۲۰۰ تومان شده پول یه پماد.
یه سرماخوردگی کوچیک بچم ۷۰ تومان برامون آب خورد.
یه مهمونی ساده برامون ۱۰۰ تومان تموم شد. و ...
این ها بخشی از فرهنگ گفتمانی ماست. که گاه حتا به محض سوار شدن تاکسی سلام نکرده ، سفره این مخارج را باز می کرده و نشان از هزینه های [عمدتا] بیهوده ای ست که عموما به خاطر سبک زندگی نادرستی که بر ما تحمیل شده و به هر علت #شجاعت_برون_رفت از آن را نیز نداریم.
با این حال تا به موضوع کمک به مردمی مظلوم (خواه هم وطن، خواه ستمدیده ای در آن پر جهان که حتا نای گفتنِ ای مسلمانان به دادم برسید را هم ندارند) می رسیم چرتکه ی سی شاهی و سنار دست گرفته و اهل حساب و کتاب برای زندگی می شویم.
در بخش بزرگی از کشور، سیلاب زندگی هم وطنانمان را به هم ریخته و چشم انتظار کمک ما می باشند . این کار وقتی می بینیم دولتی بی کفایت و خوشگذران حکما بایست به امورشان رسیدگی کنه و نمی کنه ، ضرورت بیشتری داره.
اولویت کمک رو هم به حساب های کمیته ی امداد بدیم بهتره.
یادآوری؛
۱- اگر تنگ دستیم سفارش شده برای گشایش روزی انفاق کنیم.
۲- کمک به فرد مضطر و در محنت قرار گرفته، وظیفه است نه خدای نخواسته منت
۳- خدا را به خاطر هر کمکی شاکر باشیم. چه مال ها که مانده و لطف بخشش اندکی از آن شامل صاحب اموال نشده
۴- بدانیم من جاء بالحسنه فله عشر امثالها
۵- کمک به فرد مستحق در حکم قرض الحسنه و صله ی امام است.
#برکت
#مستوره
@mastore