.
"ما فاتَكَ لم يُخلق لكَ ما خُلِقَ لكَ لن يفوتكَ !"
آنچه از دست دادی برای تو آفریده نشده، آنچه برای تو آفریده شده را هرگز از دست نخواهی داد...
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا
بما هم #بینش_واقعی راعطا کن
به برکت #صلوات_بروح پیامبر اعظم ص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان۴٠٣
#مرحوم_حضرت
#آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
درمورد مرجع تقلیدی که درمراسم تشییع #امام_زمان_عج حضور داشته میگوید:
🎥 #مرحوم_آیتالله_آسید_احمد_خوانساری میفرمودند:
تنها امیدم همین روضه هاست!
#مرحوم_آیتالله_مجتهدی
🌏 #کانال 👇
🆔 #داستانای_خوبان_روزگار👇
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
خدایا مارا علما ومراجع تقلید شیعه
محشور و همنشین بگردان
به برکت
#صلوات_بروح مطهر آن بزرگواران
🏴 #حضرت_ولیعصر(عج) با پای برهنه و بدون عمامه در میان سینه زنان حسینی...
🔷🔹🔵🔹🔷🔹🔵🔹🔷
#داستان۴٠۶
🔹 #حاج_آقا_قرائتی:
توفيقى بود چند عاشورا كربلا بودم،
روز عاشورا مردم كربلا عزادارى را زود تمام كرده و به استقبال هيأت طويريج مى روند.
من علماى زيادى را ديدم كه پابرهنه در اين هيأت به سر و سينه مى زدند،
از جمله #شهيد_محراب_آيت_الله_مدنى، پرسيدم:
راز اين قصه چيست!؟
🔸فرمودند:
#سيد_بحرالعلوم كه از علماى بزرگ نجف بود، براى زيارت به كربلا آمده بودند.
در مسير راه حرم، به تماشاى
#هيأت_عزاداراى_طويريج مى ايستد.
ناگهان مردم مى بينند #سيد_بحرالعلوم عبا و عمامه را به كنارى گذارده و به داخل جمعيت رفته و #يا_حسين، #يا_حسين مى كند و به سر و سینه می زند.
طلبه ها مى روند آقا را از داخل جمعيّت نجات دهند تا زير دست و پا له نشود، امّا اجازه نمى دهند.
بعد از عزادارى مى بينند سيد در آستانۀ غش كردن است، علّت اين حركت را مى پرسند؟
#سيد_مى_گويد:
همين كه مشغول تماشاى هيأت بودم، #حضرت
_مهدى (عج) را ديدم كه با پاى برهنه و سر بدون عمامه، در ميان عزاداران به سر و سينه مى زنند، من شرم كردم كه تماشاچى باشم.
📚 #خاطرات
#حجت_الاسلام_قرائتی
ج ۱ ص ۶۶
..... 🖤💫┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
خدایا مارا با
علما ومراجع تقلید شیعه محشور و همنشین بگردان
به برکت
#صلوات_بروح مطهر آن بزرگواران
محمدرضا فرج زاده:
🌼💐🌼💐🌼💐🌼
#داستان۵٣۶
✍ #زنده_ماندن
#فرزند_علامه_طباطبایی با
#سفارش_علامه_قاضی
🏵 #علامه_طباطبایی
میفرمود:
◀️من و همسرم از خویشاوندان نزدیک #مرحوم_حاج_میرزا_علی_آقای_قاضی بودیم؛
او در نجف برای #صله_رحم_و_تفقد از حال ما، به منزل ما میآمد.
ما کراراً صاحب فرزند شده بودیم، ولی همگی در همان دوران کوچکی فوت کرده بودند،
روزی #مرحوم_قاضی به منزل ما آمد در حالی که همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم؛
موقع خداحافظی به همسرم
گفت:
◀️دختر عمو!
این بار این فرزند تو میماند، و او پسر است و آسیبی به او نمیرسد، و نام او « #عبدالباقی» است.
من از پاسخ #مرحوم_قاضی خوشحال شدم؛
خدا به ما پسری لطف کرد و بر خلاف کودکان قبلی، باقی ماند و آسیبی به او نرسید و نام او را « #عبدالباقی» گذاردیم.
🌴 #کــــانـــــال
#داستانای_خوبان_روزگار🌴 👇
@dastanayekhobanerozegar
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_بروح
#مرحوم_آیت_الله_قاضی
و
#علامه_طباطبایی