😳😳😳😳😳😳😳😳😍
#داستان٣١۵
#ما_کجا_میریم؟
امروز یه تحقیق کردم :
در مورد ارتباط انسانها با همدیگه و نتایجی گرفتم که حیرت زده شدم .
برا دقایقی اومدم از خونه بیرون و چون ذهنم متمرکز بر روابط انسانی بود در عرض دو دقیقه کائنات صحنه آموزشی برام چید که باز هم در حیرت بیشتری رفتم .
همسایه دست راستی زنگ خونه خودشون را زد و داد زد مگه نگفتم در را نبند .
خانمش گفت:
الله اکبر .
مرد گفت :نگو ،
خبر مرگم بهت گفتم در را نبند در همین حال یه جوان حدود بیست ساله داشت رد میشد با تلفن داشت میگفت:
من فقط امروز میخواستم با تو حرف بزنم (احتمالا نامزدش بود😉)حالت صدای غمگین و حس دیده نشدن و خرد شدن ازش میبارید
شاید باور نکنید دو دختر همسایه دست راستی به فاصله سی متری تلفنشون زنگ خورد که گفتن ما رسیدیم و اومدن زنگ خونه را زدن .
پدر پشت آیفون داد زد:
مگه کلید لامصب رو نبردین و دو دختر گفتند:
چرا ،چرا ،آوردیم
در رابا کلید باز کردن و رفتن تو خونه.
به راستی مگه ما چقدر عمر میکنیم؟
براستی چرا؟؟؟
ما هوای دل عزیزانمون نداریم
براستی ما داریم چکار میکنیم؟؟؟ با خودمون.
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_برای_خوبان_شکر_گذار