🕊🕊
🕊
🌹صبـح آمده
🕊تا باز کنی پنجرهها را
🌹از کوچه ببینم
🕊قَمَر روی شما را
🌹پلکی بزن از دور
🕊که چشمان قشنگت
🌹تأویل کند فَلسفهی
🕊شَمس و ضحی را
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
📜برگی از تاریخ
رزمندگان غواص پس از پوشیدن لباس مخصوص و صرف شام و اقامه نماز، در نقاطی از حاشیه اروند، در انتظار دستور ورود به آب نشستهاند. همه امید فرماندهان به این پیشتازان است و رمز اصلی پیروزی عملیات در دست آنهاست.
در ساعت ۸ شب ۲۰ بهمن سال ۱۳۶۴، سه هزار رزمنده غواص در طول جبهه عملیاتی پا به اروندرود میگذارند. سکوتی عمیق منطقه را فراگرفته و وجود لکههای ابر مانع از روشنایی کامل مهتاب شده است.
از این لحظه علائم دلهره بیش از پیش در کلیه فرماندهان عملیاتی پدیدار میشود. در محورهای مختلف، غواصها، ستون به ستون به سمت دشمن در حرکتاند. برای آنها مشخص شده است که در صورت انحراف و یا بروز هر حادثهای، میبایست از هر نقطهای که به ساحل دشمن رسیدند، پس از گشودن معابر نفوذی، وارد عمل شوند و راه بازگشتی برای آنها وجود ندارد.
برخلاف زمان ورود گروهانهای غواص به اروند که هیچ اثری از تلاطم آب مشاهده نمیشد و حرکت آب راکد به نظر میرسید، اینک در حالی که نیروهای غواص همگی به وسط اروند رسیدهاند، سطح آرام آب متلاطم شده و شدت امواج رودخانه افزایش یافته است.
این مسأله در آغاز کار موجب بروز مشکلاتی میشود، فینهای تعدادی از برادران از پایشان درآمده که آنها بیدرنگ رو به ساحل دشمن شنا میکنند، پارهای نیز براثر تلاطم شدید رودخانه، آب زیادی خوردهاند و دچار حالت تهوع شدهاند. تعدادی از برادران را حرکت سهمگین آب با خود میبرد، ولی در مجموع، قریب به اتفاق غواصان همچنان با موفقیت پیشروی میکنند.
✦✦✦✦✦✦
ނގމ
برای عضویت لایک کنید ♡
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚برتر از کتاب
یک تحلیل شنیدی از آینده منطقه
تحلیلی که شما هم حسش می کنی
به زودی یک میلیارد سنی، شیعه خواهند شد!😳
چون...
اللهم عجل لولیک الفرج🤲🏻
❀❀❀❀❀❀ ❀❀❀❀❀❀❀
ނގމ
برای عضویت لایک کنید ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎درخشش امام خمینی(ره) را در این کلیپ ببینید
مقایسه امام با شاه توهین به امام است.
مقایسه انقلاب با رژیم منحوس پهلوی هم خنده دار است.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹پست ویژه
فیلم کمتر دیده شده از تکبیر گفتن حاج قاسم سلیمانی در شب ۲۲ بهمن ماه، الله اکبر
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
الله اکبر یعنی پرچمداران لااله الا الله بدانند در این مسیر، بزرگترین قدرت هستی همراه و پشتیبان و سرپرست و یاور آنهاست...
سالروز پیروزی انقلاب اسلامی بر همه انقلابیون مبارک باد
┄┅┅┅┅🇮🇷┅┅┅┅┄
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
📜برگی از تاریخ انقلاب
با تشکیل دولت موقت به فرمان امام(ره) در 15 بهمنماه سال 1357، رژیم شاه در معرض سقوط کامل قرار گرفت و روند سرنگونی آن، شتابی مضاعف پیدا کرد. بختیار که با پیوستن همافران به جریان انقلاب و بیعت آنها با امام(ره)، کاملاً مستأصل شده بود، تصمیم گرفت انبارهای اسلحه نیروهای هوایی را، در محدوده پایگاه «فرحآباد»، بمباران کند. طرح عملیات بمباران، تا ساعت 6 صبح روز 22 بهمن، کامل شد. هدف بختیار، جلوگیری از دستیابی مردم به سلاح بود؛ اما مخالفت تعدادی از نظامیان با این طرح و البته، خطرات ناشی از این اقدام، اجرای آن را به بنبست کشاند. در همان حال، خبر سقوط انبارهایک مهمات ارتش و افتادن اسلحه به دست انقلابیون، در اتخاذ تصمیم لغو عملیات، بسیار مؤثر بود. این انبارها، ساعت 8 صبح به دست مردم افتاده بود. ارتش تقریباً به صورت کامل به مردم پیوسته بود و تنها، واحدهایی از گارد شاهنشاهی، همچنان به درگیری و کشتار ادامه میدادند. هنوز ظهر روز 22 بهمنماه سال 1357 فرا نرسیده بود که این درگیریها به اوج خود رسید.
┄┅┅┅┅🇮🇷┅┅┅┅┄
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
🌙داستان شب
تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند، تا بار بخرند و به شهر خود برگردند.
مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که به کارونسرایی میرفتند، مبلغ کمی پول میداد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو میکرد.
غلام جز نان و ماست و یا پنیر، چیزی نمیتوانست در راه بخرد و بخورد.
چون به شهر شام رسیدند، بار حاضر نبود، پس تاجر و غلاماش به کارونسرا رفتند تا استراحت کنند.
غلام فرصتی یافت در کارونسرا کارگری کند و ده سکه طلا مزد گرفت.
بار تاجر از راه رسید و بار را بستند و به قونیه برگشتند.
در مسیر راه، راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هرچه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمیکردند، غلام سکهای داشته باشد، پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند.
با التماس زیاد، ترحم کرده اسبها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند.
یک هفته در راه بودند، به کارونسرا رسیدند غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد.
تاجر پرسید: «تو چرا غذای گرم نمیخوری؟» غلام گفت: «من غلام هستم به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من میپذیرد اما تو تاجری و عادت نداری، شکم تو نافرمان است و نمیپذیرد.»
تاجر به یاد بدیهای خود و محبت غلام افتاد و گفت: «غذای گرم را بردار، به من از "عفو و معرفت و قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن" که بهترین هدیه تو به من است.»
من کنون فهمیدم که؛ "سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد،" مال بزرگ نمیخواهد بلکه قلب بزرگی میخواهد.
"آنانکه غنی هستند نمیبخشند آنانکه در خود احساس غنیبودن میکنند، می بخشند."
"من غنی بودم ولی در خود احساس غنی بودن نمیکردم و تو فقیری ولی احساس غنی بودن میکنی."
#داستان_شب
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡