eitaa logo
❞ جرعه ای کتاب ❝ 🌿☕
165 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
758 ویدیو
47 فایل
هَـــر‌کس با کتابـــــ‌ها آࢪامــ گێرد،هــــــــيچ آࢪامشۍࢪا از دســــــتْ ندآدھ‌ اســـت؛) امـــــیڕالمـــؤمنیـݩ🌱🕊 ما اینجاییم اگه حرفی بود کافیه بزنی رو لینک 😉 https://harfeto.timefriend.net/17219293345896 کپی؟ صلوات بفرست برای ظهور اقا..حلاله
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸قسمت اول رمان مترسک مزرعه آتشین 🌸 🌺پارت بیست و سوم 🌺 به سر کوچه می رسیم. چشمم به پدر غلام ، مش برات می افتد. کنار پیت دودگرفته و پر از آتش جلوی مغازه «آقاسلام» ایستاده و چرت می زند😴. کمرش تاب برمی دارد و سرش نرم نرم پایین می آید. نزدیک زانوانش که می رسد هشیار می شود😶. دوباره قد راست میکند. اما لحظه ای بعد دوباره سرش انگار سنگین شده باشد، به پایین کش می آید. غلام کیفش را از دستم می گیرد😑. می ایستم و نگاهشان می کنم. غلام به طرف مش برات می رود و صدایش می کند. مش برات به سختی چشمان خمارش را باز میکند. مُفش تا چانه کش آمده. با آستین پالتوی نیمدار و تیره اش، مفش را می گیرد و می گوید: - پس کجا موندی جوون مرگ شده؟ 😒دارم می میرم! غلام دست مش برات را می گیرد و می گوید: - بیا بریم خونه. چرا اینجا ایستادی؟ مش برات دستش را میکشد و میگوید: - برو از چنگیز مرده شور برام دوا بخر. زود آمدی ها💊💉. آقاسلام از مغازه بیرون می آید. دستانش را روی آتش میگیرد و می گوید: - پسرجان! این بنده خدا از خیلی وقته این جا ایستاده. برو معطلش نذار.🤦‍♂️ غلام سرخ می شود. چشم می چرخاند و مرا می بیند. رگ های گردنش باد میکند و نعره میزند😡: برای چی نگاه میکنی چپول خان؟ د گم شو برو!🤬 پا تند میکنم و یک نفس تا خانه میدوم. مادرم چادر به سر، در را باز میکند. زیر لب سلام میکنم. مادر کنار میکشد و می گوید: - چیه؟ چرا صدات درنمیاد؟😐 می خواهم از راه پله بروم که مادر از پشت دستم را می گیرد. چادر، روی شانه هایش می افتد.😕 - بچه نشو! بيا غذات بخور.🥙 الآن سه روزه لب به غذا نزدی. دستم را میکشم و پله ها را دو تا یکی بالا می روم. در اتاق باز می شود و لیلا تو می آید. سر از کتاب بلند میکنم. - لجبازی نکن آیدین. هـر قـدر اعتصاب غذا کنی، آقاجان رضایت نامه نمیده.😑✋🏻 کتاب را می بندم و میگویم: - ببين ليلا، من حوصله ندارم. سربه سرم نذار. ليلا لبخندزنان به طرف آینه قدی روی دیوار که دورش را به زیبایی گچ بری کرده اند، می رود. با موهای خرمایی اش بازی میکند و میگوید: - آخه تو رو چه به بسیج و اسلحه؟😂 - لیلاخانم، گفتم سربه سرم نذار. کار دستت میدم😑! - وا، چه غلطای زیادی! جهنم، اون قدر غذا نخور تا از گشنگی بمیری. من که میدونم بیرون از خونه خندق بلاتُ پر میکنی.😏 تو باشی و گشنه بمونی؟! بلند می شوم. صورتم داغ شده است. لیلا را از تو آینه می بینم. برمی گردد طرفم. - تاسه می شمارم. بیرون نری یه تار مو برات نمی ذارم. یک لیلا با سماجت نگاهم میکند😐. -دو... لیلا تکانی به بدنش میدهد و موهایش را پشت سر جمع میکند. دو و نیم! لیلا چشم نازک میکند😑 و پا کشان بیرون می رود و در را محکم پشت سرش می بندد. مینشینم. چشمانم از گرسنگی نمی بیند. کیفم را باز میکنم و کلوچه ای درمی آورم و به نیش میکشم🍪. هوا تاریک شده که مهناز داخل اتاق می شود. -حضرت آقا! آقاجان احضارتون کرده.😏 -بگو خوابیده . -وا! همینم مونده به خاطر وجود نازنین عالی جناب، دروغم بگم. به ناچار بلند میشوم. مهناز جلوتر از من از راه پله پایین می رود.🤦 😍📚 😍😁📚 📚 🏴{@ketaaaab}🏴
🌸قسمت اول رمان مترسک مزرعه آتشین 🌸 🌺پارت بیست و چهارم 🌺 آقاجان زیر کرسی نشسته و نرم نرمک چایی می نوشد و به تلویزیون نگاه میکند.☕📽 آهسته سلام میکنم. سفره روی کرسی پهن است. آقاجان بی آنکه نگاهم کند می گوید: - این کارا چیه میکنی؟ بچه شدی؟ مرد گنده از غذا قهر میکنه!🍱😐 لیلا زیرجُلکی می خندد. دست به سفره نمی برم. 😑 خجالت بکش. بچه ای قهر میکنی؟🤨 اگه بچه نبودم، می ذاشتید عضو بسیج بشم. آقاجان حرف نمی زند.🙁 قند را با صدا می جود. مادرم دو تکه کوکوسبزی برایم می گذارد. با نان بازی میکنم. آقاجان استکان نعلبکی را روی کرسی می گذارد و می گوید: -گیرم بسیج شدی. بعد چه؟🙄 میفهمم که دارد نرم می شود. - جبهه که نمی روم😑 خب، کار بسیج محله چیه؟ - آموزش سلاح میبینم و شب جمعه ها، تو محله پاس می دیم 👣. آقاجان سرفه میکند و میگوید: - نه نشد. غروب نشده باید خونه باشی😐. من که اسیر جاده هام. تو لااقل باید خونه باشی. از کرسی فاصله میگیرم. آقاجان صدا بلند میکند. - بار آخرت باشه از سفره کنار میکشی. من از این بچه بازی ها بدم میاد😠😒. یه بار دیگه ... مادر به صرافت می افتد و می گوید: -آیدین، بیا سر سفره! عزیزآقا! شمام حرص نخورید. برای قلبتون خوب نیست😟. بغض میکنم💔. تا به حال آقاجان این طور سرم داد نزده بود. حتی مهناز و لیلا هم جا خورده اند😶. کنار سفره می خزم. لقمه ای نان به دندان میگیرم. هرچه میکنم، نمی توانم جلوی اشکم را بگیرم😭. - من هر کاری می خوام بکنم، قبول نمیکنید. میگم سال دیگه می خوام برم هنرستان و الکترونیک بخونم، میگید نه، باید تجربی بخونی. می خوام برم باشگاه، میگید دست و پات میشکنه. برق خونه ایراد پیدا میکنه، می خوام تعمیرش کنم، چون بلدم، می ترسید و میگید خشک میشی و می میری. دیگه خسته شدم🥺😭. مزه شور اشک را روی لبانم احساس میکنم. همه ساکنند. خودم هم ساکتم. پس این حرف ها را تو دلم زده ام؟ پس کی جرئت پیدا میکنم؟😤 در اتاق باز می شود. تکان نمی خورم. چشمانم را بسته نگه می دارم😑. کسی نزدیکم می نشیند. صورتم را به بالش فشار میدهم. بالش خیس اشک است. بوی مادرم می آید. تکانم می دهد و صدایم می کند. شانه تکان میدهم. مادرم پس گردنم را نیشگون می گیرد و می گوید🙄: - خودت لوس نکن بچه گربه! تو از دخترای دم بخت بیشتر اطوار می ریزی! پاشو که حرفت به کرسی نشوندی😏! از جا می پرم. مادرم کنار میکشد و می خندد😂. برگه ای را به طرفم میگیرد. -بیا شاپسر، اینم رضایت نامه ! برگه را می گیرم. آقاجان با خط شکسته اش، رضایت نامه ام را نوشته و مضا کرده است📄. می پرم توی بغل مادرم🫂. هر دو روی زمین می غلتيم. مادرم یکی به سرم می زند و خنده خنده میگوید🖐🏻😂: - خجالت بکش لندهـور خـودش مثل نی نی کوچولوهـا لـوس میکنه!😅 😍📚 😍😁📚 📚 🏴{@ketaaaab}🏴
شب جمعه حرم یار تماشا دارد حال و احوال گرفتار تماشا دارد گریه‌ی عبد گنه‌کار تماشا دارد آمدم گریه کنم تا که نگاهی بکنی چون ستاره به شب تار تماشا دارد هر چه شد بین من و تو ز همه پوشاندی آبروداری ستّار تماشا دارد بارها زیر همه قول و قرارم زده ام دستگیری تو هر بار تماشا دارد مهربانی به گنه‌کار بُود عادت تو 🏴{@ketaaaab}🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دݪ شوره ہا رو میبینۍ..!😅 اسم مارو بنویس تو زائراۍ اربعینۍ💔🙃 🥀 🖤 🕊 🏴{@ketaaaab}🏴
36695710433380.mp3
8.41M
بسݥ ࢪݕ اݪحسێن اۆ کھ خۆد ࢪسݥ عآشقے ۆ عآشق شدݩ ࢪا بھ ما آمۆخټ پس بھ شکرانھ ایݩ عآشقے مێخۆآنیم زیاࢪټ عآشۆࢪا ࢪابھ نێٺ از آقآجآنماݩ حجټ ٵبݩ الحسݩ عجڷ اللھ ټآ تسکێنے بآشد بࢪ دݪ دآݟ دێدة ایشاݩ دࢪ ایݩ ایاݥ و بھ نیابټ از دݪ دآغداࢪ ݕے ݕے دوعاݪم و شهداے کࢪݕلآ و ࢪسیدݩ مجنوݩ بھ لێلے اۺ کھ جز بیݩ اݪحࢪمیݩ اࢪباݕ چێزے ݩخواھد بۅد 🙂🙃 🖤 💔 🏴 🏴{@ketaaaab}🏴
ࢪفقآ... ٺۅے نمآݫ شـــباٺونــــــ‌ و عــبادآتټۅنــــ مآࢪو از دعآے خيـــرٺۅن بے بہره نــزآࢪید 🙂💔الټماســــ دعــــا💫 عــــآقـبټتان شــھدایے! ڪھ خيࢪیســټ بھ بݪندۍ ســرݧۅشټ:)🕊️ شــبټۅن إمـــآمــ زمــانے ۅ مݟطر بھ عــطر شھــــدآ💫 يا عــلۍ مــدڍ✋
AUD-20220708-WA0060.
13.47M
🍃زیاࢪٺ آل یاسێن🍃 زیاࢪٺ آݪ یآسێن ࢪا بھ نێٺ ظھۅࢪ آقا حجٺ ٵبݩ اݪحسݩ عجݪ الله تعاݪے فࢪجة الشࢪێف دࢪ ؤاپسێن ڵحظاٺ شݕ مێخوانیم🙂🍃 🕊 🖐 🏴{@ketaaaab}🏴
🌺بسم رب منجی عالم بشریت 💫🌺
✨🍃🌸🍃💐🍃🌸🍃✨ هرکس چهل صبا دعای عهدرابخواند ازیاران خواهدشد ان شاالله بسم الله الرحمن الرحیم اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى  الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ  وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِکَ حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ  وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. پس دست خودرابرران پای راست میزنی و3بارمیگویی⬇️⬇️ اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ 🏴﴾ @ketaaaab ﴿🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 توصیه امام عصر به دعای ندبه 🔵 یکی از بازرگانان اصفهانی که مورد اعتماد گروهی از دانشمندان بود، در عالم رؤیا به محضر امام زمان مشرف می شود و از ایشان می پرسد: فرج شما کی خواهد رسید؟ می فرمایند: «نزدیک است، به شیعیان ما بگوئید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند.» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🏴{@ketaaaab}🏴