هدایت شده از کشکول آیه و حدیث
خاطره ای از شهید سعید کمالی :اگر مسلمان در فکر دیگر مسلمانان نباشد که دیگر مسلمان نیست
📌سعید در دوره راهنمایی، یکبار به من گفت: «مادر چقدر من را دوست داری؟!»
گفتم:«خب عشق مادر به فرزند وصف نشدنی است، هرچند فرزند بد هم باشد این محبت کم نمیشود». دوباره گفت: «پس هر چقدر من را دوست داری برایم در نماز دعا کن که شهید شوم.»
🔸حاجسعید بعد از ازدواجش در طبقه بالای منزلمان زندگی میکرد. یک شب، ساعت ۱۲ نیمهشب پائین آمد و گفت: "مامان! میخوام برم سوریه. گفتم: حالا که ساعت ۱۲ شبه مادر🥹دیدم آنقدر شوق و هیجان دارد که اصلا زمان و شب و روز برایش مهم نیست. سعیدم را در آغوش گرفتم و خوب بوییدم. 🥹آب و قرآن آوردم و مسافر زینبیام را بدرقه کردم.
🔹سعیدم اهل نماز و روزه و نماز شب بود. همیشه وضو داشت. تا زمانی که نماز نمیخواند سر سفره نمینشست. خوش اخلاق و مهربان بود. بسیار به بزرگترها احترام میگذاشت.
▪️غذا زیاد نمیخورد.میگفت: مادر اگر به کرمان و مناطق محروم بروی میبینی، مردم نان برای خوردن ندارند و یا نان را با آب میخورند؛ اگر مسلمان وقتی صبح زود بیدار میشود در فکر دیگر مسلمانان نباشد که دیگر مسلمان نیست
#شهید_سعید_کمالی
🔹️@ صبحانه ای با شهدا