eitaa logo
کتاب
821 دنبال‌کننده
325 عکس
372 ویدیو
70 فایل
📗کتاب یار مهربان است با نامهربانی از کنار آن نگذریم و با کتاب رفیق باشیم🥰 این کانال شما را تشویق به کتابخوانی می کند 📌با ما همراه باشید مدیر محتوی👈🏻 @ah0053
مشاهده در ایتا
دانلود
امام علی‏(ع): شَرُّ الأوطانِ ما لَم یَأمَن فیهِ القُطّانُ بدترین وطن، وطنی است که ساکنانش ایمن نباشند. ۱۳ مهر روز نیروی انتظامی بر عزیزانِ زحمتکش و ایجاد کنندگان آرامش و امنیت مبارک باد.                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
📜 برگی از تاریخ نماینده ایران و نماینده عراق در سازمان ملل توافق کردند که امام خمینی را از عراق اخراج کنند. دولت عراق در مهرماه سال ۱۳۵۷ از امام خمینی خواست تا این کشور را ترک کند. ۱۲ مهر امام خمینی با دعوت آیت الله سید عباس مُهری به سمت کویت رفت. دولت کویت امام را نپذیرفت و به کشورش راه نداد. امام با مشورت فرزندش حاج احمد آقا تصمیم گرفت به کشور فرانسه بروند. ۱۳ مهر به سمت کشور فرانسه عزیمت کردند و ۱۴ مهر در نوفل‌لوشاتو (منزل یکی از مریدان امام خمینی) مستقر شدند. یکی از مهمترین فواید این هجرت و تبعید این بود که برخلاف جوی که در عراق بود، در فرانسه خبرنگاران متعدد جهان در طول این چهار ماه بنوفل‌لوشاتو می‌آمدند و اخبار امام و انقلاب را منتشر می‌کردند.                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ 📚برای عضویت لایک کنید     ♡
نفوذی-فصل05.mp3
8.65M
🎧📔 کتاب صوتی نفوذی🌷 🔸فصل پنجم ✍🏼بهنام باقری 📚کانال "کتاب"👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3387818448Cd66b000dca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖دو دقیقه کتاب +۱۴ 📔کتاب سیاحت غرب ✍🏼مرحوم آقا نجفی قوچانی 📌قسمت بیست‌و‌دوم وارد حجره‌ای شدیم حوریه‌ای بر روی تخت نشسته بود که نور صورتش حجره را روشن و چشم را خیره می‌ساخت. هادی گفت: این همسر توست که به عقد تو درآمده و امشب از وادی السلام برای تو آمده است. این را گفت و از حجره بیرون شد من نزد او رفتم. او احتراماً به پا ایستاد و دست مرا بوسید و در پهلوی یکدیگر نشستیم. گفتم به چه سبب تو مال من شده‌ای؟ گفت: به خاطر داری که در فلان مدرسه در بحبوحه جوانی شب جمعه‌ای به خاطر اینکه به گناه نیفتی زنی را متعه کردی؟ گفت: من از قطرات غسل تو آفریده شده‌ام، بلکه من عکس و کپی در مرتبه سوم از آنها هستم! همسرم که بسیار طناز بود و سر به پایین انداخته بود، لبخندی زد و تبسمی کرد که از برق دندان‌هایش تمام قصرها روشن شدند، در همین حین به من گفت: جمال و کمال من در مقابل همسر تو در بهشت بسیار ناچیز است و تو در اینجا تاب دیدن آنها را نداری برای همین من که اشعه‌ای از آنها هستم و پرتویی از انوار جنت ابدی هستم در خدمت تو هستم. گفتم: چرا برای متعه چنین ثوابی به من داده شده؟ گفت: مصالح زیادی در متعه هست، از جمله اینکه کسی که نمی‌تواند ازدواج دائمی کند و نیاز به همسر دارد برای اینکه مرتکب زنا نشود و از دستورات خدا سرپیچی نکند، متعه می‌کند؛ از دیگر دلایل زیاد بودن ثوابش تولّی و تبرّی است! یعنی کسی که متعه می‌کند مخالفت می‌کند با دستوری که خليفه دوم داد و متعه را حرام کرد و این تبریست؛ همچنین متعه کننده پیرو امام علی(ع) و اولادش است چون امام علی(ع) فرمودند: اگر عمر ازدواج موقت را حرام نمی‌کرد جز افراد شقی مرتکب زنا نمی‌شدند. قسمت بعد: سرزمین شهوت ادامه دارد...                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
⚜قرآن در کلام اندیشمندان8⃣ ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه می گوید: امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان جهان را با یکدیگر متحد کنم تا نظامی یکنواخت، فقط براساس اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و می تواند مردم را به سعادت برساند، ترسیم کنم . قرآن به تنهایی عهده دار سعادت بشر است                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
🌙داستان شب شهید مطهری: یکی از آقایان نقل می‌کردند که‌ در یکی از شهرستانها، خداوند به مردی از کسبه که خیلی مقدس بود، تنها یک پسر داده بود. آن پسر برای آن مرد خیلی عزیز بود. آن پسر طبعاً لوس و ننر و حاکم بر پدر و مادر بار آمد. این پسر کم‌کم جوانی برومند شد. جوانی، فراغت، پولداری، لوسی و ننری دست بدست هم داده بود و او را جوانی هرزه بار آورده بود. پدر بیچاره خیلی صبر می کرد اما کار به جائی رسید که کم‌کم در خانه پدر که هیچ‌وقت جز مجالس مذهبی، مجلسی تشکیل‌ نمی‌شد، بساط مشروب پهن می‌کرد. تدریجاً زنان هر جائی را می‌آورد. پدرِ بیچاره دندان به جگر می‌گذاشت و چیزی نمی‌گفت. در آن اوقات تازه "گوجه فرنگی" به ایران آمده بود. عده‌ای علیه‌ این گوجه ملعون فرنگی! تبلیغ می‌کردند و می گفتند از آن جهت که از فرنگ آمده حرام است و مردم هم نمی‌خوردند و تدریجاً مردم آن شهر حساسیت‌ شدیدی درباره گوجه فرنگی پیدا کرده بودند و از هر حرامی در نظرشان حرامتر بود! در آن شهر به این گوجه "ارمنی بادمجان" می‌گفتند، این لقب از لقب "گوجه فرنگی " حادتر و تندتر بود، زیرا کلمه گوجه فرنگی فقط وطن‌ این گوجه را مشخص می‌کرد، ولی کلمه "ارمنی بادمجان" مذهب و دین آن‌ را نیز معین می‌کرد! قهراً در آن شهر تعصب و حساسیت مردم علیه این تازه وارد بیشتر بود! روزی به آن حاجی که پسرش هرزه و لاابالی شده بود و خودش خون دل می‌خورد و خاموش بود، اهل خانه خبر دادند که امروز آقا پسرت کار تازه‌ای کرده است‌، یک دستمال "ارمنی بادمجان" با خود به خانه آورده است! پدر وقتی که این خبر را شنید، دیگر تاب و توان را از دست داد. آمد پسر را صدا زد و گفت: پسر شراب خوردی صبر کردم! دنبال فحشاء رفتی صبر کردم! قمار کردی صبر کردم! خانه‌ام را مرکز شراب و فحشاء کردی‌ صبر کردم! حالا کار را به‌جایی رسانده‌ای که "ارمنی بادمجان" به خانه من‌ آورده‌ای! این دیگر برای من قابل تحمل نیست! دیگر من از تو گذشتم‌ و از الان پسرم نیستی! خانه من به هر گوری که می‌خواهی برو و دیگر اینجا نبینمت! شهید مطهری بعد از داستان می فرماید: این نمونه‌ای بود از حساسیتهایی که در مورد هیچ و پوچ و یا در مورد امور جزئی پیدا می‌شود و صد برابر حساسیتی است که در مورد امور اساسی پیدا می‌شود! کار حساسیت به جائی می‌رسد که تحمل "ارمنی بادمجان" از تحمل‌ شراب و قمار و فحشاء دشوارتر می‌گردد!                   ✦✦✦✦✦✦                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا