🔰 غزه بیپناه را دریابیم!(۱)
👤 #حسن_رشوند
🔸این روزها، روح شیطان در کالبد پلید نتانیاهو و مقامات رژیم صهیونیستی حلول کرده است. تا آنجا که در سوریه بهدنبال توسعه و نفوذ در عمق خاک این کشور و در غزه بهدنبال محاصره مرگبار کودکان مظلومی است که تشنه و گرسنه با مرگ دستوپنجه نرم میکنند. در این کارزار نابرابر، در عرصه سیاسی سوریه، شاهد خوشرقصی حاکمان این کشور هستیم که با سرعتی غیرقابل باور به سمت رژیم صهیونیستی چرخش پیدا کردهاند. کسانی که مدعی بودند، آمدهاند تا مردم سوریه را نجات دهند، خفت تسلیم به اسرائیل را به جان خریدند و در برابر پیشروی سربازان صهیونیست به عمق خاک کشورشان سکوت اختیار کردند و سازش با رژیم کودککش صهیونیستی را بر مقاومت در برابر تجاوزگریهای آن ترجیح دادند.
🔸در آنسوی ماجرا هم اردوغان که خطر منطقهای اسرائیل را جدی نمیداند، توطئه نتانیاهو برای بازکردن گذرگاهی با نام «داوود» و تسلط بر فرات را خطری بر بلندپروازیهای منطقهای خود ندانسته و شاید با این تصور که از بههمریختگی سوریه، کلاهی میتواند برای خود دستوپا کند، در مقابل جنایات اسرائیل در سوریه و منطقه نهفقط نظارهگر، بلکه تسهیلکننده اهداف صهیونیستها شده است و هر از گاهی برای اینکه خالی از عریضه نباشد، انتقادی به رژیم صهیونیستی میکند و در حالی که کودکان غزه در تشنگی و گرسنگی حاصل از محاصره غیرانسانی صهیونیستها جان میدهند، او و دولتش بدون آنکه کوچکترین اقدامی برای رفع این محدودیت انجام دهد به جملهای اعتراضی به رفتار رژیم حاکم بر «تلآویو» بسنده میکند. این در حالی است که آمارهای تجاری بین ترکیه و اسرائیل در نزدیک به دو سال جنگ غزه، حکایت از آن دارد که اگر این روابط تجاری نبود، رژیم صهیونیستی خیلی زود زمینگیر میشد. دولت اردوغان این را به درستی میداند که با تأمین نیازهای تجاری و روزمره صهیونیستها، دولتش به این رژیم کودککش تنفس مصنوعی میدهد و در مقابل، هر لحظه نفس کودکی را در غزه میگیرد. هرچند در این کارزار عجیب نسلکشی فلسطینیها، برخی دولتهای عربی که برای عربیت فلسطینیها رگ گردن کلفت میکنند اگر نگوییم بیشتر از دولت ترکیه، کمتر مقصر نیستند.
🔸سؤال اینجاست که آیا با وجود بیش از 400 میلیون مسلمان در منطقه غرب آسیا و حدود 2 میلیارد مسلمان در جهان، میتوان پذیرفت که یکمیلیون و 300هزار فلسطینی در محاصره گرگهای نجس صهیونیستی در غزه، حتی یک وعده غذای روزانه و یک بطری آب نداشته باشند؟ اگر همین امروز تکتک این کشورهای منطقه یک کشتی حامل غذا، آب و دارو تهیه و به سمت سرزمینهای اشغالی حرکت کنند، کجا رژیم صهیونیستی را یارای مقابله با آن خواهد بود؟
🔸فقط تصور کنید که همزمان، 50 کشتی کالا- و نه حتی یک قبضه سلاح-، به سمت غزه حرکت کند، چه اتفاقی میافتد؟ یقین داشته باشیم که رژیم صهیونیستی با این حرکت، زانو زده و تسلیم خواست دولتهای مسلمان خواهد شد. اصلاً فرض بگیرید که رژیم صهیونیستی دیوانگی کرده و تعرضی به کشتیها داشته باشد، در آن صورت آیا خشم خروشان ملتهای مسلمان را میتواند کنترل و فرو نشاند؟ مطمئن باشیم که نشستهای سیاسی نمایشی نمیتواند مانع نسلکشی صهیونیستها و رفع محاصره غزه باشد، که اگر میتوانست، تا حالا نمیگذاشت حدود 60هزار نفر از مردم غزه شهید و صدها هزار نفر مجروح در یک باریکه 360 کیلومترمربع صورت بگیرد.
🔸آیا در گوشهای از این جهان پرهیاهو، جایی هست که کودکی میان ویرانهها، با دستان کوچک و چشمانی پر اشک، به دنبال جرعهای آب و لقمهای نان باشد؟ این وضعیت فقطوفقط در غزه حال وقوع است، زخمیترین قطعه از پیکره امت اسلامی؛ منطقهای که در محاصره کامل، زیر بار بمبارانهای بیامان صهیونیستها و بیتفاوتی جهانی، همچنان زنده است، اما هر روز بیشتر از دیروز رنج میکشد.
🔸کودکان غزه، بیدفاعترین قربانیان جهان امروزند. در شرایطی که حداقل 40هزار کودک با سوءتغذیه و 10هزار کودک با سوءتغذیه شدید دستوپنجه نرم میکنند، جهان سرمایهداری- و نه ملتهای آنها- در سکوت مرگبار خفتهاند. فرشتگانی که نه کودکی کردهاند، نه آرامش را دیدهاند و نه حتی سرپناهی امن دارند. تصاویر کودکانی که با بدنهای نحیف و چشمان ملتمس به دوربین خبرنگار خیره میشوند و فقط یک جمله را در این نگاه معصومانه و مظلومانه خود به جهان و البته کشورهای مسلمان مخابره میکند و آن جمله این است: «آیا کسی هست که ما را یاری کند؟». این نگاه، گویای این واقعیت تلخ است که غزه نه در جنگ، که در بیتفاوتی جهانی و مسلمانان جان میدهد. اما کشورهای مسلمان باید بدانند که این سکوت، بیطرفی نیست؛ همدستی با ظلم است.
🔻 ادامه دارد...
@Kayhan_Online
🔰 اربعین سوگند و میثاق ملی (۲)
👤 #حسن_رشوند
🔸یکی از محورهای مهمی که در این پیام برجسته دیده میشود «اهمیت رسانه» برای «مهندسی میدان روایت» است. چرا که بدون روایت درست، آنچه در میادین نظامی و دیپلماسی انجام میشود، در کمترین زمان چه بسا دستخوش تحریف و انحراف شود. از دیدگاه رهبر انقلاب، رسانهها در «جنگ روایتها» نقش بسیار مهمی دارند. ایشان معتقدند: «در دنیای امروز، قدرت سختافزاری و نظامی به تنهائی برای پیشبرد اهداف کافی نیست و آنچه که اهمیت دارد، نحوه تفسیر رویدادها و ارائه تصویر از خود و دیگری است که توسط رسانهها شکل میگیرد. رسانهها ابزارهای استراتژیک در این نبرد هستند و میتوانند با ارائه روایتهای خود، ذهنیت، باور و رفتار جوامع را تحت تأثیر قرار دهند. امروز در دنیا چالشها و درگیریها، چالشهای رسانهای است. بیش از آنچه موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و مانند اینها تأثیر بگذارند در عقب راندن دشمن، رسانهها هستند که تأثیر میگذارند و دلها را تحت تأثیر قرار میدهند، ذهنها را تحت تأثیر قرار میدهند. جنگ، جنگ رسانهای است؛ هر کس رسانه قویتر داشته باشد، در اهدافی که دارد ـ هر هدفی ـ موفّقتر خواهد بود.» (6/1/1403)
🔸آنچه در دفاع مقدس 12 روزه در عرصه میدان و شلیک موشکهای نیروهای مسلح قدرتمند ایران انجام شد، بخشی از موفقیتها بود و اگر رسانههای نظام با وجود محدودیت در تعداد و گستره جغرافیایی، مقهور روایتگری رسانههای دشمن که هم از لحاظ تجهیزات و هم تعداد بسیار بیشتر از رسانههای ما بودند، میشدند حتما امروز شاهد انتقال دستاوردهای بزرگ عرصه میدان نمیشدیم و در روایت این جنگ، شکست میخوردیم.
🔸پیام رهبر حکیم انقلاب به رسانهها و در تکمیل آن فریضه «تبیینگری» توسط روحانیون و صاحبان قلم و فکر برای «مرزبانی ایمان» و «هدایت معنوی و نورانی کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی»، میتواند دشمن زبون را خوار و مرگ او را رقم بزند و در غیر اینصورت، هرچه در حوزه دفاعی و دیپلماسی تلاش شود، مقصود مورد نظر حاصل نخواهد شد.
🔸آخرین تکلیفی که پیر خوشضمیر و دیدبان هوشمند انقلاب در فرمان 7بندی خویش ابلاغ فرمودند به یکایک آحاد جامعه و بهویژه جوانان بود. در این توصیه تکلیفمدارانه، ایشان حفظ شور و شوق و شعور انقلابی را وظیفه یکایک ما و بهویژه جوانان دانستند و همگان را برای تلاش در این زمینه توصیه کردند. چرا که این از اعتقادات راسخ امامین انقلاب (حضرت امام راحل و مقام معظم رهبری) است که بزرگترین پشتوانه نظام را متکی به حمایتهای مردمی و حضور پرشور مردم و جوانان در عرصههای مختلف نظام اعم از؛ دفاع نظامی و مرزبانی از حریم سرزمینی و امنیتی کشور، جهاد در عرصه سازندگی و پیشرفت و آبادانی و حمایتهای بیدریغ در شرایط حساس و حفظ شعائر انقلاب اسلامی میدانستند و آنچه امروز نظام اسلامی ایران را در مقابل 46 سال خباثت و دشمنی دشمنان استوار و سربلند نگه داشته، همین حمایتهای مردمی و اعتقاد امامین انقلاب به مردم و جوانان که ستون استوار نظام و ایران عزیز هستند، بوده است.
🔸بنابر این آنچه رهبر حکیم و سکاندار انقلاب در این پیام کوتاه ولی پرمفهوم و راهبردی خویش در آستانه اربعین شهدای دفاع مقدس ۱۲ روزه در برابر رژیم پلید صهیونیستی و دولت خبیث آمریکا ابلاغ کردند، نه اربعین سوگواری برای شهیدان، بلکه اربعین «سوگند و میثاقی» است که یکایک مخاطبان این پیام بر حرکت در این مسیر انشاءالله متعهد خواهیم بود.
#یادداشت_روز
@Kayhan_Online
🔰 اربعین سوگند و میثاق ملی (۱)
👤 #حسن_رشوند
🔸بار دیگر نفس مسیحایی رهبر حکیم انقلاب بر جان و روح مردمی که 12 روزِ پراضطراب را با هدایتهای بینظیر حضرتش پشت سر گذاشته بودند، دمیدن گرفت و دشمن خبیث صهیونیستی و آمریکای جنایتکار را از رسیدن به اهداف خود که تسلیم و به زانو در آوردن ملت مقاوم ایران بود، ناامید کرد. در آستانه چهلمین روز شهادت فرماندهان شجاع و دانشمندان هستهای و زنان و کودکان مظلوم کشورمان، امام مسلمین و رهبر بینظیر این ملت که حقا پس از حضرت امام(ره)به شایستگی سکاندار انقلاب و نظام اسلامی است، به مدد ملت آزاده و بصیر کشور آمدند و فرمودند: «آینده نشان خواهد داد که هر دو حرکت نظامی و علمی شتابندهتر از گذشته به سمت افقهای بلند، پیش خواهد رفت انشاءالله. شهیدان ما خود راهی را برگزیده بودند که گمان دستیابی به مرتبه والای شهادت در آن کم نبود و سرانجام به آنچه آرزوی همه فداکاران است رسیدند؛ بر آنان گوارا باد؛ امّا ناگواری آن برای ملت ایران بهویژه خانوادههای شهیدان و بهویژه کسانی که آنان را از نزدیک میشناختند سخت و تلخ و سنگین است.
🔸در این حادثه نقاط درخشانی را نیز به روشنی میتوان دید. اولاً تحمل و صبوری و استحکام روحیه بازماندگان که در نوع خود جز در تحولات جمهوری اسلامی ایران دیده نشده است. ثانیاً استقامت و ثبات دستگاههای زیر امر شهیدان، که نگذاشتند این ضربه سنگین، فرصتها را سلب و در حرکت آنان وقفه ایجاد کند. و ثالثاً شکوهِ پایداریِ معجزهآسای ملت ایران که در اتحاد و استحکام روحی و عزم راسخ آنان بر ایستادگیِ یکپارچه در میدان به ظهور رسید. ایران اسلامی در این حادثه یکبار دیگر استواریِ بنیان خود را نشان داد. دشمنان ایران آهن سرد میکوبند.»
رهبر معظم انقلاب در این پیام راهبردی، هفت تکلیف یا فرمان را برای اقشار مختلف، اعم نظامیان، نخبگان علمی، مدیران و مسئولان، رسانهها و دستگاههای تبلیغی، روحانیون و اقشار مختلف و یکایک مردم تعیین کردند که از این پس باید، هر کدام با دستورالعمل مشخص آن را دنبال کنند. رهبر حکیم انقلاب در این پیام راهبردی «سوگواری» چهل روزه برای شهیدان را به «سوگند و میثاق ملی» و تلاش برای آیندهای روشن و افقهای بلند و رسیدن به آن قلهای که بارها نوید آن را به مردم داده بودند، تبدیل کردند.
🔸اگر بخواهیم پیام رهبر فرزانه انقلاب را در یک دستگاه تحلیلی متناسب با بیانیه «گام دوم انقلاب» بررسی کنیم، باید گفت که در این پیام کوتاه و پرمغز، «اتحاد ملی» به عنوان راهبرد بقاء نظام و انقلاب اسلامی و «مسئولیتپذیری» اقشار مختلف به عنوان «هندسه کنش ملی» همه آحاد ملت اعم نخبگان، مسئولان کشور و... با هوشمندی و دقیق توسط معظمله طراحی شده است. این پیام، یک «نقشه راه» برای بازسازی قدرت در دل تهدیداتی بود که دشمن دل به آن بسته بود تا با یک اقدام نظامی و به خیال خام خود با ایجاد یک شورش عمومی داخلی بتواند به اهداف مورد نظر برسد. در جنگ 12 روزه و دفاع مقدس ما، دشمن میخواست این جنگ تحمیلی، نقطه پایان جمهوری اسلامی باشد، اما با مدیریت رهبری و اتحاد فوقالعاده ملت، دفاع 12 روزه نیروهای نظامی و ملت ایران به سکوی جهش برای پیشرفت کشور تبدیل شد.
🔸در این پیام، هر قشر از جامعه ایران مامور تثبیت یک بُعد از «اقتدار ملی» شدند. نخبگان علمی کشور در زمانی که دشمن تصور میکند مراکز هستهای کشورمان را هدف قرار داده و به تصور غلط خود، فناوری هستهای یا سکوهای پرتاب موشک و سامانههای پدافندی را از بین برده، ماموریت یافتند بازدارندگی فناورانه را دنبال کرده و شتاب لازم را در پیشرفت دانش و فناوری در همه بخشها تحقق بخشند. با تکلیفی که رهبر انقلاب در این پیام برای فرماندهان نظامی تعیین کردند، نیروهای مسلح قرار است به دنبال مجهز کردن روزافزون کشور به آخرین دستاوردها و ابزارهای دفاعی برای حراست و صیانت از امنیت و استقلال کشور باشند. آنچه رهبرانقلاب در این فرمان 7بندی برای مدیران و مسئولان کشور تعیین کردند «کارآمدی در خط مقدم خدمت به مردم» است. جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن امور کشور انتظاری است که ایشان از مسئولان و مدیران کشور در این مقطع حساس که مردم با اتحاد و صبر کمنظیر، تکلیف خود را به شایستگی انجام دادند، میباشد. توجه به مردم و در کنار مردم بودن و رفع نیازهای آنها از توصیههای همیشگی رهبر انقلاب به همه دولتها بوده است و اکنون که شاهد این میزان از خودگذشتگی و همراهی مردم در دفاع مقدس 12روزه و پس از آن بودهایم، طبیعی است که تکلیف دولت چهاردهم نسبت به چنین مردمی سنگینتر خواهد بود.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_Online
کیهان آنلاین
🔰 اربعین سوگند و میثاق ملی (۱) 👤 #حسن_رشوند 🔸بار دیگر نفس مسیحایی رهبر حکیم انقلاب بر جان و روح مرد
🔰 اربعین سوگند و میثاق ملی (۲)
👤 #حسن_رشوند
🔸یکی از محورهای مهمی که در این پیام برجسته دیده میشود «اهمیت رسانه» برای «مهندسی میدان روایت» است. چرا که بدون روایت درست، آنچه در میادین نظامی و دیپلماسی انجام میشود، در کمترین زمان چه بسا دستخوش تحریف و انحراف شود. از دیدگاه رهبر انقلاب، رسانهها در «جنگ روایتها» نقش بسیار مهمی دارند. ایشان معتقدند: «در دنیای امروز، قدرت سختافزاری و نظامی به تنهائی برای پیشبرد اهداف کافی نیست و آنچه که اهمیت دارد، نحوه تفسیر رویدادها و ارائه تصویر از خود و دیگری است که توسط رسانهها شکل میگیرد. رسانهها ابزارهای استراتژیک در این نبرد هستند و میتوانند با ارائه روایتهای خود، ذهنیت، باور و رفتار جوامع را تحت تأثیر قرار دهند. امروز در دنیا چالشها و درگیریها، چالشهای رسانهای است. بیش از آنچه موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و مانند اینها تأثیر بگذارند در عقب راندن دشمن، رسانهها هستند که تأثیر میگذارند و دلها را تحت تأثیر قرار میدهند، ذهنها را تحت تأثیر قرار میدهند. جنگ، جنگ رسانهای است؛ هر کس رسانه قویتر داشته باشد، در اهدافی که دارد ـ هر هدفی ـ موفّقتر خواهد بود.» (6/1/1403)
🔸آنچه در دفاع مقدس 12 روزه در عرصه میدان و شلیک موشکهای نیروهای مسلح قدرتمند ایران انجام شد، بخشی از موفقیتها بود و اگر رسانههای نظام با وجود محدودیت در تعداد و گستره جغرافیایی، مقهور روایتگری رسانههای دشمن که هم از لحاظ تجهیزات و هم تعداد بسیار بیشتر از رسانههای ما بودند، میشدند حتما امروز شاهد انتقال دستاوردهای بزرگ عرصه میدان نمیشدیم و در روایت این جنگ، شکست میخوردیم.
🔸پیام رهبر حکیم انقلاب به رسانهها و در تکمیل آن فریضه «تبیینگری» توسط روحانیون و صاحبان قلم و فکر برای «مرزبانی ایمان» و «هدایت معنوی و نورانی کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی»، میتواند دشمن زبون را خوار و مرگ او را رقم بزند و در غیر اینصورت، هرچه در حوزه دفاعی و دیپلماسی تلاش شود، مقصود مورد نظر حاصل نخواهد شد.
🔸آخرین تکلیفی که پیر خوشضمیر و دیدبان هوشمند انقلاب در فرمان 7بندی خویش ابلاغ فرمودند به یکایک آحاد جامعه و بهویژه جوانان بود. در این توصیه تکلیفمدارانه، ایشان حفظ شور و شوق و شعور انقلابی را وظیفه یکایک ما و بهویژه جوانان دانستند و همگان را برای تلاش در این زمینه توصیه کردند. چرا که این از اعتقادات راسخ امامین انقلاب (حضرت امام راحل و مقام معظم رهبری) است که بزرگترین پشتوانه نظام را متکی به حمایتهای مردمی و حضور پرشور مردم و جوانان در عرصههای مختلف نظام اعم از؛ دفاع نظامی و مرزبانی از حریم سرزمینی و امنیتی کشور، جهاد در عرصه سازندگی و پیشرفت و آبادانی و حمایتهای بیدریغ در شرایط حساس و حفظ شعائر انقلاب اسلامی میدانستند و آنچه امروز نظام اسلامی ایران را در مقابل 46 سال خباثت و دشمنی دشمنان استوار و سربلند نگه داشته، همین حمایتهای مردمی و اعتقاد امامین انقلاب به مردم و جوانان که ستون استوار نظام و ایران عزیز هستند، بوده است.
🔸بنابر این آنچه رهبر حکیم و سکاندار انقلاب در این پیام کوتاه ولی پرمفهوم و راهبردی خویش در آستانه اربعین شهدای دفاع مقدس ۱۲ روزه در برابر رژیم پلید صهیونیستی و دولت خبیث آمریکا ابلاغ کردند، نه اربعین سوگواری برای شهیدان، بلکه اربعین «سوگند و میثاقی» است که یکایک مخاطبان این پیام بر حرکت در این مسیر انشاءالله متعهد خواهیم بود.
#یادداشت_روز
@Kayhan_Online
🔰 مراقب فریب جنگ روانی دشمن باشیم!(۱)
👤 #حسن_رشوند
🔸از صبح روز جمعه چند خبر در صفحات مجازی در حال بازنشر است که در آن ادعا شده دیپلماتهای سفارتخانههای چند کشور اروپایی مستقر در تهران در حال ترک کشور هستند که از اساس این خبرها کذب است. در راستای همین خبر دروغ، چند سایت خبری نشاندار همسو با پهلوی و نتانیاهو در اینستاگرام که در جنگ 12 روزه، جاده صافکن و پیادهنظام سربازان اسرائیل و یار دوازدهم کاخ سفید برای عملیات نظامی علیه کشورمان بودند، شایعاتی مبنی بر حمله قریبالوقوع به ایران را به موازات مدعای خروج دیپلماتهای چند کشور اروپایی با هدف التهابآفرینی در جامعه ایران دامن زدند.اما مرجع گزارههای این اخبار کذب را در کجا باید جستوجو کرد و چرا با وجود آرامش در جامعه یکپارچه و متحد ایران، آنها دست به انتشار این اخبار فیک و عملیات روانی علیه ملت ایران میزنند.
به این دو گزاره خبری که مبنای این اخبار و شایعات بوده، توجه کنید:
🔻1- وزارت خارجه آمریکا هشدار درجه 4 برای ایران صادر کرد و گفت؛ هماکنون هر فردی که قصد سفر به ایران را دارد، باید در تصمیم خود تجدیدنظر کند. تکرار میکنیم؛ شهروندان ایالات متحده نباید به ایران سفر کنید!
🔸این هشدار درحالی است که تا پیش از جنگ 12 روزه بهندرت شاهد سفر آمریکاییها به ایران بودیم و حتی شهروندان ایرانی دارای تابعیت آمریکا هم به سهولت نمیتوانستند به ایران سفر کنند چراکه با مشکل تهیه ویزا مواجه بودند. لذا بعضا با سفر به کشور ثالث خانوادههای خود را ملاقات میکردند و پس از بازگشت هم با سؤالات زیاد پلیس آمریکا مواجه میشدند. به طریق اولی، پس از جنگ 12 روزه و آن جنایت بزرگ آمریکا در حمله به مراکز هستهای کشورمان، شرایط آمدن همین شهروندان دوتابعیتی به ایران با ممانعتهایی از سوی مقامات آمریکایی روبهرو بوده است. بنابراین؛ اصل این هشدار و منع کردن سفر به ایران، در این شرایط نمیتواند موضوعیتی داشته باشد. مگر اینکه با این حرکت، آمریکاییها میخواهند یک عملیات روانی سنگین و نوعی وحشت از قریبالوقوع بودن جنگ را تداعی کنند و شکستی که در جنگ 12 روزه از ثبات قدم ملت ایران در دفاع از کشورشان خوردند را جبران کنند.
🔻2- رژیم صهیونیستی به وابستگان خود در شبکههای اجتماعی فارسیزبان ابلاغ کرده که تولید محتوا درباره نزدیک بودن حمله به ایران را تشدید کنند و با ادبیات سخیفی همچون اظهارات وزیر دفاع اسرائیل که گفته؛ در حملهای که نزدیک است هیچ نقطه امنی در ایران باقی نخواهد ماند، بهدنبال اعتباربخشی به تهدیدات توخالی خود هستند.
🔸یاوهگوییهایی که عمدتا مرجع تولید آن شبکه فاسد «اسرائیل اینترنشنال» و رسانههای وابسته به پهلوی است. در حالی که همه میدانند ضربهای که صهیونیستها در جنگ 12 روزه خوردند کمر آنها را شکست و به این زودیها قابل ترمیم نیست و در صورت اقدامی دیگر، مرگ خود را رقم خواهند زد.
🔸آیا در این گزارهها و جنگ روانی دشمن علیه ملت ایران، فقط باید استناد به اظهارات مقامات آمریکایی، رژیم صهیونیستی و یک مشت سرسپرده و مزدور پهلوی و رسانههای وابسته به آنها کرد یا اروپا یک پای ثابت این جریان است. دراین باره میتوان گفت:
- تروئیکای اروپا (فرانسه، آلمان و انگلیس) در حالی بعد از جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا و البته دفاع جانانه ملت ایران، خواهان مذاکره با ایران شدند و در مذاکرات استانبول در سوم مردادماه جاری شرکت کردند که همزمان کشورمان با تهدید «مکانیسم ماشه» مواجه بود. در همین ارتباط، «ژان نوئل بارو»، وزیر خارجه فرانسه چند روز پیش در سخنانی به مناسبت دهمین سالگرد توافق هستهای ایران موسوم به برجام که در سال ۲۰۱۵ منعقد شده بود، در سخنانی تهدیدآمیز گفته بود «اگر هیچ توافقی با ایران بر سر برنامه هستهایاش تا پایان ماه اوت (نهم شهریور) حاصل نشود، مکانیسم ماشه فعال خواهد شد و پاریس بار دیگر تحریمهای جهانی علیه ایران را اعمال خواهد کرد.» این مقام فرانسوی مدعی شده بود: «ایران پایبندیهایی را که ۱۰ سال پیش در طول مذاکرات هستهای متعهد شده بود، نقض کرده است؛ از اینرو فرانسه و شرکایش حق دارند بار دیگر تحریمهای جهانی را بر تسلیحات، حوزه بانکی و تجهیزات هستهای که ۱۰ سال پیش آنها را ما برداشتیم، اعمال کند.»
🔸در حالی شاهد اظهارات این مقام فرانسوی هستیم که برجامی که در سال 1395 به امضا رسیده بود حاصل چند سال مذاکره با همین کشورها بوده است و کشوری هم که توافقنامه برجام را زیر پا گذاشت و از آن خارج شد، آمریکای ترامپ بود و اگر قرار است کشوری تاوان برهم زدن این توافقنامه را بدهد این آمریکاست که یک توافق بینالمللی را نقض کرده است. سؤال اینجاست؛
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_Online
🔰 مراقب فریب جنگ روانی دشمن باشیم!(۲)
👤 #حسن_رشوند
🔻اکنون که قرار است از مهرماه بخشی از محدودیتهای برجامی از جمله خرید و فروش تسلیحات برای ایران آزاد شود آنهم در شرایطی که رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشورمان حمله کرده و آمریکا مراکز هستهای کشورمان را به تعبیر خودشان نابود کرده، چرا باید به یکباره، بحث« مکانیسم ماشه» برای ایران مطرح شود. این در حالی است که اگر قرار بر تنبیه باشد این آمریکاست که باید توسط دیگر اعضای برجام و از جمله همین سه کشور اروپایی تنبیه شود.
🔸اکنون ملت ایران از خود میپرسد چرا باید به کشورهایی که چنین رفتاری دارند و پای میز مذاکره، سخن از مکانیسم ماشه و تهدید ایران به بازگشت تحریمهای شورای امنیت و سازمان ملل میکنند، اعتماد کند. یکی از مهمترین دلایل بیاعتمادی ایران به اروپا، وابستگی راهبردی اروپا به آمریکاست. پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ (اردیبهشت 1398)، این سه کشور اروپایی بهرغم اعتراضهای لفظی، نتوانستند یا بهتر است گفته شود نخواستند تعهدات اقتصادی خود را در رابطه با برجام اجرا کنند. «اینستکس» سازوکاری که مثلا اروپا برای حفظ روابط اقتصادی با ایران راهاندازی کرده بود، عملاً بیاثر باقی ماند و درواقع، این سازوکار برای ایران «پروژهای نمادین و بیخاصیت» بود. در دهه 90 اروپا نهتنها از تحریمهای آمریکا پیروی کرد، بلکه برخی کشورها نظیر فرانسه و آلمان در طراحی و اجرای تحریمهای مالی و بانکی علیه ایران پیشگام بودند. کشورهای اروپایی علیرغم شعارهای «چندجانبهگرایی» و «استقلال استراتژیک»، در بسیاری از پروندههای بینالمللی مانند موضوع هستهای ایران، عملاً دنبالهرو سیاستهای واشنگتن هستند. این مسئله باعث شده است تا تحلیلگران ایرانی، اروپا را فاقد اراده سیاسی واقعی برای توافق مستقل و پایدار بدانند.
🔸دوگانگی در گفتار و رفتار اروپاییها از جمله مواردی است که نمیتوان به این سه کشور اعتماد کرد. اروپا در ظاهر از دیپلماسی دفاع میکند، اما در عمل، در موضوعاتی چون تحریمها، برنامه موشکی و نقش منطقهای ایران، بهطور هماهنگ با آمریکا عمل کرده و مواضع متناقض را از خود بروز میدهد. رفتار اخیر آنها در همین مذاکراتی که در استانبول انجام شد و اظهارات غلط وزیر خارجه فرانسه که همزمان ایران را تهدید به استفاده از مکانیسم ماشه کرد از همین جنس رفتار متناقض اعتمادسوزی است که اعتماد ایران را سلب کرده است.
🔸نکته مهم دیگر اینکه کشورهای اروپایی غالبا از لابیهای ضدایرانی نظیر منافقین تاثیر میپذیرند. این لابیها در پارلمانها و رسانههای اروپایی نفوذ بالایی دارند و همواره تصویر منفی از ایران را ترسیم میکنند. بنابراین اروپا از نگاه ایران به عنوان یک «بازیگر ثانویه» در ساختار قدرت جهانی دیده میشود که فاقد اراده و توان لازم برای اجرای توافقهای راهبردی است. تجربیات تلخ گذشته، سیاستهای دوگانه و تبعیت از آمریکا، چهرهای بیثبات و غیرقابل اعتماد از اروپا در ذهن ملت ایران ساخته است. در این صورت، باید گفت؛ چنین اروپایی به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و اظهارات سخیف وزیر خارجه فرانسه در تهدید ایران به استفاده از مکانیسم ماشه، تاییدی بر این بیاعتمادی است.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_Online
🔰 مراقب فریب جنگ روانی دشمن باشیم!(۳)
👤 #حسن_رشوند
🔸آنچه مهم است اینکه در مقطع حاضر نباید فریب جنگ روانی - رسانهای دشمن را خورد. آنچه دشمن در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران پس از دفاع مقدس 12 روزه دنبال میکند نه شروع یک جنگ واقعی دیگر، و نه رسیدن به توافقی در مذاکره با اروپاست، بلکه غرب اعم از آمریکا و اروپا با هماهنگی رژیم کودککش صهیونیستی بهدنبال برهم زدن ثبات و آرامش در جامعه متحد و یکپارچه ایران هستند تا با تهدیدنمایی، جامعه پیوسته و متحد ایران را دچار بیثباتی و بههم ریختگی کنند تا شاید از بستر آن، چیزی که در مواجهه نظامی نتوانستند کسب کنند را به دست آورند. توصیه اندیشکده «واشنگتن» به آمریکا و اسرائیل گویای این واقعیت آشکار است.این اندیشکده اخیرا در توصیهای به آمریکا و اسرائیل در قبال ایران گفته است: «آمریکا و اسرائیل باید یک «کمپین نفوذ چندرسانهای آرام» در ایران راهاندازی کنند تا بحث داخلی در مورد سلاحهای هستهای را شکل دهند. این کمپین باید خطراتی را که دنبال کردن زرادخانه هستهای برای ملت ایران ایجاد میکند را برجسته کند». این توصیه را اگر از نگاه جنگ شناختی غرب علیه ایران هستهای مورد بررسی قرار دهیم، در خواهیم یافت که آنها در این جنگ شناختی و این توصیه، چهار هدف کلان را دنبال میکند؛ 1- مسئلهسازی 2- مقصرسازی 3- پیامدسازی 4- راهکارسازی.
🔸به عنوان نمونه؛ این روزها که کشور با برخی ناترازیها در بخش انرژی و آب مواجه است، رسانههای دشمن مسئله اول مردم ایران را ناترازی آب، برق و گاز معرفی میکنند و مقصر آن را نه تحریمها، بلکه حکومت میدانند و سیاست هستهای و منطقهای ایران و دنبال کردن برنامه موشکی ایران را عامل این ناترازیها دانسته و کلامی هم از تحریمهای این 46 سال علیه ملت ایران نمیگویند. در نتیجه این صغری و کبری چیدنها، پیامد چنین وضعیتی را نابودی زندگی مردم، فلاکت و بدبختی آنها تحلیل و تفسیر میکنند و راهکار آن را دست کشیدن از برنامه هستهای، موشکی و منطقهای ایران پیشنهاد میکنند و حتی با وقاحت تمام، راهکار نهائی را تغییر رژیم از طریق اعتراضات اجتماعی میدانند تا شاید کاری که نتوانستند با جنگ 12 روزه و تسلیم ملت ایران به آن برسند را با کمپینسازی رسانهای و بههم ریختگی اجتماعی بهدست آورند. پروژهای که بارها در سالهای گذشته به آن متوسل شده و با پاسخ دندانشکن ملت با بصیرت ایران مواجه شدهاند. در این شرایط، باید بهشدت مراقب فریب این جنگ روانی و شناختی دشمن باشیم تا به یاری پروردگار از این پیچ سخت تاریخی به سلامت عبور کنیم و دشمن را در رسیدن به آرزوهای واهی خود ناامید سازیم.
#یادداشت_روز
@Kayhan_Online
🔰 آیا احداث گذرگاه در قفقاز جنوبی مسئله جزئی است؟! (۱)
👤 #حسن_رشوند
🔸امروز تحولات منطقه قفقاز جنوبی وارد مرحلهای تازه شده است و دیگر نمیتوان این تحولات را در امتداد درگیریهای دو کشور ارمنستان و آذربایجان و تلاش برای خاموش کردن اختلافات و درگیری آنها و یا حتی بلندپروازیهای رقبای منطقهای ایران همچون ترکیه برای کسب منافع بیشتر فرض کرد.چراکه این منطقه اکنون تبدیل به آوردگاه قدرتهای جهانی و برخی تسویه حسابهای آنها (آمریکا با روسیه) و قدرتهای منطقهای برای باز تعریف یک نظم ژئوپلیتیکی و امنیتی جدید در منطقه شده است.جنگ سه ساله روسیه با اوکراین که با برنامهریزی آمریکا برای گسترش ناتو به شرق و مرزهای روسیه طراحی شده بود، پوتین را وارد فضای جدیدی کرد تا جایی که از برخی مناطق تحت نفوذ که آرزوی آمریکا برای رسیدن به این مناطق بود، غفلت شد. سوریه با سقوط دولت اسد و استقرار دولت خودخوانده «جولانی» از حوزه نفوذ روسیه خارج و روسها هم در منطقه قفقاز با بستری که پس از جنگ قرهباغ دو سال پیش (2023 میلادی) برای آذربایجان فراهم شد، دچار تنگنای شدید ژئوپلیتیکی شدند و شرایط برای یکه تازی آمریکا با وادادگی دولت پاشینیان در ارمنستان و بازی هدفمند ترکیه و جمهوری آذربایجان فراهم شد.
🔸ایجاد گذرگاه یا کریدور«زنگزور»، «دالان تورانی» یا «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» نام جدیدی که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در نشست سه جانبه در امضای سندی در «واشنگتن دی سی» با حضور«الهام علیف» رئیسجمهور آذربایجان و «نیکول پاشینیان» برآن نهاد، بحثی جدید نبوده و از گذشتههای دور وجود داشته است. به این معنا که حتی از زمان خلافت عثمانی این بحثها مطرح بوده و به دلیل علاقه به منطقه قفقاز جنوبی، دولت عثمانی مرتب با روسها و انگلیسیها در این منطقه در جنگ و نبرد بوده است.ترکیه بعد از عثمانی هم در زمان «آتاتورک» اقداماتی را در این زمینه انجام داده بود که ناکام ماند، ولی بعد از فروپاشی شوروی دوباره این بحث جدی شد.نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که داشتن فهم و درک ژئوپلیتیکی توسط حاکمان هر کشوری میتواند نسخه نجاتبخش صیانت از داشتهها و منافع سرزمینی باشد. امروز این سؤال اساسی مطرح است در شرایطی که میدانیم ایجاد این کریدور برای ترکیه در طول حداقل 200 سال اخیر از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است و میتواند ترکیه را به قطب ترانزیتی و انرژی منطقه تبدیل و طبیعتا برای آنها برتری سیاسی ایجاد کند، چرا این کریدور برای برخی به عنوان یک مسئله جزئی یا کماهمیت جلوه داده میشود. تصور کنید دولت عثمانی برای رسیدن به چنین کریدوری همواره با انگلیسیها و روسها در جنوب قفقاز در حال درگیری و تنش بوده و حکومت رضاخانی بهدلیل نداشتن درک ژئوپلیتیکی تصمیم میگیرد بخشی از خاک کشور را در منطقه «قره سو» به حکومت آتاتورک فقط به جهت اینکه مجذوب برخی ظواهر حکومت او شده و تغییرات اجتماعی ترکیه و کشف حجاب در آن را منشا تحول در ایران میدانست، واگذار کند و مسیر پیوند زمینی مستقیم ترکیه با جمهوری خودمختار نخجوان را فراهم سازد. پیوندی که بعدها به یکی از محورهای فشار ژئوپلیتیک بر ایران تبدیل شد. آیا با توجه به موضوعی با این اهمیت را باید تنها اجاره بخشی از خاک یک کشور به طول 43 کیلومتر به کشور دیگر دانست یا آنکه این منطقه گذرگاهی است که میتواند سرنوشت یک منطقه را با ورود آمریکا و ناتو و بلندپروازیهای ترکیه و جمهوری آذربایجان دچار تغییر کرده و منطقه را با ناامنیهای گسترده و چه بسا آغاز جنگ جدیدی در منطقه، به حساب آورد.
🔸ایجاد کریدور زنگزور یا هر نامی که امروز بر آن مینهند طبیعتا به مثابه از دست رفتن حاکمیت ارمنستان بر بخش مهمی از خاک خود خواهد بود و شاید امروز نخستوزیر ارمنستان از درک اهمیت امضایی که پای سندی که در آمریکا با حضور ترامپ انجام داده است، عاجز باشد ولی بعدها متوجه خواهد شد که کشورش را به زمین بازی ترکیه، باکو و آمریکا (ناتو) تبدیل کرده است و چه بسا زمینه تجزیه و فروپاشی کشورش را با این امضاء فراهم کرده است.
🔸درک این قضیه سخت نیست که با تقویت نقش ناتو در قفقاز جنوبی و حضور دائمی آنها در این منطقه دسترسی به اروپا از طریق دریای سیاه توسط کشورهای ترکیه و ناتو بلوکه میشود و رنگینکمانی ضدایرانی از نیروهای ناتو، وهابیها، تکفیریها، تجزیهطلبان قومگرا، پانترکها و صهیونیستها شکل میگیرد و ایران را در تنگنای امنیتی قرار میدهد. با درک همین اهمیت است که رهبر حکیم انقلاب در دیدار با نخستوزیر ارمنستان در مرداد 1403 درباره راهاندازی چنین کریدوری هشدار دادند و فرمودند: «جمهوری اسلامی ایران مسیر زنگزور را به ضرر ارمنستان میداند و همچنان بر این موضع خود ایستادگی دارد.»
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_Online
🔰 آیا احداث گذرگاه در قفقاز جنوبی مسئله جزئی است؟! (۲)
👤 #حسن_رشوند
🔸یکی از دغدغههای مهمی که برای واگذاری این منطقه به آمریکا با هر عنوانی؛ اجاره 99 ساله برای سرمایهگذاری یا اهداف دیگر وجود دارد، حضور بیواسطه رژیم صهیونیستی در مرزهای سرزمینی ایران است. فراموش نکنیم که رژیم صهیونیستی در جنگ 12 روزه از همه ابزارهای نفوذ و جاسوسی خود در کنار حملات هوائی استفاده کرد به امید آنکه بتواند ایران اسلامی را تسلیم کرده و شکستی را علیه کشورمان رقم بزند که با مدد الهی و ایستادگی ملت ایران نقشه آنها نقش بر آب شد. اما چه بسا با در اختیار داشتن این منطقه توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی که باکو در سالهای اخیر حیات خلوت این رژیم بوده است، زمینه تجاوز زمینی به کشورمان یا ورود عناصر تروریستی به ایران برای دشمن صهیونیستی فراهم شود. به خاطر داشته باشیم که «جولانی» حاکم خودخوانده سوریه که سابقهای دو دهه در اقدامات تروریستی در عراق و سوریه دارد اخیرا سفری به باکو داشته و با الهام علیاف دیداری داشته است و علیاف هم به کشور آلبانی سفر کرده و دیدارهای مشکوکی با برخی سران منافقین داشته است که همه اینها نشان از تشکیل یک شبکه ضدایرانی دارد. هر چند تاکنون اقدامات صهیونیستها تیری در تاریکی بوده است و بارها اقدامات آنها در کردستان عراق با واکنش به موقع و جدی ایران مواجه شده است و حملات راکتی ایران در ۱۲ مارس ۲۰۲۲ علیه مرکز استراتژیک دستگاههای اطلاعاتی رژیم در اربیل اقلیم کردستان نشان داد که کوچکترین حرکت این رژیم از نگاه ایران دور نمانده است ولی اگر این تحولات را در کنار تلاشهایی که اسرائیل برای باز کردن یک مسیر زمینی از سمت کردستان عراق به سمت ایران میکند و حملاتی که اخیرا به جنوب سوریه و دمشق انجام داده است، بگذاریم مشخص میشود هدف رژیم صهیونیستی ایجاد یک مسیر بزرگ زمینی به سمت مرز ایران است. به عبارت دیگر ایجاد این کریدور، زمینهای است برای هممرز شدن ایران و رژیم صهیونیستی در مرزهای شمال، شمالغرب و غرب کشور.
🔸در واقع،این موضوع همان طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ است. طرحی که بر اساس آن هیچ کشوری در منطقه غرب آسیا، نباید باقی بماند که قدرت و جمعیت زیادی داشته باشد که تهدیدکننده منافع اسرائیل باشد،لذا ایجاد کریدور زنگزور یکی از پازلهای تکمیل این طرح است.
🔸این کریدور در واقع عقبه لجستیکی رژیم صهیونیستی خواهد بود و به رژیم کمک میکند تا از انزوا خارج شود. متاسفانه روسیه هم در این میان به واسطه تحریمهایی که غرب به بهانه جنگ اوکراین علیهشان اعمال کرده است، درک درستی نسبت به این کریدور و حضور آمریکا و ناتو بیخ گوش خود ندارند و به این کریدور به عنوان جایگزین مسیری برای ارتباط تجاری خود نگاه میکنند، خصوصا که ترکیه از طریق تنگه بسفر مشکلاتی را برای روسها ایجاد کرده و آنها را در تنگنا قرار داده است. برخی منابع خبری از دیدار قریبالوقوع ترامپ با پوتین برای اولین بار در «آلاسکا» در شرایط حاضر خبر میدهند و باید به انتظار نشست، اگر چنین دیداری انجام شود توافقات حاصل از آن چه خواهد بود. آیا این توافقات صرفا درخصوص درگیریهای لفظی «دیمیتری مدودف» معاون رئیس شورای امنیت ملی روسیه با مقامات کاخ سفید درباره زرادخانههای هستهای است یا فراتر از آن، تحولات منطقه اعم از جنگ اوکراین و واگذاری کریدور زنگزور و غیره را نیز شامل خواهد شد.آنچه مهم است اینکه روسها باید به این نکته توجه داشته باشند که قفقاز به ویژه قفقاز جنوبی با توجه به تلاش آمریکا برای گسترش ناتو به این منطقه، نمیتوانند نسبت به عمق استراتژیک خود بیتوجه باشند و همچون برخی مقامات کشورمان کریدور زنگزور یا احداث هرگونه گذرگاهی در شمال غرب کشورمان را از «مسائل جزئی» بدانند.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_Online
🔰 آیا احداث گذرگاه در قفقاز جنوبی مسئله جزئی است؟! (۳)
👤 #حسن_رشوند
🔸برخلاف این نگاه که کریدورها در رابطه با همسایگان، از مسائل جزئی و شاید کم اهمیت است، نباید از نظر دور داشت که احداث کریدور زنگزور با نقشآفرینی فعال آمریکا، در واقع یک جنگ واقعی از نوع «جنگ کریدورها» است که از غرب آسیا و خلیجفارس تا قفقاز و آسیای مرکزی را در بر میگیرد و از اهداف کلیدی آن کنار گذاشتن ایران، چین و روسیه از مسیرهای تعیینکننده در توسعهیافتگی است.آنهم در شرایطی که آمریکا هر روز در حوزه اقتصاد، ضعیف و ضعیفتر و رقیب بلامنازع او چین قویتر میشود،تلاش مقامات کاخ سفید آن است که از یک سو جلوی شتاب چینیها در جنگ تجاری را با در اختیار داشتن این کریدورها بگیرند و از سوی دیگر، با محاصره ایران ضمن ایجاد اختلال در حوزه تجارت، مانع حوزه نفوذ معنوی ایران در منطقه و فرامنطقه شوند.
🔸در چنین شرایطی، مسئولان جمهوری اسلامی نه تنها مجاز به دادن پالسهای منفی مبنی بر کماهمیت بودن هر گونه توافق درباره کریدور زنگزور نیستند، بلکه باید پیش از نهائی شدن هرگونه توافقی در این رابطه، پیام خود را به روشنی به طرفهای ارمنستانی، آذربایجان و ترکیه انتقال دهد و از هیچ اقدامی برای خنثیکردن این توطئه دریغ نورزد.
#یادداشت_روز
@Kayhan_Online
🔰 بیانیهای که بوی کودتا میدهد!(۱)
👤 #حسن_رشوند
🔸امروز سالروز کودتای آمریکایی 28 مرداد علیه دولت قانونی مصدق است.رویدادی که نه تنها دولت ملی مصدق را سرنگون کرد، بلکه الگویی پایدار برای مداخلات آمریکا درفاصله سالهای 1332تا 1357 به مدت 25 سال در ایران شد. این کودتا که با همکاری سازمانهای جاسوسی آمریکا و انگلیس طراحی و با همکاری عوامل داخلی و تعدادی از اراذل و اوباش اجرا شد، تنها یک عملیات نظامی نبود، بلکه اولین جنگ نرم مدرنی بود که در آن تبلیغات، نفوذ سیاسی و بهرهگیری از اختلافات داخلی، نقش محوری را ایفا کرد. مصدق با این تصور اشتباه که میتواند از رقابت استعمار پیری همچون انگلیس فاصله گرفته و با استعمار نوآمریکایی آینده سیاسی ایران را به گونهای دیگر رقم بزند، مرتکب چند اشتباه شد که 25 سال سرنوشت کشور را به آسیب و خسارتهای جدی مبتلا کرد و ایران را تماما به دامان آمریکا انداخت.حداقل در آن مقطع حساس تاریخی، مصدق سه اشتباه راهبردی؛ اعتماد به آمریکا، انزوای نیروهای مذهبی و تکیه بر حزب توده را مرتکب شد. مصدق تا لحظه آخر امید داشت که آمریکا حامی او علیه انگلیس خواهد بود. در حالی که اسناد سازمان سیا نشان میداد که آمریکا از سال 1331یعنی یک سال قبل از کودتای ننگین 28 مرداد کاملا با انگلیس برای سرنگونی دولت او به توافق رسیده بود. مصدق بیاعتمادی به آمریکا را خیلی دیر متوجه شد و زمانی متوجه این نکته شده بود که دیگر کار از کار گذشته بود. او پس از سفر به آمریکا با تلخی اعتراف کرد که؛ «بر سَر در وزارت خارجه آمریکا باید نوشت: اینجا کنسولگری انگلیس است».
🔸همچنین مصدق از تیر 1331 با کنار زدن آیتالله کاشانی که حلقه وصل نیروهای مردمی و سخت وفادار به حکومت بود عملا دولت خود را تضعیف و طمع یک قدرت خارجی همچون آمریکا را برای حذف دولت مستقر فراهم کرد.این نکته همان امر مهمی است که امروز هم دولت چهاردهم باید نسبت به آن توجه داشته باشد که در عین استفاده از همه جریانات فکری و آحاد جامعه، این حلقه وفادار و سخت نظام است که در مقاطع حساس میتواند به کمک دولت آمده و نگاه بیگانه را از این مرز و بوم دور نگه دارد. مصدق با این تصور که با نزدیکی به حزب توده و شوروی میتواند از شرّ انگلیس در امان باشد و آمریکا را تحت فشار قرار دهد، دلخوش به حمایت شوروی در مقابل آمریکا شد که این انتظار در کمتر زمانی محکوم به شکست شد. دولتها همیشه باید به این نکته توجه داشته باشند که رفتار احزاب اگر ترجمان همان چیزی باشد که خواسته یک قدرت خارجی است، به شدت باید از نزدیکی به این احزاب پرهیز کنند.با مرور آنچه در کودتای 28 مرداد 1332 اتفاق افتاد میتوان فهمید که اکنون شکل کوتاه از قالب استفاده از ابزار نظامی تغییر یافته است وگرنه بیشتر مؤلفههای آن در قالبهای جدید قابل پیادهسازی است.
🔸امروز احزاب، رسانهها و عوامل داخلی در خدمتِ بیگانه، به مراتب بیشتر و فعالتر از زمان کودتای 28 مرداد میتواند در تشویش اذهان عمومی جامعه و بههم ریختگی ساختار سیاسی حاکمیت و زمینگیر کردن دولت مستقر مؤثر باشد.با همین نگاه است که کودتای عصر حاضر را «کودتای نرم» مینامند چرا که مفهوم کودتا و استفاده از ابزار و عوامل نظامی در دنیای امروز حداقل در جامعه ایران با توجه به یکدستی نیروهای نظامی و برخورداری از فرماندهی واحد و الهی ولی فقیه کارکرد خود را از دست داده است و دیگر خبری از آنچه درکودتای 28 مرداد 1332 اتفاق افتاد، نیست چراکه آنقدر ابزارهای نوین برای تاثیرگذاری و تغییر ذهنیت مردم نسبت به حاکمیت و نظام سیاسی وجود دارد که اصلا نیازی به ابزار نظامی نیست. این همان نکتهای است که با انتشار بیانیه 26 مرداد جبهه اصلاحات، نگرانیها را درخصوص توطئهای «شبه کودتا» افزایش داده است.با بررسی ادبیات بهکار رفته در بیانیه جبهه اصلاحات میتوان به این نتیجه رسید که اتفاقاتی در حال رخ دادن است. چرا که جبهه اصلاحات در بیانیه سه روز گذشته خود به نکاتی پرداخته که با وجود همگرایی و وفاق در بخشهای حاکمیتی کشور در حمایت از دولت، این بیانیه را میتوان مشکوک به کودتا علیه نظام دانست. در این رابطه چند نکته گفتنی است:
🔻1-در این بیانیه، بخش ساختارشکن و برانداز اصلاحات مواردی را آورده که در همان نگاه اول همسویی این موارد با خواسته مقامات آمریکایی و صهیونیستی در یک راستا تعریف میشود.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_Online
🔰 بیانیهای که بوی کودتا میدهد!(۲)
👤 #حسن_رشوند
🔸به این نکات بیانیه جبهه اصلاحات توجه کنید؛ آشتی ملی، ترک تخاصم در داخل و خارج کشور، اصلاح ساختار حکمرانی،بازگشت به اصل حاکمیت مردم، برگزاری انتخابات آزاد، حذف نظارت استصوابی، پایان دادن به تنشزایی و انزوای بینالمللی، اصلاحات ساختاری عمیق، عفو عمومی، آزادی همه زندانیان سیاسی، عقیدتی و فعالان مدنی، پایان دادن به سرکوب منتقدان مصلح، بازسازی اعتماد ملی، ترمیم شکاف ملت– حاکمیت، تغییر گفتمان و پارادیمهای حکمرانی به توسعه ملی، انجام مذاکره جامع و مستقیم با آمریکا!، اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنیسازی که در واقع، همان اعلام به صفر رساندن برنامه غنیسازی ایران توسط ترامپ بعد از بمباران سه مرکز هستهای کشورمان است، پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریمها (وعده توخالی که در برجام طرف غربی متعهد به آن بود و هیچگاه انجام نداد)، منازعات ایدئولوژیک، انحلال نهادهای موازی، تغییر نهادهای انتصابی، بازگرداندن اختیارات دولت(اختیاراتی که دولت دوم خاتمی با عنوان لایحه دو قلو و افزایش اختیارات رئیسجمهوری به مجلس داد و نهایتا پس گرفت)، عدم مداخله شوراهای متعدد فراقانونی، بازگشت نیروهای نظامی به پادگانها، حذف نگاه گزینشی «خودی و غیرخودی»، رعایت حقوق زنان و... که بخش زیادی از آنها همچون عدم برگزاری انتخابات آزاد، تنشزایی، دخالت نیروهای نظامی در حاکمیت سیاسی، عدم رعایت حقوق زنان و... اتهام به جمهوری اسلامی است و مستحق مجازات نویسندگان این بیانیه است و اکثر موارد این بیانیه هم متفاوت از آن چیزی است که جمهوری اسلامی بر مبنای آن بنا نهاده شده است که در صورت تن دادن به تغییر مورد نظر این جماعت، دیگر نمیتوان نام جمهوری اسلامی بر نظام سیاسی ایران نهاد.
🔻2- این روزها همزمان با یاوهگوییهای نتانیاهو نخستوزیر کودککش صهیونیستی و اظهارات بیربط و مداخلهجویانه مقامات آمریکایی نسبت به ایران، صدور چنین بیانیهای و چاپ یادداشت توسط محمد جواد ظریف در نشریه «فارن پالیسی» و انتشارگسترده آن در رسانههای اصلاحطلب با تاکید بر اینکه « تغییر ایران از درون آغاز میشود و به محیط پیرامونش تابش مییابد» و خارج شدن روحانی از پستوی انزوا و مصاحبه با رسانههای اصلاحطلب به خیال اینکه مردم 8 سال دوره خسارتبار او را فراموش کردهاند، همه نشان از آن دارد که یک کودتای خزنده علیه نظام سیاسی در حال شکلگیری است و دشمن صهیونیستی و آمریکایی امید به عناصر داخلی برای تغییر در جامعه ایران دارد تا بستر چنین کودتایی فراهم شود و بار دیگر خاطره تلخ کودتای 28 مرداد 1332 در ذهن مردم ایران زنده گردد.
🔻3-برای وزیر خارجهای که ۸ سال سکان دستگاه دیپلماسی کشور را در اختیار داشته باید تاسف خورد که در داستان «شیفت پارادایمی» یا همان چهارچوب فکری و اعتقادی خود، پارادایمی را مطرح میکند که دو طرف آن هیچ اشتراک فکری با هم نداشته و نسخهای برای ایران و آمریکا میپیچد که در تعارض خواستهها قرار دارند. ظریف از یک طرف میگوید در شیفت پارادایمی او آمریکا از دشمنی با ایران و قصد براندازی جمهوری اسلامی کوتاه بیاید و ایران نیز از خواستههای خود کوتاه آمده تا امکان صلح با دنیا- بخوانید آمریکا و اسرائیل- فراهم شود! اینکه از نگاه ظریف تهران و واشنگتن میتوانند «پیمان عدم تعرض» امضا کنند، قطعا نوعی خوشبینی کودکانه است. مگر ما «عهدنامه مودّت» با آمریکاییها را در سال 1334 در دولت «آیزنهاور» امضا نکرده بودیم، پس این همه دشمنی از تحریک عراق به جنگ با ایران گرفته تا هزاران اقدام دیگر در طول این 70 سال علیه ملت ایران چه بوده که مجددا باید دلخوش به «پیمان عدم تعرض» با آمریکا باشیم.
🔸درکجا آمریکاییها به تعهد خود عمل کردهاند که ظریف را بر آن داشته نسخه جدیدی را برای نزدیکی به آمریکا و امضای پیمان جدید ترغیب کند! حالا بر فرض که این پیمان امضا شد، طرف آمریکایی این سؤال را پیش میکشد که هستهای شما که با بمباران از بین رفت و با این پیمان عدم تعرض هم که قرار نیست ما به شما از این پس تعرضی داشته باشیم، بنابراین چه نیازی به موشک با مثلا بُرد 2000 کیلومتر دارید، در این صورت، چه پاسخی برای آن داریم.آقای ظریف و طیف ساختارشکن اصلاحات میدانند خواسته آمریکا در مورد ایران دفع مخاطره ایران در مورد اسرائیل و منافع آمریکا در منطقه است و این ممکن نیست مگر با کاهش قدرت دفاعی، موشکی و هستهای ایران. در واقع چیزی که ظریف و این آقایان دنبال آن هستند تغییر پارادایم سیاسی نظام است.
#یادداشت_روز
@Kayhan_Online