R۲۰۱۹۱۱۱۲۱۸۱۲۱۸.aac
17.69M
#تدریس_کتاب_حادی_عشر
#استاد_علی_نظامی_همدانی
#جلسه_دوازدهم
@kashkoolfn
#زندگینامه_استاد_علی_نظامی_همدانی4
🔸حدود یکی دو سال بعد از ورود به حوزه شروع به منبر کردم، الحمدلله در دوران انقلاب مطالبی را روی منابر میگفتم که اگر مسئله نابینایی بنده نبود، ساواک پوست بنده را از کاه پر میکرد؛ چراکه به جای اعلیحضرت، اعلی زردک میگفتم! گاهی بنده را میبردند یا ممنوعالمنبر مینمودند.
🔸بنده به موجب آیات و روایات و به موجب عقل که حجتش ذاتی است، ولایت فقیه را با همان وسعتی که برای امام معصوم علیه السلام هست باور دارم؛ که از جمله جامعین شرایط، رهبر راحل انقلاب و مقام معظم رهبری مدظله العالی هستند.
🔸در مورد انقلاب عزیز و از آغاز محاصره بیت امام خمینی در نجف و حوادث بعدی اشعاری را با بیشاز صد بیت به سبک ارجوزه و با نام «الثورة الخمینیه» به عربی سرودم که در آن به قضایای سفر امام خمینی به کویت و فرانسه، توطئههای صورت گرفته علیه ایشان، ملاقاتها و مصاحبههای ایشان در پاریس، درباره قانون اساسی، درباره قضایای منافقین، فرار شاه معدوم، رأیگیری، انتخاب خبرگان، تشکیل جمهوری اسلامی، دولت موقت، شهادت بزرگان همچون مطهری، بهشتی، مفتح، رجایی و باهنر، درباره جنگ و دوران دفاع مقدس اشاره شده است.
@kashkoolfn
#زندگینامه_استاد_علی_نظامی_همدانی4
🔸مناسب است که افرادی متتبع و محقق باشند تا قضایا و حوادثی را که من در این منظومه آوردهام را بهصورت نثر و مبسوط ذیل هر بیتی بنویسند. گزیدهای از «الثورة الخمینیه«
فهذه أرجوزة مقتصر * نبدأها من وقعه المحاصره
قد حوصرت دار الزعیم الأعظم * علامه المجتهد المعظم
من عُرف أعدی عدو الشاه * لأنه عدو دین الله
و النصر و العزه و التأیید * علی الخمینی قائد الرشید
کذا علی أتباعه الأحرار * حسبهم الله و نعم الباری
أرجو من الله دوام عمره * و أسئل الله صلاح أمره
إنک إن سئلته مراما * مرامه الحکومه اسلاما
و طرد جمهوریه و السلطنه * قاتلتی شریعه المطهره
فی دعوه الناس إبی إجتهاد * یدعوا إلی الإتفاق و الإتحاد
یغادر الباریس للتهران * بعد فرار الشاه من ایران
فر فرار الثعلب من أسد * أبقی لنفسه نفور الأبد
فاستقبل الأنام بإحتشام * من الزعیم النائب الإمام
من بعده خامنهای قد اصطفی * من أهل بیت العصمه و الشرف
عصمه الله من الخطاء * و مکر سوفیاتی و آمریکایی
شکراً لمنعم المعز المکرم * بحفظ قائد الجلیل الأکرم
یا مهلک الأعداء معز الأولیاء * یا واضع المستکبرین الأشقیاء
حقق له الرجاء و الأمنیه * بعزه الأعزه البریه
🔸موقعی که خبر رحلت مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی به همدان رسید، بنا شد که مجلس فاتحهای برای ایشان در شهر مریانج که از توابع همدان هست، برگزار شود. برای سخنرانی از منبریهای مختلف دعوت کردند که نپذیرفتند، به من زنگ زدند و من رفتم، جمعیت قابل توجهی حاضر بود. من آنجا نام مبارک مرحوم امام را مطرح کردم، و صریحاً آثار وجودی مرحوم امام را شمردم که از بارزترین آثار ایشان، وجود شریف مرحوم حاج آقا مصطفی بود.
🔸این خاطره سیاسی بنده است، اما خاطره علمی بنده: در ایام جنگ تحمیلی مسئول بسیج منطقه به بنده گفت: در یکی از پادگانها، عدهای از دانشگاهیان برای آموزش نظامی حضور پیدا میکنند و شما بهعنوان آموزش عقیدتی برای آنها صحبت کنید. باید عرض کنم که از موفقترین امور تبلیغی بنده آنجا بود. بنده در آن جلسات برای اثبات وجود خدا دلیل نظم را مطرح کردم، یکی از دانشجوها که شاید استاد دانشگاه هم بود یا الان شده باشد، اشکال فیلسوف غربی بهنام هیوم را مطرح کرد و گفت: دلیل نظم، استقرایی است و دلیل استقرایی، اطمینان بخش نیست، بنابراین از دلیل نظم بگذرید. عرض کردم که آن فیلسوف غربی اشتباه کرده است، دلیل نظم، یک دلیل قیاسی است و آن را توضیح دادم و بعداً هم این مطلب را به نظم درآوردم که یک شعر بلندی است. بنده نظم را تعریف کردم و با این تعریفی که از نظم ارائه دادم، جواب آن فیلسوف هم داده شد و ثابت میشود که دلیل نظم، اطمینانآور و قیاسی است.
🔸خاطره ادبی که فراموش کردم آنرا عرض کنم این است که مرحوم آیتاللهالعظمی آخوند، غزل بسیار زیبایی راجع به دل دارد که اینطور آغاز میشود:
به خرابات روم بهر نگهداری دل * تا بر پیر کنم شکوه ز بیماری دل
در آخر این غزل زیبا ایشان تخلص خودشان را اینطور مطرح کردند:
ای فنا! چاره دردت نتوان کرد مگر * اشک خونین و دعای سحر و زاری دل
@kashkoolfn
#آیت_الله_آخوند_ملاعلی_معصومی_همدانی
🔸 به خــــــرابــــــات روم بهـــر نگهداری دل
تا بر پیر کنم شکــــــــوه زبیمـــــاری دل
🔸او شــب و روز بســــوزد زغـــــم عشق بتان
من بسوزم به غــــم و رنج گرفتــــاری دل
🔸اشک من سرخ و رخم زرد شد و موی سپید
روز من گشت چو شب بهر سیه کاری دل
🔸هر چه کردیم عـــلاج دل بیمـــــار نشــــد
تنگ شد حوصـــله از بهـــر نگهداری دل
🔸خواب راحت نکنــــد آنکه دلش بیدارست
ماشبی صبـح نکـــــردیــــم به بیداری دل
🔸ای فنــا چاره دردت نتـــــوان کـــــرد مگر
اشک خــــــونین و نماز سحر و زاری دل
☘این اشعار از سروده های آیت الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی (رحمه الله) است.
@kashkoolfn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸به خرابات روم بهر نگهداری دل
📣با اجرای: حمید روحی
@kashkoolfn
🔸سخنان مقام معظم رهبری مدظله العالی در مورد آیت الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی رحمه الله
@kashkoolfn
☘زندگینامه آیت الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی☘
🔺 عزیزان علاقه مند به مطالعه زندگی نامه بزرگان ، حتما این کتاب رو تهیه کنید و مطالعه کنید و حقیر رو هم دعا بفرمایید.
@kashkoolfn
🌷زبان آموزی از نگاهی دیگر🌷
آیةالله حاج سیّدمحمّدصادق حسینی طهرانی مدّظلّه
🍃هر زبانی راهی است به سوی مجموعه ای از معارف و مفاهیمی که با آن زبان تألیف و تدوین شده است. انسانی که زبانی را می آموزد، در واقع مسیری را به آن معارف و مطالب گشوده و با آنها مرتبط می گردد.
🍃اگر از این منظر به زبان و الفاظ نظر کنیم، ارزش هر زبانی به آن معارف و علومی است که با آموختن آن زبان می توان به آنها دست یافت.
📚 «نور مجرّد» ج ۳ ص ۲۹۳
🆔 @nooremojarrad_com
استاد نظامی 13.m4a
12.5M
#تدریس_کتاب_حادی_عشر
#استاد_علی_نظامی_همدانی
#جلسه_سیزدهم
@kashkoolfn
R۲۰۱۹۱۱۱۸۱۸۱۵۴۴.aac
14.65M
#تدریس_کتاب_حادی_عشر
#استاد_علی_نظامی_همدانی
#جلسه_چهاردهم
@kashkoolfn
#زندگینامه_استاد_علی_نظامی_همدانی5
🔺 اگر خاطراتی از بزرگان حوزه دارید بفرمایید؟
🔸بنده حدود چهار نامه به محضر شریف علامه طباطبایی فرستادم که محتوای آنها، سؤالات بنده در مورد وجود و ماهیت و تواطی وجود از نظر برخی فلاسفه و سؤالاتی از این قبیل بود. ایشان با دست لرزانی پاسخ نامهها را دادند و بالای نامه تفقداً و تشویقاً بنده را تحت عنوان دانشمند گرامی جناب حجتالاسلام نظامی خطاب میکردند.
🔸مرحوم آیتالله حاج سیدعباس کاشانی وقتی توسط ناشر کتابم، اطلاع پیدا کردند که من (نظامی) قصیده عربیه طویلهای در وصف اهلبیت(ع) و به ترتیب حروف الفبا در کتاب سیمای ائمه(ع) دارم. موقع شرفیابی به زیارت ایشان به من فرمودند: آن قصیده را بخوانید. من مقداری از ابیات را خواندم، ایشان رو به شعرای عراقی که در خدمتشان بودند، فرمودند: «ایشان امرءالقیس زمان ماست.«
🔸خاطره دیگری را بیان کنم روزی که جهت زیارت به قم مشرف شده بودم در درس شرح اشارات مرحوم حاج میرزا یحیی انصاری شیرازی(ره) شرکت نمودم. مطلبی را ایشان به عنوان اجتماع ضدین تبیین کردند. من به حضور ایشان عرض کردم: اینجا اجتماع ضدین نیست! با تعجب پرسیدند: چرا؟ عرض کردم الضدان امران وجودیان؛ در حالیکه اینجا هر دو مطلب، وجودی نیستند، اینجا اجتماع نقیضان است که النقیضان لا یجتمعان، احدهما وجودی و الآخر عدمی. ایشان خوششان آمد و به من فرمودند: به قم تشریف بیاورید تا از شما استفاده بشود. دو سه سال بعد هم در درس ایشان شرکت کردم. ایشان به یاد سابقه قبلی افتادند و فرمودند: شما قم تشریف نیاوردید؟ عرض کردم: معذور هستم.
@kashkoolfn
#زندگینامه_استاد_علی_نظامی_همدانی5
🔸مطلب بعدی این است که مسئولان حوزه، کمتر طلبه بپذیرند تا از نظر کیفیت بتوانند در علم و تقوا بهتر تربیت کنند؛ یعنی پذیرش طلبه کمتر باشد و به کیفیت اضافه بشود. اگر برای آقایان مسئولان مقدور باشد، همان کتابهای گذشته را بیاورند و یا از همان کتابهای گذشته با حذف مطالبی که به نظر شریفشان غیرضرور میرسد تدریس بشود. در تعلیم ادبیات فارسی و عربی به طلاب دقت زیادی بشود.
🔺سخن پایانی با طلاب گرامی🔺
🔸تذکری به رفقای طلبه دارم و آن این است: آقایانی که الان طلبه هستند و انشاءالله جزو علمای آینده هستند، لازم است در خودشان پنج ویژگی را به ظهور برسانند، علم، عمل، تقوی، وقار و بیان، علمای گذشته ما این پنج ویژگی را داشتند.
🔸بنده بعد از درس، مباحثه داشتم و آنقدر در مباحثه و درس جدی بودم که ظهر که به خانه بر میگشتم و نهاری میخوردم و میخوابیدم، در خواب هم مباحثه میکردم! مادرم من را بیدار میکرد و به همان زبان محلی همدان میگفت: چه میگویی و نمیگذاری ما بخوابیم؟
🔸من این امید را دارم که آقایان طلاب جوان، من را برای خود حجت بدانند؛ چراکه خانواده من به کلی بیسواد بودند، من نابینا هستم، علاوه بر این فقر مالی هم داشتم، بیبضاعت و فقیر بودیم، اما با نهایت شرف زندگی کردیم.
🔸در دوران دبستان با خود نان و لبو میبردم تا مجبور نباشم که برای نهار با بچهها به خانه برگردم و یا برای برگشت به مدرسه احتیاج به بچههای دیگر نداشته باشم.
🔸من امیدوارم با این وضعیت خاص بنده و با این مقدار تفضلی که خدای متعال به من فرموده «لیبلونی أ أشکر أم أکفر»؛ آقایان من را برای خودشان حجت بگیرند و در درس و تحصیل و بهخصوص در ادبیات و عقاید جدی باشند. بنده شعری دارم به این مضمون:
🔸فرصت طلبان ماهی مقصود گرفتند * مقصود خود از آب گل آلود گرفتند
مقصود من از آب گل آلود زمان است * کایشان غرض خویش از این روی گرفتند
تا میرسد به این بیت
یا سیر نمودند در آفاق و در انفس * معلوم رها کرده و مشهود گرفتند
یا که چو علی رفته به میدان شجاعت * تا از سر ابطال کُلَه خُود گرفتند
یا که چو حسین از همه هستی بگذشتند *** جا در دل هر حاسد و محسود گرفتند
❇️گفت و گو: علی اکبر بخشی
@kashkoolfn