🔴بیانیه قابل تامل #جبهه_اصلاحات در خصوص حوادث اخیر
🔻 پنجاه روز از فاجعۀ جانباختنِ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد و موج گستردۀ اعتراضی که برانگیخت میگذرد و ما نیز همچون سایر هموطنانمان سوگوار بانو مهسا امینی و دهها جانباختۀ هفتههای گذشته در شهرها و استانهای مختلف کشور از جمله کردستان، سیستان و بلوچستان و تهران و نیز حرم شاهچراغ هستیم.
اعتراضات کنونی ابتدا با پیشگامی زنان و جوانان دهۀ هشتادی و با محوریت شعار "زن، زندگی، آزادی" آغاز شد، اما تحلیل آنچه در پنجاه روز گذشته در فضای مجازی، اعتراضات خیابانی و دانشگاهی و واکنش نهادهای مدنی و چهرهها و گروهها و اقشار مختلف رخ داده نشان میدهد که اعتراضات، فرانسلی، فراجنسیتی، فرامنطقهای، فراطبقاتی و فراقومی برای بازپس گرفتن "زندگی" است. این اعتراضات و مطالبات، برآمده از سالها "سیاستِ انکار"، "سیاست به رسمیت نشناختن"، "مسائل انباشتۀ حل ناشده"، "تحقیر شهروندان متکثر" و "سرکوب زندگی" است.
میزان نارضایتیهای انباشته و اعتراضات، قابل فروکاهش به آنچه در هفتههای گذشته در خیابان دیده شده، نیست. این اعتراضات علاوه بر خیابان، در نظرسنجیهای معتبر، در عدم مشارکت اکثریتِ جامعه در انتخاباتِ سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰، در فضای مجازی و در مواضع نمایندگانِ بانفوذ اقشار و اصنافِ مختلف آشکار و قابل رهگیری است.
تحلیل ژرفنگرانۀ وضعیت و بحران کنونی نمیتواند به نقشِ زمینهسازها و ریشههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیتوجه باشد؛ حاکمیت پدرسالار و مداخلهگر، به رسمیت نشناختن سلائق و سبکهای مختلف زندگی شهروندان، تهی بودن عرصه سیاست از احزابی که اقشار مختلف اجتماعی را نمایندگی کنند، تبعیضهای انباشته علیه زنان، یک دهه میانگین رشد اقتصادی "صفر"، دو برابر شدن فقر در ۵ سال، تحریمهای اقتصادی شدید و افزایشِ محاصره و انزوای ایران، تورم حدوداً ۴۰ درصدیِ چندساله، وجود فساد افسارگسیخته و نهادینه شده، قربانی شدنِ زندگی پیشپای اقتدارگرایی فرهنگی و اجتماعی، کاهشِ شدیدِ ظرفیت حل مسألهایِ نهادهای حکمرانی، کاهشِ شدید امید به اثربخشیِ نهادهای انتخابی، سرکوبِ شدیدِ دیجیتال و نقض گستردۀ حقوق و آزادیهای سایبریِ ایرانیان، مکیده شدنِ شیرۀ طبیعت ایران و انباشت بحرانهای محیط زیستی، فقدان ظرفیتِ اجماعسازی برای حل مسائل، کاربست انواع تمهیدات غیرقانونی و بهظاهر قانونی برای انواع طرد گروههای بزرگی از جمعیت ایران (به جای ایجاد سازوکارهای ادغام و همبستگیساز)، تشدید نابرابریِ آموزشی، وجود نابرابری در برخورداری از سلامت و عدمِ پذیرش تشکلیابی و آزادی رسانه از جمله عوامل و زمینههایی است که برای تحلیلی همهجانبه از وضعیتِ تأسفبار و اعتراضاتِ کنونی باید مورد توجه قرار گیرند.
ما اصلاحطلبان، هم مدافع حقوق و آزادیهای اساسیِ همۀ شهروندان ایران و مطالبهگر اصلاحاتِ ریشهای در حکمرانی ایرانیم و هم مخالف صریحِ اعمال هر نوع خشونت از جانب تمامی طرفها. خشن شدن فضای کشور میتواند زمینهسازِ برهم خوردن امنیتِ مردم و تهدید تمامیتِ کشور باشد.
جبهۀ اصلاحات ایران ضمن حمایت از پیام اخیر سیدمحمد خاتمی باور دارد، خشونتپرهیزی و اجتناب از شکلگیری و تقویت چرخۀ خشونت، هم از منظر اخلاقی و هم از منظر اثربخشی و پیامداندیشی، برای تمامی طرفهای بحران اخیر لازم و ضروری است.
حاکمیت میبایست حق اعتراض و بیان خواستههای مسالمتآمیز گروههای مطالبهگر مردم را، "در عمل" به رسمیت بشناسد و با نهایت رواداری با آنان مواجه شود و برای تأمین امنیت، از اعمال خشونت پرهیز کند. ما خصوصاً دقت در حفظ جانها و رعایت حرمت دماء شهروندان ایرانی را اکیدا از حاکمیت خواستاریم. به هیچوجه و با هیچ دلیلی، جان باختنِ انسانها، حتی یک نفر، در معرکه مواجهه معترضان و حکومت قابل پذیرش و قبول نیست، خاصه آنکه شاهد جان باختن تعداد کثیری از هموطنانمان در یک روز و واقعه، مانند جمعههای خونین زاهدان و خاش باشیم.
ما همچنین معتقدیم اجتناب از خشونت برای جریانهای مطالبهگرِ عدالت، آزادی، دموکراسی، توسعه و زندگی، الزامی حتمی است. خشونت، منجر به تقویت و توجیهِ سرکوبِ بیشتر میشود. معترضان و سایر نیروهای سیاسی و اجتماعی ضروری است که برای رسیدن به اهدافشان از ابزارهای ناروا استفاده نکنند. اعمال هرگونه خشونت، از جملۀ این ابزارهای ناروا است.
ما بر این باوریم که درخواست اعمال تحریم و فشار بیشتر خارجی بر کشور و کمک به تحقق آن، اقدامی ضدملی است که در صورت به نتیجه رسیدن، از قضا عملاً جامعۀ ایران را بیشتر ضعیف کرده، هزاران مرگ و تشدید فقر و انزوا به همراه میآورد و اقتدارگرایی را تقویت میکند و حتی طبق گزارش اخیرِ گزارشگرِ حقوق بشرِ سازمان ملل، در سطح گستردهای ناقض حقوق بشرِ ایرانیان است.
💠 کاتوسا؛ کانال اخبار، تحلیل و سیاست روز
https://eitaa.com/joinchat/1340538899Cc457613bcd