eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
249 دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
27.1هزار ویدیو
208 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
١۴٣ ✏️ دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. با، خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به پنج وقت به عبادت مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد. چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عرفا به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می‌کرد فرصت همنشینی با دوستان قدیم هم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می‌پرداخت. برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادر است چرا که او در اختیار مخلوق است و من در خدمت خالق، و من از او برترم! همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: «برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم.» برادر صومعه نشین اشک در چشمانش آمد و گفت: «خداوندا، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا به حرمت او می‌بخشی، آنچه کرده‌ام مایه رضای تو نیست؟!» ندا رسید: «آنچه تو می‌کنی ما از آن بی‌نیازیم ولی مادرت از آنچه او می‌کند، بی‌نیاز نیست. تو خدمت بی‌نیاز می‌کنی و او خدمت نیازمند. بدین حرمت، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.» ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar بروح امام وشهدا و امواتمون
جابر جعفى به محضر مبارك امام باقر عليه السّلام عرض كرد:فرج شما اهل بيت عليهم السّلام چه زمانى خواهد بود؟ حضرت فرمودند: هيهات،هيهات!فرج واقع نخواهد شد؛مگر بعد از آن‌كه شما غربال شويد،بعد[دوباره]غربال شويد،بعد[بار سوم]غربال شويد رُوِيَ عَنْ جَابِرٍ اَلْجُعْفِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَتَى يَكُونُ فَرَجُكُمْ فَقَالَ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لاَ يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا ثُمَّ تُغَرْبَلُوا .... ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
١۴٣ ✏️ دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. با، خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به پنج وقت به عبادت مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد. چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عرفا به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می‌کرد فرصت همنشینی با دوستان قدیم هم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می‌پرداخت. برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادر است چرا که او در اختیار مخلوق است و من در خدمت خالق، و من از او برترم! همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: «برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم.» برادر صومعه نشین اشک در چشمانش آمد و گفت: «خداوندا، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا به حرمت او می‌بخشی، آنچه کرده‌ام مایه رضای تو نیست؟!» ندا رسید: «آنچه تو می‌کنی ما از آن بی‌نیازیم ولی مادرت از آنچه او می‌کند، بی‌نیاز نیست. تو خدمت بی‌نیاز می‌کنی و او خدمت نیازمند. بدین حرمت، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.» ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar بروح امام وشهدا و امواتمون
١۴۴ 📚 مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود می‌گفت: … در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود. هر چه غلام او را از این کار بر حذر می‌داشت مرد متوجه نمی‌شد... تا این که روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد. وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا توفانی شد. ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود و مسافران از خطر غرق شدن رهایی یابند. آن مرد از ترس جان، خیک‌ها را یکی یکی به دریا می‌انداخت. در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مَبَر..تا خیک خیک نریزی..!!»   ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
١۴۴ 📚 گویند عُزیر همان ارمیای پیامبر است که خداوند بر قوم بنی اسرائیل مبعوث کرد. روزی عزیر چون وارد باغ خود شد، دید درخت ها سبز و سایه آنها گسترده است و زمان برداشت میوه آنها نزدیک شده است. نغمه بلبلها گوش را می نوازد و پرندگان به طرب آمده اند. عُزیر ساعتی در این باغ بیاسود و از نسیم جان پرور آن بهره مند و از تماشای سبزه و چمن و طراوت یاس و یاسمن غرق در نشاط شد، آنگاه سبدی از انگور و سبد دیگری از انجیر و مقداری نان به همراه برداشت. سوار بر الاغ خود شد و راه منزل خویش را در پیش گرفت. عزیر در بازگشت خود آنچنان در اسرار آفرینش به فکر فرو رفت که راهش را گم کرد چند لحظه بعد خود را در میان ویرانه ای دید که از دهکده خرابی حکایت می کرد. «ارمیا آن روز که از شهری که بام هایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد و با خود می گفت: چگونه خداوند اهل این ده ویرانکده را پس از مرگشان زنده می کند؟ پس خداوند او را به مدت صد سال میراند. آنگاه او را برانگیخت و به او گفت؛ چقدر درنگ کردی؟ گفت: یک روز یا پاره ای از روز را درنگ کردم. خداوند فرمود: نه، بلکه صد سال درنگ کردی، به خوراک و نوشیدنی خود بنگر که طعم و رنگ آن تغییر نکرده است و به دراز گوش خود نگاه کن، که چگونه از هم متلاشی شده است. این ماجرا برای آن است که هم به تو پاسخ گوییم و هم تو را در مورد معاد نشانه ای برای مردم قرار دهیم. و به این استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته و به هم پیوند می دهیم. پس گوشت بر آن می پوشانیم. پس هنگامی که چگونگی زنده ساختن مرده برای او آشکار شد. گفت: اکنون می دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست.» 🌸🌸🌺🌺 ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
💠علامه حسن حسن‌زاده : دو چیز باعث تاریکی قلب و بی حالی در عبادت می شود : ۱- زیاد حرف زدن ۲- زیاد خوردن 💢 👇 آی دی کانال:👇 ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
27.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بنام خدا سلام رفقا ، با اینکه امتحان داشتم ، از داغ دل ام ، ۳ساعت ونیم نشستم این کلیپ رو درست کردم و نمیگم خوبه . بضاعت من همینقدربود.. واقعا همه تلاشمو کردم خوب دربیاد حالا اگه در انتشار کوتاهی بشه ، دیگه از گردن ما ردشده.... 🔷 سید رضایی ظلم همه ظالمین رو بخودشون برگردون . آمین ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar
🌸🌺🌼😊😊😊🌼🌺🌸 ١۴۵ ریشه ی ضرب المثل" " کنایه از ...به برمیگردد.. در آنزمان برخی رجال سیاسی ودرباریان برای تظاهر وریا واظهار مراتب چاکری وارادت به شاه و نوکری به آشپزخانه ی سلطنتی میرفتند ومشغول پوست کندن بادمجان وچیدن آن به دور ظرف آش یا بشقاب خورشت میشدند. (اینکار را عامدانه طوری انجام میدادند که ناصرالدین شاه هنگام سرزدن به آشپزخانه آنها را ببیند)..!! : "اعلیحضرت از من هم خواست که در آشپزان شرکت کنم.. بنده هم اطاعت کردم ومشغول پوست کندن بادمجان شدم.. درهمین موقع ملیجک به شاه گفت : بادمجان هایی که توسط یک فرنگی پوست گرفته میشود نجس است.. شاه این حرف را به شوخی گرفت ولی محمدخان(پدر ملیجک) با نوک کارد بادمجان هایی را که من پوست کنده بودم برچید و جمع کرد تا مبادا دستش به آنها نخورد..!!! به عبدالله مستوفی(مورخ و نویسنده شهیر ایرانی) ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ @dastanayekhobanerozegar ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
≼• 🌷 •≽ : ▫️بیش از دویـست هزار نفر در جنـگ تحمیلی به شهـادت رسیدند، و امروز یڪ میـلیـون نفر دیـگر شهـیـد بشود؛ این جامعه و ایـن نظام ارزش ایـن فداڪارے ها را دارد... . . چَشمـِ تو بـود ڪه پرِ پـروازِ ما شـد🕊 .. ≼•🌷.• ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ با سلام دوستان ارجمند خودرا با کانال آشنا بفرمایید... @dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از عباس کردمیهن
2⃣2⃣2⃣ ملازم اول، غوّاص ♦️ خاطرات محسن جامِ بزرگ ✅بارها زمزمه تبادل اسرا در اردوگاه افتاده بود، اما هربار هیچ اتفاقی نیفتاد یا ما بی خبر بودیم. باز هم این قصه تکرار شد و حتی تلویزیون عراق تبادل اسرای قدیمی را نشان داد. سئوال مهم برای ما این بود، وقتی اردوگاه تکریت یازده با جاه و جلالش مفقودالاثر است تکلیف ما چه می شود؟ در آن روزها ما حالتی برزخی داشتیم. از طرفی می گفتیم که آزاد می شویم از طرفی هم می گفتیم اسم ما و حتی شاید اردوگاه ما در جایی ثبت نشده باشد که صلیب سرخ بیاید احوالی از ما بگیرد! از طرفی به دل خودمان وعده می دادیم صدام ما را می خواهد چه کار، ما به چه دردش می خوریم؟ اما می دانستیم این شمر عده ای از اسرای خاص را به بخش ملحق، یا بیرون از اردوگاه برده و ما هیچ خبری از آنها نداریم.( مثلاً تیم فرار احمد چلداوی، علی باطنی، مسعود ماهوتچی، هاشم انتظاری و خطیبی از این گروه بودند که در حین فرار به دام عراقی ها افتاده بودند.) هر روز در این افکار بودیم که فکر می کنم بعد از ظهر روز بیست و نهم مرداد ۱۳۶۹ اعلام کردند: تمام مجروح ها از آسایشگاه ها بیرون بیایند. انبوهی از اسرای جانباز دست و پا و چشم و غیره در محوطه جمع شدند. حدود صد نفر از چهارده آسایشگاه، با ترس و لرز کنار هم قرار گرفتیم. گویا آزادی ما قطعی بود! جعفر زمردیان و برخی دیگر از دوستان که از کنار من رد می شدند، تقریباً همه این جمله را تکرار می کردند: حاجی! ما را یادت نرود، خبر سلامتی ما را به خانواده های مان برسان!( در واقع همه ما مفقود یا شهید بودیم و خانواده های اسرای اردوگاه تکریت یازده هیچ خبری از فرزندانشان نداشتند.) آمار گرفته شد. شب بود که دو اتوبوس وارد اردوگاه شدند و ما را سوار کردند. چون شب بود این بار پرده ها کشیده نشد. تصور می کردیم الان ما را مستقیم به مرز می برند و تمام! احساس مزه آزادی وادارمان کرد که بگو بخندی داشته باشیم. این حلاوت چندان دوام نیافت، زیرا نگهبانان داخل اتوبوس، با سیلی های آبدار از بچه ها زهر چشم گرفتند. همچنان تهدید و فحش چاشنی کارشان بود. چاره ای نبود. همه کِز کردیم روی صندلی ها و به بیرون خیره شدیم. اتوبوس می رفت و تا چشم کار می کرد بیابان بود و بیابان. از همشهری ها، قاسم بهرامی و محمد جربان( او سرباز لشکر ۲۱ حمزه یا ذوالفقار بود‌.) را بیاد دارم که در اتوبوس همراه هم بودیم. اتوبوس برای نماز نایستاد ولی یک جا توقفی کوتاه کرد و ماموران عراقی هندوانه ای خریدند و در کمال ناباوری قاچی هم به ما دادند! وارد شهر بغداد که شدیم پرده ها انداخته شد. مسافتی در شهر چرخیدیم و سپس وارد پادگانی شدیم. بدون هیچ دلیلی دو سه روز در آن پادگان بلاتکلیف نگه مان داشتند. در این ایام غذای مختصری به ما دادند. اعتراض که کردیم، گفتند: شما در آمار اینجا نیستید. این هم که می دهیم از سرتان زیادی است! در آنجا دو اتوبوس دیگر هم به ما ملحق شدند. صبح روز چهارم بیدارمان کردند و نفری یک صمون دادند و دستور دادند که سوار اتوبوس ها بشویم. ادامه دارد
هدایت شده از مهدی ساغری
سلام: پیشنهاد بخصوص در هفته بسیج ۱- در پایگاه های مقاومت، وانت هایی مجهز به بلندگو و با سرودهای زمان جنگ آماده باشند. هر جا شلوغ شد بلافاصله حاضر شوند و فضای روانی را در دست بگیرند. ۲- به محض رصد محل فراخوان ها، هیات ها و مساجد فراخوان بدهند و پیش از اغتشاشگران در محل حاضر شوند. با شعار و پرچم ۳- مواکب در سطح شهرها برپا شوند. به یاد شهدای مناطق مختلف ۴- خودروها را به پرچم ایران مزین کنیم. ۵- مراسم سوم و هفتم و چهلم شهدا را پرشور و در همه مساجد برپا کنیم. ۶- یگان های بسیج از دانشجویی تا طلبه و اصناف، با لباس خاکی و لباس بسیج مانورهای شهری بدهیم. همراه با پخش گل و چفیه و پرچم ایران. ۷- یگان های موتوری همراه با پرچم در سطح شهرها مانور دهند. ۸- اجرای سرودهای حماسی توسط گروه موزیک نیروهای نظامی در سطح شهرها و خیابان‌ها ۹-... شما این پیام را کپی کنید و موارد را اصلاح کنید یا به آنها اضافه کنید تا یک بسته نوآورانه کنشگری فعال اجتماعی استخراج شود..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا