پِلاکَت کو؟
اوایل برایم فقط یک اسم بود، اسم پروژهای که خیلی کند پیش میرفت تا اینکه برای پاسخ به یک سوال مطالعهاش را شروع کردم.
کتاب با سایر کتابهای تاریخ شفاهی که این مدت خوانده بودم تفاوت داشت.
توصیفات کتاب زیاد و با جزئیات بود؛ اولش فکر میکردم این پرداختها زاییده ذهن نویسنده است، اما بعد نویسنده برایم توضیح داد که خانم موسوی (راوی کتاب ) چنین توصیفات دقیقی از آنچه زندگی کرده را به خاطر داشته است.
توصیفات راوی و روان بودن قلم نویسنده مرا با خانم موسوی همراه کرد. انگار کفشهای او را به پا کرده بودم. انقلاب را، مسائل بهداشتی روستاهای دهه پنجاه را، جنگ و بمباران را، بیمارستان و مجروحان را همراه او تجربه کردم.
حالا پلاکت کو برای من مفهوم دیگری دارد! حس تکلیف و مسئولیتهایی که ادامه دارد و محدود به دهه خاصی نیست. جهان بینیای که حاصل انقلاب امام روح اللهست... شاید بی دلیل نبود که کتاب کند پیش میرفت، این مسیری ست که باید آهسته و پیوسته طی کرد، خستگی ناپذیر و بی چشم داشت.
روزی اگر راوی را ببینم در چشمانش محکم و قرص نگاه خواهم کرد و به او خواهم گفت، هرچه تلاش کردی، هرچه بیمهری و بیانصافی دیدی و دم نزدی، امروز و فردا و فرداهای دیگر ثمره اش را خواهی دید؛ نسل بعدی پرچم راهی که نسل شما شروع کرده است را زمین نمیگذارد...
#کتاب_خوب
#پلاکت_کو
https://eitaa.com/mirror13
⭐ برای سفارش کتاب پیام بدید👇
https://eitaa.com/ketaabyaar14_ir