eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
239 دنبال‌کننده
26هزار عکس
26.2هزار ویدیو
206 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥واکنش نژاد پرستانه پاپ فرانسیس در جریان یک مراسم مذهبی به احوالپرسی یک کاردینال آفریقایی! ┄┅═✧☫ گونی نیوز ☫✧═┅┄ 🇮🇷@gooninews
🔺نکته ای راجع به جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳ ┄┅═✧☫ گونی نیوز ☫✧═┅┄ 🇮🇷@gooninews
🔴سردار رادان: اراذل و اوباش و گردن‌کشان جایی در ایران ندارند مگر اینکه رفتارشان را تغییر دهند 🔹فرمانده کل انتظامی کشور: در آیندۀ نزدیک با روش‌های هوشمند، بیشتر سارقان را به کنترل خود درمی‌آوریم. ┄┅═✧☫ گونی نیوز ☫✧═┅┄ 🇮🇷@gooninews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهر تأیید شبکه اینترنشنال بر انتقال مدیریتش به موساد؛ گفتگوی این شبکه با وزیر نتانیاهو در بیت‌المقدس! از حمایت علنی مجری اینترنشنال و حرص و ولع وی برای حمله نظامی اسرائیل به خاک ایران تا درخواست عوامل این شبکه از سران رژیم صهیونیستی برای افزایش تهدیدها و تحریم‌ها علیه ایران! ┄┅═✧☫ گونی نیوز ☫✧═┅┄ 🇮🇷@gooninews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرچی عراقیها تو مناسبتهای مختلف پیاده روی دارن، بجاش یمنی ها تجمعات عظیمی برگزار میکنن 😊 ببینید چه جمعیتی جمع شده برای مراسم مولد النبی 😍 به همین مناسبت پرچمهای سبز دست میگیرند 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat @jahadetabeen8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥کلیپ عجیب مخلوط نشدن آب یک دریا 😳👌در قرآن مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ ﴿١٩﴾ دو دریای را روان ساخت در حالی که همواره باهم تلاقی و برخورد دارند؛ (۱۹) بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ ﴿٢٠﴾ [ولی] میان آن دو حایلی است که به هم تجاوز نمی کنند [درنتیجه باهم مخلوط نمی شوند!] (۲۰) ـــــــــــــــــــــــ 🚨از پایگاه خبری عَمار 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
در عملیات کربلای۴ از یک گـروه هفت نفری که با قایق به آن طرف اروند رفته بودند، تنها حاج‌ستار توانست جانِ سالم بِدَر ببرد و به عقب برگردد ، و اکثر آنها از جمله صمد برادرِ حاج ستار شهید شدند ... وقتی که از حاجی پرسیدیم : « حاجی، تو که می‌توانستی جنازه‌ی برادرت را با خود بیاوری ، چرا این کار را نکردی ؟» در جواب گفت : « همه بچه هـا برادر من هستند ؛ کدامشان را می آوردم؟ 📎فرمانده گردان ۱۵۵ لشگر ۳۲انصارالحسین (ع) 🌷 پ.ن: کتاب نام آشنا و پرتیراژ: «دختر شینا» بر اساس خاطرات همسر شهید حاج ستار ابراهیمی نوشته شده است. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
«روح‌الله کاظمی» کوه‌نورد قمی در یک رکورد بی‌نظیر طی ۲۴ ساعت موفق به فتح قله لوتسه و بعد قله اورست شد و نامش را در صدر کوهنوردان دنیا نشاند. بربام جهان ایستاد و مقتدرانه عکس حاج‌قاسم را روی دستانش بالا برد. @BisimchiMedia
مقام قطری: امکان ایجاد فضای بهتر بین ایران و آمریکا وجود دارد 🔸وزیر مشاور قطر در امور خارجه روز جمعه در گفت وگو با یک رسانه آمریکایی در خصوص تبادل زندانیان بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا گفت که این موفقیت می‌تواند راه را برای فضای بهتر و مثبت‌تر بین دو طرف هموار کند. 🔸این مقام قطری همچنین درباره احتمال برگزاری گفت‌ وگوهای بیشتر میان ایران و آمریکا گفت که موفقیت این توافق می‌تواند راه را برای یک فضای بهتر و مثبت‌تر بین دو طرف هموار کند. 🔸وی با بیان اینکه ما متعهد به ایفای نقش و یافتن زمینه مشترک در مذاکرات بین ایران و آمریکا هستیم، گفت: قطر به دلیل سابقه‌ای که در میانجیگری دارد، اعتماد کشورها را برای ایفای نقش در حل و فصل اختلافات جلب کرده است./ ایرنا به نقل از الجزیره لینک کانال مطالبه گرایی و شفافیت و پیشرفت تلگرام https://t.me/motalebevshafafeyat لینک گروه پیش به سوی فردای بهتر در ایتا https://eitaa.com/joinchat/1072365904C2fdae3c226
♦️تعطیلی برخی کلاس‌های درس یزد به دلیل نبود معلم 🔺دانش‌آموزان برخی مدارس استان یزد در مقاطع مختلف تحصیلی با وجود گذشت دو هفته از آغاز ماه مهر معلم ندارند و خانواده‌ها از این وضعیت گلایه‌مند هستند. متاسفانه کتاب‌های مدارس را هم ندادن لینک کانال مطالبه گرایی و شفافیت و پیشرفت تلگرام https://t.me/motalebevshafafeyat لینک گروه پیش به سوی فردای بهتر در ایتا https://eitaa.com/joinchat/1072365904C2fdae3c226
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | ستاد پشتیبانی جنگ خواهران - یزد - سال 1365 ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 🗓 ۱۴ مهرماه ۱۳۵۹ - سالروز تاسیس ستاد پشتیبانی و امداد جنگ به فرمان حضرت امام خمینی (ره) ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها ✅ 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مصاحبه با مسئول ستاد پشتیبانی جنگ استان یزد — سال 1365 دوران ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمک های مردمی استان همدان به جبهه های نبرد حق علیه باطل دوران جنگ تحمیلی 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 👆 | جمع آوری کمک های مردمی برای جبهه -- دوران جنگ تحمیلی در دهه ۶۰ مردم خونگرم و وفادار، هر آنچه توان داشته، می آوردند تا به جبهه ها هدیه کنند . . . حتی آن مادر سالخورده که کیسه کوچک بادامی را که از پاییز سال گذشته، ذخیره کرده بود . . . این تنها چیزی بود که پیرزن با دستان لرزان خود به مسئول جمع آوری هدایا داد تا رزمنده ها از آن استفاده کرده و قوت بگیرند ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 🗓 ۱۴ مهرماه ۱۳۵۹ - سالروز تاسیس ستاد پشتیبانی و امداد جنگ به فرمان حضرت امام خمینی (ره) ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
📃 قبض کمک های مردمی به جبهه - دوران جنگ تحمیلی ▫️ مبالغ اهدایی مردم «ازنا»توسط جهاد سازندگی شهرستان جمع آوری شده و صرف هزینه های جبهه می شد ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
پول و طلاهاشو داد، از در ستاد پشتیبانی جنگ زد بیرون. جوانی داد زد: خانم رسیدتون زن لبخندی زد و گفت : برای دادن دو پسرمم از کسی رسید نگرفتم! 🌴 دوران ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
داشتم تو جادہ می‌رفتم دیدم یہ بسیجے ڪنار جادہ دارہ پیادہ میرہ زدم ڪنار سوار شد. سلام و علیڪ ڪردیم و راہ افتادیم. داشتم با دندہ سہ می‌رفتم و سرعت ۸۰ تا. بهم گفت: اخوے شنیدے فرماندہ لشڪرت گفتہ ماشینا حق ندارن از ۸۰ تا بیشتر برن ؟! یہ نگاہ بهش ڪردم و زدم دندہ چهار ! گفتم اینم بہ عشق فرماندہ لشڪر ! سرعتُ بیشتر ڪردم تو راہ ڪہ میرفتیم دیدم خیلے تحویلش می‌گیرن می‌خواست پیادہ بشہ بهش گفتم اخوے خیلے برات درنوشابہ باز می‌ڪنن، لااقل یہ اسم و آدرس بهم بدہ شاید بدردت خوردم ؟! یہ لبخندے زد و گفت: همون ڪہ بہ عشقش زدے دندہ چهار ! 😅😅 🌷 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
مراقب باشیم ستون را گم نکنیم که بیراهه‌ها در کمین‌اند... عکاس: فاطمه نواب صفوی 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 یاد یاران... 🌴 گردان عمار -- لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
😄 ، دو روی یک سکه هستند؛ هرقدر موقعیتی که در آن قرار گرفته‌ای، جدی‌تر و حیاتی‌تر باشد، به همان نسبت نیاز بیشتری به شوخ طبعی و طنز پیدا می‌کنی؛ آن‌هم نه طنزی که فرمایشی و دستوری و زورکی باشد، بلکه یک طنز واقعی و اصیل و مایه‌دار. ماجرای طنز در جبهه‌ ها نیز چنین بود. وقتی در نزدیک‌ترین فاصله با مرگ قرار می‌گرفتی، دیگر همه‌چیز دنیا برایت شوخی می‌شد؛ حتی خود مرگ. به همین دلیل بود که طنازی‌های جبهه و بچه‌های جنگ، جنسی دیگر و اصالتی دیگر داشت. چند نمونه از این طنازی‌های ماندگار را مرور می‌کنیم. اگر مرا می‌شناخت، نمی‌گذاشت برگردم از بچه‌های گردان بود. رفته بود برایمان یخ بیاورد؛ از ته دره. داشت برمی‌گشت که یکهو خمپاره‌ای دور و برش زدند. همه پریدیم بیرون. خبری از سیدحسن نبود. حتم کردیم که شهید شده. همه‌مان بغض کرده بودیم. کلی با هم خاطره داشتیم. داشتیم آماده می‌شدیم برویم پایین که دیدیم سیدحسن بلند شد و لباسش را تکاند.گفتیم حسن چی شد؟ گفت: «هیچی بابا، با حضرت عزرائیل آشنا دراومدیم. پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوای محله‌مان بود. بنده خدا حسابی شرمنده‌مان شد، اصلا فکرش را نمی‌کرد من باشم وگرنه من رو پیش خودش نگه می‌داشت و نمی‌ذاشت بیام… .» التماس دعا با ۲ قطعه عکس و فتوکپی جزو بچه‌های شوخ بود. ما هم که عادت داشتیم مثل بقیه به او هم بگوییم که التماس دعا و التماس شفاعت و… او هم نه می‌گذاشت و نه برمی‌داشت، می‌گفت: «مسئله‌ای نیست؛ اگر خیلی راغب هستید ۲قطعه عکس ۳‌در‌۴ و یک‌برگ فتوکپی شناسنامه بیاورید برایم، ببینم برایتان چه کار می‌توانم بکنم.» همینطور نگاهش می‌کردیم؛ برای اینکه اثر طنز خودش را تکمیل‌تر کند، ادامه می‌داد: «گفته باشم که حتماً گوش‌هایتان پیدا باشد، عینک هم بزنید قبول نیست، شناسنامه هم باید عکس‌دار باشد.» برادر،پوتین ما را ندیدی؟ بعضی از جوانان گردانمان خیلی خوش‌خواب بودند؛ یعنی تا سرشان را زمین نگذاشته، خوابشان می‌برد. ما هم چشم دیدن خوش‌خوابی این جماعت را نداشتیم. چرا اینها اینقدر راحت بخوابند و ما نتوانیم راحت بخوابیم؟ سریع می‌رفتیم سروقت‌شان. کافی بود دمپایی یا پوتین‌مان سرجایش نباشد. سریع این گروه را بیدار می‌کردیم: «برادر،برادر،پوتین ما را ندیدی؟» خودشان می‌دانستند که ما قصد داریم چه بازی‌ای دربیاوریم، سریع و باعصبانیت می‌گفتند: «به پسر پیغمبر ندیدم.» ما هم مثل بچه‌های خوب راه‌مان را می‌کشیدیم و می‌رفتیم. تا باز صدای خر و پفشان بلند می‌شد، سریع می‌رفتیم و دوباره بیدارشان می‌کردیم؛ – «برادر!برادر!» – «برادر و زهرمار، دیگه چی شده؟» – «هیچی، بخواب، فقط می‌خواستیم در جریان باشی که پوتین پیدا شده، یه وقت ناراحت نباشی‌ها…» تن‌ها یا تنها؟ طلبه بود،تازه پیش ما آمده بود. موقع نماز شد و صدای اذان آمد، طلبه رو کرد به این دوست ما و گفت: «نمی‌آیی برویم نماز؟» طرف گفت: «نه، همین‌جا می‌خوانم.» این طلبه بینوا هم شروع کرد به صحبت از فضایل نماز و مسجد رفتن و….این دوست ما هم گفت:«خود خدا هم در قرآن گفته: «ان الصلوه تنها»، گفته تنهایی بخونین، یه وقت دو تایی و سه تایی نخونین.» طلبه هم دوزاری‌اش افتاد که این دوست ما دستش انداخته، گفت: «گفته تن‌ها، یعنی چند نفری بخونین، نه،‌ تنها و یه نفری…» هر دو خنده‌کنان راهی حسینیه شدند. اگر شهیدی خروپف کرد؛ یعنی منم! حرف‌هایمان گل انداخته بود و داشتیم از شهادت صحبت می‌کردیم. بحث این بود که بعضی‌ها پیکرشان زیر آتش می‌ماند و خمپاره می‌خورد و قابل شناسایی نیستند؛ در این صورت چه باید کرد؟ هر کسی داشت نشانه‌ای می‌داد تا اگر یک وقت شهید شد و قابل شناسایی نبود او را بشناسیم؛ «این انگشتری را می‌بینید؟ این دست من است، موقع شهادت اگر دیدین، بفهمین که منم.»، «این تسبیح را می‌بینین؟ این‌رو دور گردنم می‌اندازم، بفهمین که منم.» وسط این بحث‌های جدی، یکی از بچه‌ها ناگهان گفت: «من عادت دارم توی خواب، خروپف کنم. در نتیجه، اگر اومدین و دیدین که شهیدی توی خواب داره خروپف می‌کنه، شک نداشته باشین که منم.» وقتی آهنگران رزمنده‌ها را سر کار گذاشت عملیات تمام‌شده بود. حاج صادق آهنگران هم آمده بود برای مداحی و نوحه و دعا. مراسم که تمام شد، همه ریختیم سرش تا مصافحه کنیم و احوالپرسی و…. بنده خدا حسابی عجله داشت، دید که با این وضعیت نمی‌تواند به کارش برسد سریع گفت: بچه‌ها صبر کنید، یک ذکری یادم رفته رو به قبله بنشینید و سر به خاک بگذارید واین ذکر را ۵دفعه با اخلاص بخوانید.همه همین کار را کردیم؛ فقط به جای ۵ دفعه حتی ۱۵ دفعه خواندیم و خبری نشد. یکی‌یکی سر از سجده برداشتیم، دیدیم که حاج صادق ما را سر کار گذاشته و در رفته است. شهید بشوم، بلکه تحویلم بگیرند ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
🌺🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾 🌾🌸 🌸 🌾 عازم جبهه بودم. یڪی از دوستانم برای اولین بار بود ڪه به جبهه مےآمد.😍😃 مادرش برای بدرقه ی او آمده بود. خیلے قربان صدقه اش مےرفت و دائم به دشمن ناله و نفرین مےڪرد.  به او گفتم: « مادر شما دیگه برگردید فقط دعا ڪنید ما شهید بشیم. دعای مادر زود مستجاب مےشود.»😌 او در جواب گفت:« خدا نڪنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی پدر و مادرت زنده بمونے!🙄 الهے ڪه صدام شهید بشه ڪه اینجور  بچه های  مردم رو به ڪشتن مےده!»😂😂 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
"پاسدار یعنی کسی که کار کنه، بجنگه، خسته نشه... کسی که نخوابه تا وقتی خود به خود خوابش ببره... 🌷شهید جاویدالاثر مهدی باکری 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat
...!! 🌷من از سپاه تبریز مأموریت ۴۵ روزه به جبهه رفته بودم. اما یک سال و نیم بود که در منطقه بودم. مقداری از لحاظ روحی و جسمی خسته شده بودم. قبل از عملیات بدر به فرمانده گردان بنی هاشم گفتم که تسویه حساب می‌خواهم. گفت: من نمی‌دانم، اگر می‌خواهی برو پیش آقا مهدی. گفتم با آقا مهدی کاری ندارم. فرمانده گردان تو هستی. خلاصه زیر بار نرفت!! 🌷رفتم پیش آقا مهدی و ماجرا را گفتم. آقا مهدی با آن وقار همیشگی‌اش گفت: «چشم، الآن یک تسویه برای شما می‌نویسم و یکی هم برای خودم. جبهه را هم به هر كه می‌خواهی بسپاریم و می‌رويم.» سر به زیر انداختم و از گفته‌ام شرمنده شدم. مقداری از وضعیت جنگ و جبهه را برایم تشریح کرد. از مشکلات پشت جبهه برایم گفت. حرف‌هایش دلم را نرم کرد. برگشتم گردان و دیگر هيچ‌وقت به تسویه حساب فکر نکردم. ▫️خاطره اى به ياد فرمانده شهيد مهـدى باكرى 😊 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy 💐 @kashkoolesalavat