📚 #زیر_کاسه_نیمکاسهای_است
برای بیان این معنا که فریب و نیرنگی در کار است از این ضربالمثل استفاده میشود
در گذشته که وسایل خنککننده و نگاهدارنده مانند یخچال و فریزر و فلاکس و یخدان وجود نداشت، مردم خوراکیهای فاسدشدنی را در کاسه میریختند و کاسهها را در سردابهها و زیرزمینها، دور از دسترس ساکنان خانه و به ویژه کودکان میگذاشتند.
آنگاه کاسهها و قدحهای بزرگی را وارونه بر روی آنها قرار میدادند تا از گرد و غبار و حشرات و حیوانات موذی مانند موش و گربه محفوظ بمانند.
اما در آشپزخانهها کاسهها و قدحهای بزرگ را وارونه قرار نمیدهند و آنها را در جاهای مخصوص پهلوی یکدیگر میگذارند و کاسههای کوچک و کوچکتر را یکی پس از دیگری در درون آنها جای میدهند.
از این رو در گذشته اگر کسی می دید که کاسهی بزرگی در آشپزخانه وارونه قرار گرفته است به قیاس کاسههای موجود در زیر زمین، گمان میکرد که در زیر آن نیز باید نیم کاسهای وجود داشته باشد که به این شکل گذاشته شده است، ولی چون این کار در آشپزخانه معمول نبوده، در این مورد مطمئن نبود و لذا این کار را حقه و فریبی میپنداشت و در صدد یافتن علت آن برمیآمد.
بدینترتیب رفته رفته عبارت "زیر کاسه نیم کاسهای است
" به معنای وجود نیرنگ و فریب در کار، در میان مردم به صورت ضربالمثل درآمده و در موارد وجود شبههای در کار مورد استفاده قرار گرفت.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_اهل_بیت_علیهم_السلام
#صلوات
🥣🥣🥣🥣🥣🥣🥣🥣🥣
ضرب المثل
📚 #زیر_کاسه_نیمکاسهای_است
برای بیان این معنا که #فریب_و_نیرنگی_در_کار_است
از این ضربالمثل استفاده میشود
در گذشته که وسایل خنککننده و نگاهدارنده مانند یخچال و فریزر و فلاکس و یخدان وجود نداشت، مردم خوراکیهای فاسدشدنی را در کاسه میریختند و کاسهها را در سردابهها و زیرزمینها، دور از دسترس ساکنان خانه و به ویژه کودکان میگذاشتند.
آنگاه کاسهها و قدحهای بزرگی را وارونه بر روی آنها قرار میدادند تا از گرد و غبار و حشرات و حیوانات موذی مانند موش و گربه محفوظ بمانند.
اما در آشپزخانهها کاسهها و قدحهای بزرگ را وارونه قرار نمیدهند و آنها را در جاهای مخصوص پهلوی یکدیگر میگذارند و کاسههای کوچک و کوچکتر را یکی پس از دیگری در درون آنها جای میدهند.
از این رو در گذشته اگر کسی می دید که کاسهی بزرگی در آشپزخانه وارونه قرار گرفته است
به قیاس کاسههای موجود در زیر زمین، گمان میکرد که در زیر آن نیز باید نیم کاسهای وجود داشته باشد که به این شکل گذاشته شده است،
ولی چون این کار در آشپزخانه معمول نبوده،
در این مورد مطمئن نبود و لذا این کار را حقه و فریبی میپنداشت و در صدد یافتن علت آن برمیآمد.
بدینترتیب رفته رفته عبارت "زیر کاسه نیم کاسهای است
" به معنای وجود نیرنگ و فریب در کار، در میان مردم به صورت ضربالمثل درآمده و در موارد وجود شبههای در کار مورد استفاده قرار گرفت.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_خوبان
#راستگوی_بی_نیرنگ
#صلوات
✍ #حاج_اسـماعیل_دولابی (ره) :
هر وقت فڪر ڪردی و از خودت عمل
زشـــتی دیـدی #استـــــغفار ڪن
زشـــتی را پاڪ می ڪند.
✨ وقتی عمل زیـــبایی دیدی بر پیامـبر و
آلش #صـلوات بفرست زیبایی را
زیــاد می ڪند.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
✾📚 #داستانای_خوبان_روزگار📚✾
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨ #آیت_الله_ضیاءآبادی(ره):
✳️همیشه دعا کنید،
نگویید خدا قضا و قدرش را مشخص کرده است اگر بخواهد می دهد و نخواهد نمیدهد!
💠نه اینجور نیست گاهی خدا مقدر داشته،
اما گفته اگر دعا کردی اگر خواستی من هم می دهم اما اگر لب بستی نمی دهم!
🌸خدا را بخوان نگو کار گذشته است،اینجور نیست!
♦️خدا درجاتی برای اشخاص مقدر کرده است و آن هم به شرط خواستن است،
اگر میخواهی می دهم و نمی خواهی نمی دهم پس باید دعا کرد.
🔴بنده ای که دهان خود را بسته و گدایی نمیکند خدا به او چیزی نمی دهد.
🔆باید خدا خدا کنید، خدا را صدا کنید.
🌷خدا هم دوست دارد بنده اش بگوید یا الله...
مسلما هیچ یا الله ای بی جواب نمی ماند.
🌿 پس دعا کنید و
خدا هم اجابت می کند. گدایی خدا عزت است اصلا این گدایی فن خاصی دارد یک آدابی دارد دل سوخته چشم گریان و مضطر میخواهد و این ها شرط دارد.
🌟 باید غذایت و کارت پاک باشد تا دعایت استجاب شود
بعدش هم باید امر به معروف و نهی از منکر نمود باید این دو رکن اساسی نیز در زندگیتان باشد تا دعاهایتان به اجابت برسد.
⚡️ اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید
مطمئن باشید کفار و اشرار بر شما مسلط می شوند و هرچه هم خوبان دعا کنند، دعای خوبان هم اجابت نمیشود..
#ضیاءآبادی
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_روح_مرحوم_ضیاءآبادی
#صلوات
🌸🌺💕💕💕🌺🌸
#داستان: ١۵٢
📚 #ازحکایتهای_پندآموز
#آفرینش_زن
پسرکی از مادرش پرسید :
مادر چرا گریه می کنی؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت :
نمی دانم عزیزم ، نمی دانم.
پسرک نزد پدرش رفت و گفت : بابا ، چرا مامان همیشه گریه می کند؟
او چه می خواهد؟
پدرش تنها دلیلی که به ذهنش می رسید ، این بود :
همه ی زنها گریه می کنند ، بی هیچ دلیلی.
پسرک متعجب شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند، متعجب بود یکبار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می کند،
👶🏻از خدا پرسید:
خدایا چرا زنها این همه گریه می کنند؟
خدا جواب داد :
من زن را به شکل ویژه ای آفریده ام . به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند .
به بدنش قدرتی داده ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند.
به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند ، او به کار ادامه دهد به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد ، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند.
به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد ، از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده ام تا هرهنگام که خواست ، فرو بریزد .
این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند
#زیبایی_یک_زن_در_لباسش ،
مو ها ،
یا اندامش نیست .
#زیبایی_زن_را_باید_در _چشمانش_جست_و_جو کرد، زیرا تنها راه ورود به قلبش آْنجاست.
📚
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#نثار_روح_تمامی_مادران_مؤمن_تاریخ_صلوات
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
به گروه دوستان یا حسین ع گو دعوت کنید دوستان و عزیزان دیگر را
سلام علیکم
https://eitaa.com/joinchat/229900502Cd65c126daa
هدایت شده از کانال حسین دارابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشونم از تلوزیون خداحافظی کرد
البته باید بعد از این اجرا خداحافظی میکرد
#حسین_دارابی 👈 عضوشوید
@hosein_darabi
هدایت شده از محب علی (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂😂😂😂😂 وضعیت گوسفندانی که در ایران قدر آزادی رو نمیدونند و مثل گوسفند شعار زن ، زندگی ، آزادی سرمیدند.
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
#داستان_١۵۴
📚زاهدی گوید :
جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد!!
📌اول مرد فاسدی از کنارمن گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد.
او گفت :
ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
🌺دوم: مستی دیدم که :
افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم :
قدم ثابت بردار تا نیفتی.
گفت:
تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
🌺سوم کودکی دیدم که :
چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را ازکجا آورده ای؟
کودک چراغ را فوت کرد و آن را خاموش ساخت و گفت:
تو که زاهد این شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
🌺چهارم زنی بسیار زیبا که در حال خشم از شوهرش شکایت میکرد.
گفتم:
اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن.
گفت:
من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟
📿 #صلوات_برای_عاقبت_بخیریمون
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
🔶🔷 #عاشقانه_های_شهدایی❤️
🔶 برای خرید عقد برای آقاجواد ساعت خریدم.
بعد از چند روز دیدم ساعت دستشون نیست.
پرسیدم:
چرا ساعت را دستت نبستی؟
گفت:
راستش رو بگم ناراحت نمی شی؟!
گفت:
توی قنوت_نماز نگاهم به ساعت
می افتاد
و فکرم می اومد پیش تو...
...می دونی که باید اول خدا باشه بعد خانواده..
#شهید_جواد_محمدی
📿
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_روح_پیامبران_الهی_وشهدا
#صلوات
🌹 #پنج_توصیه_حاج_قاسم #خطاب_به_بسیجیان
✍️ #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی:
برادران و عزیزان بسیجیم
سلام علیکم؛
#خداوند_شما_را_برای
#خدمت_به_اسلام_حفظ_بفرماید.
عزیزانم اولا :
#بزرگترین_امانت سپرده شده به ما، #جمهوری_اسلامی است که #امام_عارفمان فرمود:
حفظ آن از اوجب واجبات است.
در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمایید.
ثانیا؛:
به #حلال_خداوند_و_حرام_آن توجه خاص بفرمایید.
ثالثا؛:
#پدر_و_مادرتان_را آنچنان بزرگ بشمارید که #شایسته آن باشد که #خداوند_و_ائمه_معصومین_ع توصیه فرمودهاند.
رابعا؛ :
#دوستی_و_رفاقت ارزش بزرگی است.
اما مهم این است که:
#با_چه_کسی_رفاقت و برای چه همراهی میکنید.
خامساً؛:
#نماز_شب؛
#نماز_شب؛
#نماز_شب_کلید_تمام_عزتهاست؛
#برادرتان_قاسم.
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_روح_شهید_سلیمانی_و
#نثار_روح_شهید_بسیجی
#علیرضا_فرج_زاده
وپدران مرحومشان
#صلوات_وفاتحه
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
#داستان_١۵۵
📚#نان_خشك_حضرت_امير_علیه_السلام
📌راوی می گوید:
دیدم یک نفر در نخلستانها دارد کار می کند.
من هم خیلی گرسنه ام بود؛ چون از راه دور آمده بودم.
گفتم پهلوی این مرد که دارد کار می کند، می روم.
شاید چیزی داشته باشد.
آمدم و سلام کردم و گفتم:
«برادر!
من گرسنه ام. چیزی هست؟» فرمودند:
«پهلوی آن عصا نان هست؛ می خواهی، بردار و بخور».
می گوید:
«آمدم آنجا.
دیدم پارچه اي بود؛
باز کردم.
نان جوی خشکیده اي بود؛ برداشتم و هر چه دندان زدم، دیدم نمی شود آن را شکست».
گفتم:
برادر!
این نان خشکیده، مال خودت.
من نمی توانم بخورم.
تو چطور این نان را می خوری؟»
فرمودند:
«برو مدینه به منزل #حسن_بن_علی.
وضع او خوب است و تو را اداره می کند».
آمدم آنجا؛
دیدم سفره حسابی است.
غذایم را خوردم و پنهاني یک مقدار آن را.
زیر لباسهایم گذاشتم، تا برای آن پیرمرد که در نخلستان کار می کرد، ببرم.
همينكه آمدم بروم، حضرت امام حسن علیه السلام فرمودند:
«برادر! زیر لباست چه گرفتی؟»
عرض کردم:
«پیرمردی است در نخلستان کار می کند.
من دیدم نانی در توشه او بود که دندانهای من نتوانست آن را خرد كند.
اين غذاها را برای او می برم».
حضرت فرمودند:
«همه اين دستگاه، مال خود او است؛ اما استفاده نمی كند».
📿
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات
#نثارامام_حسن_مجتبی_ع
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍂
🍁 #داستان_١۵۶
📚یک_داستان_یک_پند
📌 پیرمردی که پشتش خمیده بود،
پایش آبله زده بود و چرک و خون از پایش سرازیر بود.
که برای مهمانی در میان قوم خود آمده بود.
نبی مکرم اسلام (ص) هم در آن مهمانی، برای طعام دعوت شده بودند.
پیرمرد، نزد هر کسی که مینشست، از کنار او برخواستند و کناری میرفتند.
اما نبی مکرم اسلام (ص) به پای او برخواستند و نزد خود نشاندند و با او در کاسهای هم غذا شدند.
فرمودند:
چرا حال عبادت را در شما نمی بینم؟!
گفتند:
حال عبادت در چیست؟
فرمودند:
در تواضع، هرگاه انسان متواضع و مظلوم دیدید با او تواضع کنید و چون متکبری دیدید با او تکبر کنید تا تحقیر شود.
به خدا قسم (در عالم الست) خدای تعالی مرا اختیار داد که بندهای رسول باشم، یا فرشتهای نبی (مانند جبرییل) باشم.
سکوت کردم و دوست من از ملائکه جبرییل بود او را نگریستم، جبرییل گفت:
خدای را تواضع کن، گفتم میخواهم بنده و رسول باشم.
جبرئیل کارش به مراتب از پیامبر (ص) آسانتر بود و مشکل شماتت و درد و رنج و... مردم را نداشت.
📿 #نثار_پیامبر_اعظم_ص
#صلوات
@dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
💐💦💐💦💐💦💐💦💐
🍁 #داستان_١۵٧
📚یک_داستان_یک_پند
📌 پیرمردی که پشتش خمیده بود،
پایش آبله زده بود و چرک و خون از پایش سرازیر بود.
که برای مهمانی در میان قوم خود آمده بود.
نبی مکرم اسلام (ص) هم در آن مهمانی، برای طعام دعوت شده بودند.
پیرمرد، نزد هر کسی که مینشست، از کنار او برخواستند و کناری میرفتند.
اما نبی مکرم اسلام (ص) به پای او برخواستند و نزد خود نشاندند و با او در کاسهای هم غذا شدند.
فرمودند:
چرا حال عبادت را در شما نمی بینم؟!
گفتند:
حال عبادت در چیست؟
فرمودند:
در تواضع،
هرگاه انسان متواضع و مظلوم دیدید با او تواضع کنید و چون متکبری دیدید با او تکبر کنید تا تحقیر شود.
به خدا قسم (در عالم الست) خدای تعالی مرا اختیار داد که بندهای رسول باشم، یا فرشتهای نبی (مانند جبرییل) باشم.
سکوت کردم و دوست من از ملائکه جبرییل بود او را نگریستم، جبرییل گفت:
خدای را تواضع کن،
گفتم :
میخواهم بنده و رسول باشم.
جبرئیل کارش به مراتب از پیامبر (ص) آسانتر بود و مشکل شماتت و درد و رنج و... مردم را نداشت.
📿 #نثار_پیامبر_اعظم_ص
#صلوات
@dastanayekhobanerozegar
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_روح_پیامبران_الهی
#صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
👈میدونستید
#بزرگترین_گنج_جهان_در_ایران است و هنوز پیدا نشده؟!
این گنج بسیار بزرگ از دوران ایران باستان که در دست پادشاهان هخامنشی بوده است را سرنوشت های مبهمی همراهی کرده است.
می گویند که بخشی از این گنج را امپراتور مقدونیان، اسکندر زمانی که در سال های حدودی ۳۳۴ قبل از میلاد به قلمروی پادشاهی ایرانیان در زمان امپراطوی هخامنشیان حمله کرد با خود از ایران خارج کرده است.
بنا به اسناد باستانی موجود، داریوش هخامنشی قبل از آن که بمیرد دستور داد که تمامی طلاها، نقره ها و اشیای قیمتی دیگر را در نزدیکی شهر دفن کنند.
اسکندر نیروهایش را وادار کرد هفته ها در اطراف شهر بدنبال گنج مدفون بگردند که در اصل جستجویی بی حاصل و بی نتیجه بود.
۲۵۰سال بعد، سردار رومی مارکوس لیزینیوس کراسوس به جستجوی این گنجینه ی طلا پرداخت و به نتیجه ای نرسید.
بعد از او،
پارت ها، سرداران رومی ژولیوس سزار، مارکوس آنتونیوس و همچنین امپراتور روم، نرون نیز، همگی به دنبال گنج داریوش گشتند و به هیچ نتیجه ای نرسیدند.
آخرین بار که تلاشی برای پیدا شدن این گنج صورت گرفت، در سال ۱۳۵۲ بود که به هیچ نتیجه ای نرسید.
📿 #داستانای_خوبان_روزگار
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_برای_سلامتی_و
#عاقبت_بخیریمون
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
َڪیبودمیگفتڪوهبہڪوهنمیرسہ؟؟!
بهشبگید
تویایرانما؛ڪوهبہڪوههممےرسہ...
دیدارمادرشهــیدآࢪمــانعلےوࢪدے🥀
بامادرشهــیدࢪوحاللہعجـمیان🥀
🧡 #صلوات_بروح_شهدای_اسلام
وپدران ومادراشون
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_اهل_بیت_علیهم_السلام
#صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🔷🔶📚📚📚📚📚📚🔶🔷
#داستان١۵٨
📌 #فرزندان_پدر...
🔹 پدری چهار فرزندش را صدا کرد و به آنها گفت:
«این اتاق را مرتب کنید تا من برگردم.»
پدر از اتاق خارج نشد،
بلکه پشت پرده رفت و از آنجا نگاه میکرد تا ببیند فرزندانش چه کاری انجام میدهند.
🔸 یکی از بچههایش گیج و بازیگوش بود.
حرف پدر را فراموش کرد و سرگرم بازی شد.
یکی دیگر از بچهها شرور بود.
خانه را بههم ریخت و فریاد زد:
«من نمیگذارم کسی اینجا را مرتب کند!»
فرزند دیگر ضعیف و عافیتطلب بود.
گوشهای نشست و شروع به گریه کرد و داد زد:
«پدر جان! بیا و ببین که اینها نمیگذارند اتاق را مرتب کنم…»
فرزند چهارم باهوش و مطیع بود و بلافاصله مشغول مرتبکردن اتاق شد.
ناگهان سایه پدر را پشت پرده دید و فهمید که پدرش او را میبیند.
او در حالی که لبخند بر لب داشت، به مرتبکردن اتاق ادامه داد.
🔹 ناگهان پدر پرده را کنار زد و بیرون آمد.
پدر، فرزند گیج و فرزند شرور را جریمه و تنبیه کرد.
فرزندی که فقط گریه و زاری کرده بود، چیزی جز سرزنش گیرش نیامد، اما فرزند باهوش علاوه بر رضایت و محبت پدر، پاداش فراوان دریافت کرد.
🔸 این داستان،
#داستان_ما_در عصر_غیبت_است.
ما جزو کدام دسته از فرزندان امام زمانیم؟
قطعاً شرور نیستیم.
اما خدا کند گیج و بلاتکلیف یا ضعیف و عافیتطلب هم نباشیم.
فراموش نکنیم که یاران امام زمان عج،
فرزندان باهوش ایشان در عصر غیبت هستند.
یعنی کسانی که در عصر غیبت بیکار نمینشینند و با هوشیاری و امیدواری، شرایط و مقدمات ظهور را فراهم میکنند.
📎 #تلنگر #امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌸🌸🌸🌸
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_اهل_بیت_علیهم_السلام
#صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄
#داستان١۵٩
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد ازکلی آرایش کنار آینه ،پوشش نامناسب راهی خیابونای شهر شد.
همینطوری که داشت می رفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش را جلب کرد:
خواهرم حجابت
خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن
نگاه کرد،دید یه جوون ریشوئه
ازهمونا که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار
به دوستش گفت :
باید حال اینو بگیرم،وگرنه خوابم نمیبره.
تصمیم گرفت مسیرش و به سمت اون آقا کج کنه ویه چیزی بگه دلش خنک شه
وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناشو روی هم فشار داد وگفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با اون ریشای مسخره ات،
بعدشم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن ،
پسر سرشو رو به آسمون بلند کردو گفت:
#خدایا_این_کم_رو_ازمن
#قبول_کن
پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و به یک بار حمله کردو به زور اورا به سمت ماشینش کشید.
دختر شروع کرد به داد و فریاد، اما اینار کسی جلو نیومد،
اینبار با صدای بلند التماس کرد،
اماهمه تماشاچی بودن ،
هیچکس ازاونایی که تو خیابون بهش متلک می انداختن وزیباییشو ستایش می کردن
'حاضر نبودن جونشو به خطر بندازن
دیگه داشت نا امید می شد دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه،
آهای بی غیرت ولش کن،
مگه خودت ناموس نداری ،
وقتی بهشون رسید ،
سرشو انداخت پایین و گفت: خواهرم شما برو.
و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد
دختر درحالی که هنوز شوکه بود و دست وپاش می لرزید یکدفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید جوون ریشو از همونا که پیرهن روی شلوار میندازن و ازهمونا که ب نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خون و ناخوادآگاه یاد دیروز افتاد
وقتی خواستن به زور سوارش کنن همون کسی ازجونش گذشت که توی خیابون بهش گفت:
#خواهرم_حجابت!
🌸🌸🌸🌸
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#در_ایتا
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_زنان_مومنه_وباحجاب
#صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🍀🍀🍀🌼🍀🍀🍀🌼🍀🍀🍀
#داستان١۶٠
📚 #یک_داستان_کوتاه_وپندآموز
#از_مثنوی_معنوی_مولانا
✍مردی برای خود خانه ای ساخت واز خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند.
مدتی گذشت ترکی در دیوار ایجاد شد
مرد فوراً با گچ ترک راپوشاند.
بعد ازمدتی در جایی دیگر از دیوار ترکی ایجاد شد وباز هم مرد با گچ ترک را پوشاند و این اتفاق چندین بار تکرارشد و روزی ناگهان خانه فرو ریخت.
مرد باسرزنش قولی که گرفته بود را یاد آوری کرد و خانه پاسخ داد:
هر بار خواستم هشدار بدهم وتو را آگاه کنم دهانم را با گچ گرفتی و مرا ساکت کردی
این هم عاقبت نشنیدن هشدارها!
#عاقل_را_اشارتی_کافیست.
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#در_ایتا
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_روح_پیامبران_الهی
#صلوات
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
💦💦💦💦💦💦💦💦💦
داستان١۶١
🔴 #زود_قضاوت_نکنیم!
✍خانم معلمی تعریف میکردکه: در مدرسه ابتدایی بودم،
مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم.
به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان.
روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم پدر و مادرها هم دعوت بودند.
موقع اجرای سرود ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع.
دست و پا تکان میداد و خودش رو عقب جلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد.
بچهها هم سرود را میخواندند و ریز میخندیدند، کمی مانده بود بخاطر خندهشان هرچه ریسیده بودم پنبه شود.
با خود گفتم چرا این بچه این کار رو میکنه،
چرا شرم نمیکنه از رفتارش؟
این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!!
رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمیفهمید به قدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت دهم.
خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد!
فضا پر از خنده حاضران شده بود. مدیر هم رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود.
از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت:
فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟
اخراجش میکنم.
مادر این دختر هم که نزدیک من بود بسیار پرشور میخندید و کف میزد،
دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود.
همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم:
چرا اینجوری کردی؟!
چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟!
دخترک جواب داد:
آخر مادرم اینجاست،
برای مادرم اینکار را میکردم!!
گفتم آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند؟!
خواستم بکشمش پایین که گفت: خانم معلّم صبر کنید بذارید مادرم متوجه نشه،
خودم توضیح میدم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "ناشنوا" است،
چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم.
تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند!
این کار من رقص و پایکوبی نبود، این زبان اشاره است،
زبان ناشنواهاست همین که این حرفها را زد انگار مرا برق گرفت، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم،
و دختر را محکم بغل کردم!!
آفرین دخترم!
فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرف زدن و...
تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،، نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!!
از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او عطا کرد!!!
با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند،
گاهی جلوتر از مادرش میرفت و برای مادرش جست و خیز میکرد #تا_مادرش_را_شاد_کند.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@dastanayekhobanerozegar
#نثار تمامی مادران ومعلمین سرزمینم #صلوات
اگر بین مردم و نان مردم فاصله بیافتد دیگر خبری از دین نخواهد بود/ پیام حوزه را به عنوان راه حل به جامعه ارائه دهید. در مسائل مدیریتی، صرفا نصحیت کردن مسئولان کارساز نیست
👤 آیت الله جوادی آملی در دیدار با جمعی از اعضای مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
🔹پیام حوزه را به عنوان راه حل به جامعه ارائه دهید. در مسائل مدیریتی، صرفا نصحیت کردن مسئولان کارساز نیست. نصیحت برای جوانانی است که راه را می داند و بیراهه می روند، اما امور مدیریتی راه حل می خواهد نه نصیحت.
🔹صحیفه سجادیه کتابی است که باید در کنار سجاده ما باشد. در دعاهای این کتاب از خدا می خواهیم «حسن الولایه» به ما بدهد، یعنی فرد بتواند کسانی که زیرمجموعه و تحت امرش هستند را خوب اداره کند. هر کسی در حوزه کاری خودش به نوعی والی است و باید «حسن الولایه» داشته باشد.
🔹روایتی از پیامبر گرامی اسلام هست که خدایا بین مردم و نان آنها جدایی نیانداز، اگر بین مردم و نان مردم فاصله بیافتد دیگر خبری از دین نخواهد بود. اقتصاد یعنی نان مملکت، باید جلوی غارت ها واختلاس های میلیاردی گرفته شود و مشکلات اقتصادی حل شود!
🔹رهبر اگر علی بن ابیطالب علیه السلام هم باشد، داشتن رهبر خوب یک طرف قضیه است، از آنطرف مجموعه مسئولین باید درست عمل کنند. کشور ما دارای امکانات فراوان خدادادی است، ما تقریبا یک درصد جمعیت جهان ولی ده درصد امکانات جهان را در اختیار داریم که باید با برنامه ریزی درست، وضعیت کشور را سامان داد.
🔹ما شهدایی داشتیم که در زمستان کردستان برای حفظ سنگرها آنقدر مقاومت کردند تا از از سرما یخ زدند و به این شکل به شهادت رسیدند. این خون های پاک شهداء سرمایه های کشور هستند. علاوه بر این خود مردم هم سرمایه کشور و به تعبیر نهج البلاغه ستون دین هستند لذا باید به نیازهای مردم توجه کرد.
🔴 شبکه رسانه ای "مقاومت نیوز"
🇮🇶🇵🇸🇱🇧🇸🇾🇮🇷🇾🇪🇦🇫🇵🇰
🔵 اخبار مقاومت جهان اسلام
https://eitaa.com/joinchat/2218066109C2272e7b5f3
هدایت شده از 🌸خــــادم الــشهــــدا🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺امام حسین (ع) فرموده به مادر آرمان بگو؛ خیالش راحت باشه؛ پسرش تو بغل من بوده.
@khadem_shohda
هدایت شده از مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای مرگ بیش از ۹ میلیون ایرانی توسط انگلیس چیست؟
@amniatemeli
هدایت شده از اخبار آملی لاریجانی
#شهدایی داشتیم که در زمستان کردستان برای حفظ سنگرها آنقدر مقاومت کردند تا از از سرما یخ زدند و به شهادت رسیدند. این خون های پاک شهداء سرمایه های کشور هستند. علاوه بر این خود #مردم هم سرمایه کشور و به تعبیر نهج البلاغه ستون دین هستند، لذا باید به نیازهای مردم #توجه کرد.
جوادی آملی
۱۴۰۱/۸/۳۰
@ajavadiamoli