eitaa logo
ختم انتظار 🇵🇸
394 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
96 فایل
﷽؛ #اللّهـمّ‌صلّ‌علی‌محمّـد‌و‌آل‌محمّـد‌و‌عجّل‌فرجهم‌ #و‌اهلک‌اعدائهم‌اجمعین • اطلاع رسانی ختم قرآن، نهج البلاغه و ... خانه‌ی قرآن حضرت معصومه علیهاالسلام • دیگر کانال‌های خانه‌ی قرآن: https://eitaa.com/IimamzamanI
مشاهده در ایتا
دانلود
Poyanfar - Ba To Khosham (128).mp3
5.07M
﷽؛ 🎼🌱 با تو خوشم با تو که دنیای منی ....
﷽؛ قَـلـبِــــ مَـا اینــ وَطَـــنـــ استــــ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽؛ .... قسمت ۱۷ "صورت و دستم کبود و پایم پر از آبله" خیلی مونده برسیم حرم ... اذان مغرب به افق کربلا ... قرار شد سرگروه مواظب کوله‌ها باشه و بریم نماز مسجد ... عضله‌ی پای یکی از همسفرا گرفت و نتونست راه بره ... همونجا با روغن سیاهدانه ماساژ دادیم و بعد رفتیم نماز .. وضوخونه مسجد که بودیم یهو برقا رفت ...ظلمات شداا ... اَاااه ... حالا چیکار کنیم دو دیقه‌ای طول نکشید برق اومد ... وضو گرفتیم ... برا خانوما مسجد جا نداشت و بجاش حسینه بود ... یهو دوون دوون کوچیک‌ترین همسفرمون اومد و با گریه گفت مامان‌ِ گروه از بالای پله‌ها افتاد! .... هاج و واج و مات و مبهوت دیدیم بله چشمتون روز بد نبینه... پاها و قفسه‌سینه‌ کبود! دست‌ش شکسته! اصلا نمی‌تونه تکون بخوره بی‌تابی می‌کرد ... ای حسین الان چطوری بیام حرمت .... ای حسین نمی‌خوای بیام! حال همه‌مون گرفته شد ... اینجا که نمی‌شه موند ... هر جور تونستی نمازت رو بخون بریم مرکز بهداشتی هلال احمری ... سریع نمازها رو خوندیم سرگروه ماجرا رو نمی‌دونست + یه خورده دست‌ مامانِ گروه درد می‌کنه - چی شده؟ + هیچی یهو اینجور شده ... -(با شوخی) یهو هم درست می‌شه ... بغض مامان گروه ترکید و سکوت رو شکست از پله‌ها افتادم .... سرگروه شوکه شد! مسکن دادن و با پارچه‌ای دست رو بستن به گردن! خدا رو شکر پاها چیزی نشده بود فقط کبود شدن ... حرکت کردیم ‌و با دقت نگاه می‌کنیم تا نماد ماه قرمز رو دیدیم به سرگروه خبر بدیم ... یعنی چی میشه بقیه راه ... پیاده روی رو می‌تونیم بریم؟ ادامه دارد ... از ناقه افتادی و صدا زدی کجایی بابا حسین .... شب ۱۴ صفر ۱۴۴۴ به فدای قدم یار ( ) شود هرچه که هست ....
﷽؛ .... قسمت ۱۸ به لطف امام حسین تو مرکز هلال‌احمر کربلا یه دکتر فوق‌تخصص ارتپد اصفهانی بودن ... تشخیص دادن دست شکسته خیلی ماهر بودن بدون عکس، دست رو جا انداختن و گچ‌گرفتن .... چند تا مسکن قوی هم دادن برا تسکین دردا ... گفتن رسیدین بیمارستان تل زینبیه یه عکس هم بگیرین و بیارین برام ... خدا رو شکر بخیر گذشت! مثل معجزه‌بود‌ ... از اون پله‌های مثلثی بیفتی و پاها و سر آسیبی نبینه معروف ترین دکتر ارتپد اصفهان اون موقع تو هلال‌احمر باشن و ... خدایا شکرت ... دوباره راهی شدیم.. به سمت حرم ارباب ... بعد یه مدت پیاده‌روی یهو نگامون گره خورد به گنبد حضرت عباس .... باب‌الحوائج .... و تا صبح موندیم بین‌الحرمین .... خیلی شلوغ بود روبروی درب صاحب‌الزمان نشستیم و کوله‌ها رو زمین گذاشتیم .‌‌.. قرار شد هرکی دل‌ش می‌خواد دست‌ش برسه به ضریح آقا بره از نزدیک زیارت کنه ‌... بقیه‌م از دور سلام دادیم ... عبدالموالی‌م قاپیوا گلمیشم حسین یا دست خالی‌م قاپیوا گلمیشم حسین .... و سهم ما یه سلام از دور به ارباب بی کفن ... و زمزمه‌ی نوحه‌هایی که یه سال مانوس بودیم باهاش ... جان آقا سن قوربان اقا سیدالعطشان آقا ‌.... آقا جان بوجور یوخااا بیلسن کی .... یه کنج از حرم بهم جا بده ... دلم تنگته خدا شاهده! و چشای پر حرف و پر اشک .... اینجا بیشتر زائرا با نگاه حرف دلشون رو به ارباب می‌گن! یاد همه بودیم ... و برا فرج دعا کردیم ... شب ۱۴ صفر ۱۴۴۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا