تند و بداخلاق بود. بَعْضاً فحش ميداد؛ و من تحمّل مىكردم، و بر روى او تبسّم مىكردم. و به همين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال مىگذشت.
زيرا نگه دارى عيال با اين خلقِ مادر مقدور نبود. و من مىدانستم اگر زوجهاى انتخاب كنم، يا زندگانى ما را بههم خواهد زد؛ و يا من مجبور مىشدم مادرم را ترك گويم. و ترك مادر در وجدانم و عاطفهام قابل قبول نبود؛ فلهذا به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.
گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از وى به من مىرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّهاى روشن مىشد؛ و حال خوش دست مىداد، ولى البتّه دوام نداشت و زود گذر بود.
تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او مىگستردم، تاتنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته باشد
در آن شب كه من قلقلك را (كوزه را) آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم مىگذاردم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم او در ميان شب تاريك آب خواست.
فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرفى ريخته، و بهاو دادم و گفتم: بگير، مادر جان!
او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير دادهام؛ فحش غريب به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد.
فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت مىخواهم! كه ناگهان نفهميدم چه شد؟
إجمالاً آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقهها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، طبيب من، با من سخن گفت. و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد.
(شرح حالی که مرحوم علی اکبر #دهخدا برای شخصی که جویای حالات عرفانی ایشان شده بود، تعریف کرده است.)
🍀 #کشکولداستاندونی
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود؛ خودم خدمتش را مىنمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛ و غذا برايش مىپختم؛ و آب وضو برايش حاضر مىكردم؛ و خلاصه به هر گونه در تحمّل خواستههاى او در حضورش بودم. و او بسيار تند و بداخلاق بود. بَعْضاً فحش ميداد؛ و من تحمّل مىكردم، و بر روى او تبسّم مىكردم. و به همين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال مىگذشت.
زيرا نگه دارى عيال با اين خلقِ مادر مقدور نبود. و من مىدانستم اگر زوجهاى انتخاب كنم، يا زندگانى ما را بههم خواهد زد؛ و يا من مجبور مىشدم مادرم را ترك گويم. و ترك مادر در وجدانم و عاطفهام قابل قبول نبود؛ فلهذا به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.
گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از وى به من مىرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّهاى روشن مىشد؛ و حال خوش دست مىداد، ولى البتّه دوام نداشت و زود گذر بود.
تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او مىگستردم، تاتنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته باشد
در آن شب كه من قلقلك را (كوزه را) آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم مىگذاردم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم او در ميان شب تاريك آب خواست.
فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرفى ريخته، و بهاو دادم و گفتم: بگير، مادر جان!
او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير دادهام؛ فحش غريب به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد.
فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت مىخواهم! كه ناگهان نفهميدم چه شد؟
إجمالاً آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقهها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، طبيب من، با من سخن گفت. و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد.
(شرح حالی که مرحوم علی اکبر #دهخدا برای شخصی که جویای حالات عرفانی ایشان شده بود، تعریف کرده است.)
🍀 #کشکولداستاندونی
.❣❣❣❣❣❣
برای #تعجیل_در_فرج_و
سلامتی
#حضرت_ولی_عصر_عج_الله
دعا و صلوات #یادمون_نره
💐💐💐
📚 #کشکول_داستاندونی..... ( صلوات )
https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342
🔹🔹🔹🔷🔹🔹🔹
هدایت شده از موسسه محکم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻خودش تنهاست ، پلیس انگلیس هم اسکورتش کرده ، با همه این تدابیر بچه های خوش ذوق رفتن و پلاک گزاریش کردند 😄🇵🇸
#⃣ #حامیان_مقاومت #انگلیس
محکم را دنبال کنید•┈┈┈••✾••┈┈┈•
🔗 https://mohkamngo.ir/social-media/
هدایت شده از موسسه محکم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📨 :(دختردارها نبینند..😔)
آخرین آغوش ...
آخرین بوسه ....
آخرین احساس...
#⃣ #کودکان #غزه #دختر
محکم را دنبال کنید•┈┈┈••✾••┈┈┈•
🔗 https://mohkamngo.ir/social-media/
هدایت شده از موسسه محکم
11.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوسان | برخورد خشن پلیس سوئد با زنان حامی فلسطین
#⃣ #غرب_و_زنان #سوئد
محکم را دنبال کنید•┈┈┈••✾••┈┈┈•
🔗 https://mohkamngo.ir/social-media/
هدایت شده از موسسه محکم
🔴اخراج پرستار نمونه بخاطر حمایتش از غزه!
بیمارستان دانشگاه نیویورک لانگون یک پرستار نمونه را اخراج کرد.
حُسن جبر، چون جنگ علیه غزه را کشتار جمعی خواند، چند روز پس از دریافت جایزه در تقدیر از کارش، برکنار شد.
⚪️او گفت به وی اعلام شده که دیگران را در معرض خطر قرارداده، به دیگران اهانت کرده و جشن اعطای جوایز را خراب کرده است!
#⃣ #غرب_و_زنان #آمریکا
محکم را دنبال کنید•┈┈┈••✾••┈┈┈•
🔗 https://mohkamngo.ir/social-media/