eitaa logo
کتاب فیلم دفاع مقدس و شهدا
1.5هزار دنبال‌کننده
225 عکس
123 ویدیو
323 فایل
کانال کتاب فیلم دفاع مقدس و شهدا (ایتا _ تلگرام ) @ketab_film_defaa_mogaddas مدیر کانال ( تبادل ) @AlfJhoosen @AlfJhoosen2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 خاطره بسیار جالب و شنیدنی ( خاطراتی شنیدنی از اسارت یک رزمنده و مدافع حرم افغانستانی ایرانی تبار از دست تروریست های داعشی در سوریه) 🔻 قسمت_۱۴ ❌ قسمت_پایانے _ما چهارده نفر بودیم... «ابوربیر»،«ابوعلے»،«ڪولک»،«ابوخدر»،«ابو‌محمد»(چون در پایش پلاتین بود ابو سیخ صدایش میڪردیم)،«مجید»،«عبدالله»،«خلیل»،«ضیاء»،«ابونبیر»... نام بقیه را فراموش کردم! یڪے با آر‌پے‌جے میخواست بزند،گفتیم:«دیوانه!اگر تو آرپے‌جے بزنے ڪه خودمان میرویم روے هوا»! آنجا یک در خیلے بزرگ داشت... خلیل تا در را هل داد و گفت سه؛امان‌شان ندادیم! از بس به آنها شلیک ڪردیم،آبکش شده بودند... _براے اینڪه اگر هواپیما آمد به ماشین اصابت نڪند،ماشین با یک کیلومتر فاصله از زندان مستقر بود... ماشین را آوردیم و دوباره رفتیم داخل زندان! یک ون سفید آنجا بود... موبایل ها و بی سیم ها و هــر چه پول و مدارک داخل اتاق بود را برداشتیم،گذاشتیم داخل یک کیسه و سوار ماشین شدیم! تماس گرفتیم با ارتش... شماره فرمانده را گرفتند! با آنها هماهنگ ڪردیم ڪه برویم سمت‌شان! به محض اینڪه موافقت ڪردند،رفتیم داخل اتاق و راه افتادیم! _رسیدیم به اولین ایستگاه پلیس... همه صورت هایمان را بسته بودیم! صداے ضبط را زیاد ڪردیم و با بے سیم خاموش صحبت ڪردیم... یڪ تڪفیــرے داشت محوطه را جارو میڪرد!به او سلام دادیم... به لطف خدا آنجا را راحت رد ڪردیم! چهار،پنج ڪیلومتـر ڪه رفتیم،رسیدیم به ایستگاه بعدے... او به ما مشڪوک شد!ماشین را خاموش ڪردیم... ریختند دور و برمان! پرسیدند:«اول صبحے ڪجا میروید!؟» خلیل از قبل به ما گفته بود در پلیس راه هیچ ڪس حق ندارد صحبت ڪند جز خودم! او به آنها گفت:« بچه هاے جبهه النصره در محاصره هستند و بےسیم زده اند از زندان نیرو بفرست،ما نیرو ڪم داریم! داریم میرویم آنها را از محاصره در بیاوریم... این را ڪه گفت سریع راه را باز ڪردند! _دو پلیس راه قبلے از بچه هاے جیش الحر بودند! اما سومے از بچه‌هاے جبهة النصره بودند... اگر این را هم رد میڪردیم،خاڪریز بعدے بچه‌هاے خودمان بودند! وقتے به پست سوم رسیدیم،دیگر توقف نڪردیم! گاز ماشین را گرفتیم و رفتیم... _در پیچ و واپیچ هاے پلیس راه یک لحظه نزدیک بود ماشین چپ کند! اما توانستیم آنجا را رد ڪنیم... تڪفیرےها سریع دست به ڪار شدند و با دوشڪا و قناسه ما را از پشت میزدند! چرخ هاے ماشین پنچر شد... با همان لاستیک هاے پنچر خودمان را رساندیم به پلیس راه خودے! با بچه هاے مخابرات هماهنگ ڪرده بودیم اطلاع دهند ما داریم میاییم... اما آنها نگفته بودند! وقتے پیاده شدیم با ظاهرے ڪه داشتیم ، آنها فڪر ڪردن انتحارے هستیم! ریختند سرمان... ابوربیر پیاده شد ، تا خواست دستش را ببرد بالا و الله اکبر بگوید او را با تیر زدند! همه از ماشین پریدیم پایین و لباس هاےمان را در آوردیم... آنها به اطراف‌مان تیر میزدند! خون زیادے از ابوربیر میرفت... حدود ۲۰ دقیقه به ما شلیک شد تا در نهایت بچه هاے مخابرات اطلاع دادند ڪه ما خودے هستیم! آنها از سنگرها آمدند سمت ما ابوربیر را بردند بیمارستان و ما را هم بردند مقر! _فرماندهان جیش السورے اسممان را پرسیدند! هیچ‌ڪس داستان ما را باور نمیڪرد... خدا را شڪر ابوربیر هم زنده ماند و ما به دیدن‌شان رفتیم! وقتے ڪل ماجرا را ڪه نگاه میڪنم میبینم واقعا همه عنایت خدا بود و بس... هنوز هم بعد از حدود ۶ ماه ڪه به خانه برگشتم ، از لحاظ روحے حالم مساعد نیست! منے ڪه در روز چهار،پنج ساعت خوابیدن ڪفایت میڪرد ، الان قرصهایے میخورم ڪه ڪل بیست چهار ساعت خوابم! ز نظر روحے اعصابم از بین رفته... نمیتوانم یڪجا چند دقیقه بنشینم! پلاتین هاے بدنم شڪسته و اذیتم میڪند... هنوز شبها با ڪابوس از خواب بیدار میشوم! دندان هایم شڪسته... در روند درمان آن با ڪمبودهایے مواجه هستند اما همچنان پیگیرم! زمانے ڪه آزاد شدم احساس میڪردم دنیا را به من دادند... دلم میخواهد دوباره برگردم منطقه و به زیارت حرم حضرت زینب سلام الله علیها بروم! انشالله روزےام شود. ـــــــــــــــ پایان ــــــــــــــ کانال کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗کتاب " قدر تشنگی " ( بررسی عملکرد پدافند هوایی در دفاع مقدس ) کانال کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
4_547937466468794454.pdf
656.8K
📘کتاب بسیار زیبا " به سوی ایران " نویسنده : حسن طغرایی 🔺خاطرات نیروهای دلاور ارتش جمهوری اسلامی ایران از جبهه و جنگ کانال کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
هُبوط در شانزه لیزه-۱.pdf
2.39M
📘خاطرات " 🔺 حضور جانبازان دفاع مقدس در بیمارستان های اروپا جهت درمان و مرور خاطرات شب های عملیات 🔰 قسمت — ۱ ♦️فایل در کانال کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎧کتاب مجموعه صوتی نیمه پنهان ماه 🚁 « روایت شهید عباس دوران » 💯توضیحات: در این برنامه زوایای پنهان زندگی شهید عباس دوران را مرور می‌کنیم. آن‌چه می‌شنوید خاطرات همسر و همدم گرامی‌شان «نرگس خاتون دلی روی فر» از دوران کودکی، آشنایی، ازدواج، رفتار، اخلاق و گفتار ایشان در منزل و برخورد با دیگران بازگو شده‌است. سال ۱۳۲۹ بود، که عباس پا به عرصه هستی نهاد. مادر با شوق فراوان به تربیت او همت گماشت و عباس در شهر زیبای شیراز دوران شیرین کودکی را پشت سر نهاد. سال ۱۳۵۱ بعد از اتمام تحصیلات به دانشگاه خلبانی نیروی هوایی ارتش رفت، با اتمام دوره مقدماتی جهت ادامه تحصیل به امریکا اعزام شد و با اخذ نشان و گواهی‌نامه خلبانی به ایران بازگشت. تا از خاک پاک کشور خود محافظت نماید.با آغاز جنگ تحمیلی خدمت خود را در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیات فرماندهی پایگاه سوم شکاری نفتی شهید نوژه ادامه داد و در طول سالهای دفاع مقدس بیش از یک صد سورتی پرواز جنگ انجام داد. از لابلای خاطرات همسر شهید: در زمان جنگ عباس دوران در پایگاه بوشهر بود، از او دعوت کردند تا به تهران برود ولی او قبول نکرد و به همدان رفت زیرا از پشت میز نشستن خوشش نمی آمد و دوست داشت همیشه در تکاپو و پرواز باشد. عباس دوران همیشه ساکت و محجوب بود و در میان هشت فرزند خانواده اش و حتی اقوام از محبوب ترین افراد بود. شجاع و نترس بودن عباس دوران باعث شده بود که دوستان شوخ طبعش به او بگویند « عباس همیشه جوراب شانس می پوشد و بعد به عملیات می رود» در حق عباس دوران بسیار کم لطفی شده است . طی این سال ها کسی چندان به موضوع شهادت او نپرداخته است. و شما کمتر جایی یا برنامه و حتی نشریه ای می بینید که در آن سخنی از عباس به میان آمده باشد. حتی آخرین عملیات او که به گفته بسیاری از صاحب نظران از لحاظ سیاسی، بین المللی و نظامی در درجه بسیار بالای اهمیت قرار داشت، هنوز هم ناشناخته مانده است. روحش شاد وراهش پر رهرو باد 👇👇
عباس دوران.mp3
17.16M
🎧 کتاب 🔰از مجموعه 🔺بمناسبت ۳۰ تیرماه سالروز شهادت شهید خلبان عباس دوران کانال کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
هبوط درشانزه لیزه-۲.pdf
2.3M
📘خاطرات 🔺 حضور جانبازان دفاع مقدس در بیمارستان های اروپا جهت درمان و مرور خاطرات شب های عملیات 🔰 قسمت — ۲ ♦️فایل در کانال کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
19.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #مستند شکار جاسوسان سازمان سیا در ایران ♦️مدیر کل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات از شناسایی و دستگیری ۱۷ جاسوس تربیت یافته سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) در داخل کشور خبر داد کانال کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فیلم‌کوتاه نحوه ترور شهيد هسته‌ای داريوش رضايی‌نژاد به دست عوامل رژیم صهیونیستی به روایت همسر شهید 🔺بمناسبت سالروز شهادت شهید هسته ای داریوش رضایی نژاد کانال کتاب فیلم دفاع مقدس @ketab_film_defaa_mogaddas
🌹اول مرداد سالروز شهادت دانشمند هسته ای گرامی باد اول مرداد ۱۳۹۰ توسط عوامل سرویس جاسوسی اسرائیل (موساد) به شهادت رسید. 🔶▫🔷 هدیه به روحش صلوات 🌷☘🌷☘🌷 کانال کتاب فیلم دفاع مقدس https://eitaa.com/ketab_film_defaa_mogaddas