🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹 حق النفس
✍ در روزگار جوانی، با رفقا برای تفریح به یک در نزدیکی شهر رفتیم. کسی که ما را دعوت کرده بود قلیان را آماده کرد و با یک بسته سیگار به سمت ما آمد.
سیگار ها را یکی یکی روشن کرد و به دست رفقا می داد. من از سیگار نفرت داشتم ولی برای اینکه انگشت نما نشوم سیگار را از دست آن آقا گرفتم و شروع به کشیدن کردم!
حالم خیلی بد شد. خیلی سرفه کردم.
بعد از آن هیچ وقت سراغ قلیان و سیگار نرفتم.
اما در آن وانفسا، این صحنه را به من نشان دادند و گفتند: تو که میدانستی سیگار ضرر دارد چرا همان یکبار را کشیدی؟ تو حق النفس را رعایت نکردی و باید جواب بدهی.
همین باعث گرفتاری ام شد! در آنجا برخی افراد را دیدم که انسان های مذهبی و خوبی بودند اما به حق النفس اهمیت نداده بودند و بخاطر ضرر به بدن گرفتار بودند.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
#ارسالی_مخاطب
در پاسخ به خانومی که گفت پسرش رفتع زیر پتو که اسراییل خونشون پیدا نکنه ،بگم که.
دخترمن هرشب میره زیر پتو به حضرت رقیه میگه خدایا بابامو سالم برگردون،
آخه باباش واسه امنیت ایران و ایرانی هرچهارماه یه بار میاد خونه پیش دخترو پسرش،
وقتی میگیم ایران امنه،درکنارش بگیم چه باباهاو چه پسرهایی تو این راه جون دادند و جون میدن،
که ایران امن شده،کسایی که حتی اسم کوچه هامونم ازشون دریغ میکنیم 😔
خاطرات_همسر_مدافع
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
#ارسالی_مخاطب