🔰 #لباس_روحانیت از زاویه ای دیگر...
🔹 حدود ۸شب بود. بهش گفتم میز تحریر رو میذارم پشت ماشین، تا خونه تون هم میرسونمت. گفت اتفاقا یه #کشیش_مسیحی هم خونمونه!
[دانشگاه ادیان درس میخونه به زبان انگلیسی تسلط داره، مجرد هم هست، سرش درد میکنه برای چنین سوژه هایی! به خاطر همین کشیش فرانسوی رو دعوت کرده بود خونشون]
🔹 رفتیم پردیسان درب مجتمعشون. گفتم منم میام بالا یه احوالی از رفیق کشیشت بگیرم!
بدون اطلاع قبلی در زدیم و وارد شدیم.
❗️ جالب بود! تمام این ساعات را با همان لباس مخصوص روحانیت مسیحی نشسته بود! ساعت ها در خانه تنها بود، اما ردایش را عوض نکرده بود. تعصبش به لباسش ستودنی بود!
لباسی قبا مانند، بلند و گشاد، مشکی، و با آستین هایی فوقالعاده گشاد!
🔹 با اینکه ما بیخبر رفتیم و قطعا فرصت تعویض لباس نداشت، اما برای اطمینان، امشب با دوستم تماس گرفتم تا درباره پوشش آن کشیش بیشتر بدانم. گفت تمام روزهایی که #ایران و در خانه ما بود، آن ردای مخصوص تنش بود فقط بعد از حمام، مدتی لباس معمولی پوشید.
گفتم نسبت به لباسشان تعصب دارند؟ گفت فوق العاده! در یک فیلم دیدم که کشیشی میگفت «اگر ردای روحانیت به تنم نباشد حس برهنگی دارم!»
✅ لباس روحانیت، یک تلقین و یادآوری است! یادآوریِ این نکته که تو «روحانی» هستی نه جسمانی! مراقب باش! رداء و عمامه ای که به تن داری، روزی تن رسول خدا ص بوده است. حرمتش را نگه دار!
👈 یادم هست اولین باری که ملبس شدم و برای تبلیغ به پادگانی در سپاه رفتم، شبی در حیاط پادگان تنهایی قدم میزدم، یک آن سایه خودم را زیر نور پروژکتور مشاهده کردم که لباسی سرتاسری به تن و عمامهی روحانیت به سر دارم. هیبتی که برای من تداعی کننده اخلاق و معرفت و علم بود. یادآور روایتی بود که عمامه را «تاج فرشتگان» میداند. حس خاصی بود! آنقدر خاص که هنوز از یادم نرفته؛ به فکر فرو رفتم؛ اینکه آیا حق این لباس را میتوانم ادا کنم؟! از پس این رسالت برخواهم آمد؟!
💎 برای اجازه تلبس، خدمت حجت الاسلام ملکی رسیده بودم. ایشان مدیر مدرسه و قبل از آن پدر معنوی بچه های مدرسه و خانواده هایشان بودند. ایشان تشویق به تلبس میکردند و میفرمودند:
من مدت ها بعد از درس خارج ملبس نشدم. باورم این بود که اول باید آدم شوم، بعد ملبس. اما نهایتا به این نتیجه رسیدم که بخشی از آدم شدن و رشد ما به همین تلبس است.
✅ #لباس_روحانیت علاوه بر «تلقین فردی» و تشویق به معنویت، «تقوای اجتماعی» انسان را هم بالا میبرد. یادم هست که قبل از تلبس، در عرصه رانندگی بسیار عدالتخواه بودم!😄 از اشتباهات دیگران نمیگذشتم و دست کم با بوق یا چراغ، اعتراضم را ابراز میکردم.
یادش به خیر نباشد! بداخلاقی در رانندگی و گذشت نداشتن، صفت منزجرکننده ای بود که بحمدالله این لباس درستش کرد!
الان حتی بدون لباس هم که باشم، از رانندگی دیگران عصبانی نمیشوم و به راحتی گذشت میکنم!(البته تعریف از خود نباشه😉)
👈 البته محدودیت های لباس هم کم نیست ولی انصاف اقتضا میکند که منتقدین، محاسن و معایب را با هم ببینند.
حرف ها زیاد است، شاید وقتی دیگر...
ان شا الله...
💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰
🆔 @KashkooleTalabeh