🌹امروز هم میریم سراغ یه شخصیت دیگه از کتابهامون که #امام_خمینی در زندگی او برای مبارزه با ظلم نقش بسزایی داشتند. با وجودیکه خانواده ای داشت حامی صهیونیست و حتی یهودی که در کنار او بودند و دشمن.👇👇👇
#ادواردو_آنیلی آرزو نداشت مازراتی و فراری سوار شود چون همه مازراتیها و فراریها مال خودشان بود و اصلا خودشان میساختند؛ کارخانهاش را داشتند!
ادواردو تنها پسر و وارث «جیانی آنیلی» بود که مالک شرکت سرمایهگذاری «اکسور» بود که این شرکت مالک کارخانههای خودروسازی فیات و فراری و مازراتی و آلفا رومئو و لانچیا و ایویکو بود و مالک شرکتهای بزرگ و معروف در صنعت ساختمانسازی و راهسازی و بالگردسازی و طراحی مد و لباس بود و البته چند کارخانه بزرگ تولید قطعات صنعتی و چند بانک خصوصی و چند شرکت تولید لوازم پزشکی و... هم داشت.
خلاصه وضعیتی بود که ادواردو به عنوان وارث این امپراتوری مالی، میلیاردر نبود؛ بلکه سوپرمولتی میلیاردر بود؛ درآمد سالانه خانواده آنیلی که «خانواده سلطنتی» ایتالیا لقب دارد در سال ۲۰۰۰ حدود ۶۰ تا ۸۰ میلیارد دلار برآورد میشود.
ادواردو از جوانی دنبال ادبیات و مذهب و عرفان و حقیقت بود و معلوم است که خیلی زود هم مسلمان شد و بعد شیعه.
#قصه_های_ادواردو
#من_ادواردو_نیستم
🔴کتاب:
#من_ادواردو_نیستم( برای جوانان)
و
#قصه_های_ادواردو( برای نوجوانان)
ادواردو میگوید:
«در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه... چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمدهاست. آن را برداشتم و شروع کردم به ورقزدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم. احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم» بعد هم خیلی زود شیعه شد و نامش شد مهدی.
❤️او بسیار عاشق امام زمان عج بود
https://onino.ir/man-edvardo-nistam/
https://onino.ir/gheseh-edvardo/
🌹«ادواردو» در نماز جمعه تهران در سال ۱۳۶۰ شمسی🌹
ادواردو چند بار به ایران آمد و خب جاهایی هم رفت؛ رفت به دیدار امام خمینی (ره) و پیشانیاش را امام (ره) بوسیدند و با آیتالله خامنهای هم دیدار کرد و به زیارت امام رضا (ع) هم رفت. نماز جمعه هم رفت؛ سال ۱۳۶۰ بود. ادواردو انقلاب ایران را ستایش میکرد و پر از شور و احساس بود و پس از دیدار با امام (ره) نوشت:
«به نام خدای بخشنده مهربان. یک شهروند از ایتالیا امروز به دیدار امامخمینی آمد. او برای ادای احترام به جمهوری اسلامی و شیعیان آمده است. او از بابت آنچه که انقلاب در پیشرفت هدف به نام خدا روی زمین در این عصر انجام داده از رهبر انقلاب تشکر کرد.»
https://onino.ir/man-edvardo-nistam/
https://onino.ir/gheseh-edvardo/
🔴 کتاب #پروفسور_فوفو
( ۱۰ تا ۱۲ساله)
کتاب “پروفسور فوفو” با خلق موجوداتی اساطیری، فضای داستانی جدیدی را خلق کرده است. کتاب شامل سه داستان بلند برای 🌹گروه سنی ج🌹 است که به موضوعات زیست محیطی میپردازد.( ۱۰ تا ۱۲ ساله)
موضوعاتی که کودکان و نوجوانان امروز درگیر آن هستند.
در این داستان با دختری به نام سحر وارد جهانِ فانتزیِ گلیم گوشها میشویم. گلیم گوشها موجوداتی هستند اساطیری که از صدماتی که انسانها به محیط زیست میزنند آسیب میبینند و اگر آنها آسیب ببینند انسانها دیگر به آب تصفیه شده دسترسی نخواهند داشت. اینکه گلیم گوشها چه میخورند و چطوری زندگی میکنند را باید در کتاب دید و خواند.
✨این سه داستان به سه موضوع:
رهاسازی زبالهها در محیط زیست
آلودگی صوتی و صدماتی که ایجاد میکند
و قاچاق حیوانات میپردازد.
کانال#کتاب_خاص:
https://onino.ir/professor-fofo/
سلااااااام🌹
با یه کتاب اومدم که مخصوص بچه های۶ تا ۱۱ سالمونه.
داستانی واقعی در قالب تخیل کودکانه که مقاوت رو به کودکان یاد میده.
اگه بیشتر از این کتاب میخواین بدونین مطلب زیر رو دنبال کنین☺️👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ #مردی_که_زبان_کبوترها_را_میدانست»
داستانی کودکانه درباره عملیات شکست محاصره شهر آمرلی عراق توسط سردار سلیمانی است که به کوشش مجموعه «خانه همبازی» و با حمایت بنیاد مکتب حاج قاسم تهیه شده است.
🌹شهر ۲۰هزار نفری آمرلی در حومه جنوبی استان کرکوک عراق در سال ۲۰۱۴ در محاصره کامل گروه تروریستی داعش قرار داشت اما بعد از ۸۹روز مقاومت دلاورانه زنان و مردان این شهر در نهم شهریورماه 93، با فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و به دست نیروهای حشد الشعبی آزاد شد.
❤️#کتاب_خاص
https://onino.ir/zabane-kabootar/
❤️ #مردی_که_زبان_کبوترها_را_میدانست
مناسب سن: ۶ تا ۱۱ سال
داستانی واقعی در قالب تخیل کودکانه که سعی در انتقال مفهوم مقاومت به کودکان را دارد.
زینب، در شهر محاصره شده آمرلی زندگی میکند.او مقاومت مردم را میبیند و سعی میکند تا برای نجات شهرش در مقابل دشمن کاری انجام دهد. اما چگونه؟
مردی که زبان کبوترها را میدانست براساس واقعیت و حرکت قهرمانانهی حاج قاسم سلیمانی در بستر خیال و دنیای کودک نوشته شده است.
نویسنده کتاب نازنین صابری بهداد و تصویرگر لیلا حیدری میباشند و به همت مجموعهی خانه هم بازی و در انتشارات راه یار ، برای گروه سنی زیر ۱۲ سال چاپ شده است.
❤️ #کتاب_خاص
https://onino.ir/zabane-kabootar/
📖کتاب خاص📚
🔴 #مظفر_سالاری جوانها و نوجوانها خوراک خوب عارفانه، عاشقانه میخواید بسم الله. #مرا_با_خودت_ببر: خوا
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
«ما شیرازیها حاج شیخ را از زمانی که آیتالله اصطهباناتی از نجف به شیراز و اصطهبانات بازگشت، میشناختیم و به ایشان ارادت داشتیم. آنموقع حاج شیخ که شاگرد ایشان بود، استاد را همراهی کرد و مدتی را در شیراز ماند. پس از آنکه آقای اصطهباناتی در دفاع از مشروطه کشته شد، حاج شیخ به احترام استاد شهیدش، پیاده از یزد به شیراز آمد تا تربت ایشان را که کنار حافظیه است، زیارت کند. آخرین باری که در سالخوردگی به شیراز آمد و دو هفتهای ماند، آقا سید نورالدین، که از علمای برجسته شهر بود، با اصرار فراوان، امامت مسجد وکیل را به ایشان سپرد. حاج شیخ شبها آنجا نماز میخواندند و منبر میرفتند. شیرازیها از آن نماز و منبر استقبال پرشوری کردند! همزمان از روستایی نزدیک شهر نیز که زمانی حاج شیخ برای تبلیغ به آنجا رفته بودند، دعوت به منبر شدند. آقا سید نورالدین نظرشان این بود که حتی اگر حاج شیخ با درشکه به آن روستا برود، رفتوبرگشتشان چهار ساعت طول میکشد. خسته میشوند و ممکن است به نماز مسجد وکیل نرسند یا برای سخنرانی حال نداشته باشند. حاج شیخ گفت: «یکی دو روز امتحان میکنیم. اگر پیشبینی شما درست از آب درآمد، دیگر نمیروم.»
من پیشکار آقا سید نورالدین بودم. ایشان مأمورم کرد که هر روز بعدازظهر، درشکهای کرایه کنم و حاج شیخ را به آن روستا ببرم و بیاورم. روز اول، درشکهای کرایه کردم و به دنبال حاج شیخ رفتم. ایشان منزل یکی از آشنایان یزدیاش بود. سوار شدیم و رفتیم. به حافظیه که رسیدیم، اشاره کرد درشکه را نگه دارم. پیاده شد و در قبرستانی که آنجا بود، فاتحهای برای مرحوم اصطهباناتی خواند. دوباره سوار شدیم. راه زیاد بود و جادهٔ خاکیای که از بین مزارع و باغها میگذشت، پرپیچوخم بود و پستیوبلندی زیادی داشت. سنگهای کوچکی که در دل جاده نشسته بود، زیر چرخ میرفت و درشکه را تکان میداد. حاج شیخ گفت: «صد رحمت به الاغ خودم!»»
📙 #گوهر_شب_چراغ
https://onino.ir/gohar-shab-cheragh/
🔴کانال #کتاب_خاص
https://eitaa.com/ketabe_khas
📖کتاب خاص📚
سلام کتاب داستانی رو میخوام بهتون معرفی کنم که از ۷ تا ۷۷ سال میتون بخونن. 😁کلا کتاب خانوادس مثل نو
💥💥💥پرفروشهای آنی نو💥💥💥
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عزیزان همیشه همراه اگه یادتون باشه مجموعه کتاب پانچلوها سری قبل با استقبال خوبی روبه رو شد.👌👌
دو جلد از این مجموعه دوباره موجود کردیم با تعداد #محدود هر کس جا مونده بسم الله تا تمام نشد.
کتابهایی بی نظیر هستن برای کل #خانواده از کودک تا مادر و پدرها☺️👇👇( ۷ تا ۷۷ساله)
💥کتابی برای انتقال مفاهیم ارزشمند اخلاقی مثل اعتماد به نفس،عزت نفس، شناخت توانایبهای خود و.....
هر کس این کتابها رو خریده برد کرده😉
#پانچلو
✅ در داستان «تو بی نظیری» اهالی شهر «ومیکیها» مرتب همدیگر را قضاوت میکنند. به واسطه توانمندیهای جسمی به هم ستاره میدهند و بابت ناتواناییها، به هم برچسب دایره میچسبانند.
«پانچلو» هر کار میکند، نمیتواند ستاره بگیرد. به او فقط دایره میچسبانند و روز به روز از جمع کسانی که ستاره گرفتهاند، دورتر میشود و به همین دلیل بسیار غمگین است.
تا این که روزی با «لوسیا» آشنا میشود که هیچ برچسبی به او نمینچسبد، نه ستاره و نه دایره ...
✅ در داستان «هدیهی مخصوص تو» یک روز صبح «ومیکیها» هدیههایی هماهنگ با علاقههایشان دریافت میکنند.
آنها کنجکاو میشوند تا بفهمند چه کسی این هدیهها را برایشان فرستاده است. ولی هنگامی که مشغول کمک به تازهواردها به دهکده میشوند، درمییابند که موضوعی بسیار مهمتر در پس این هدیهها وجود دارد....
💥✅سفارش با ۱۰% تخفیف در سایت آنی نو:
#هدیه_مخصوص_تو
https://onino.ir/panchelo-hedye-makhsoos-to/
#تو_بینظیری
https://onino.ir/panchelo-to-bi-naziri/
📖کتاب خاص📚
✅ در داستان «تو بی نظیری» اهالی شهر «ومیکیها» مرتب همدیگر را قضاوت میکنند. به واسطه توانمندیهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖کتاب خاص📚
✅ در داستان «تو بی نظیری» اهالی شهر «ومیکیها» مرتب همدیگر را قضاوت میکنند. به واسطه توانمندیهای
💥💥💥لطفا دوستانی که این مجموعه رو از ما خریداری کردن نظرشون رو برامون بفرستن
@admin_modiriyat
سلااااام بر خاص پسندها🌹😊
امروز کتابی رو بهتون معرفی میکنم که شما رو مییییییی بره به تهران قدیم،تهران دهه ۵۰ ,تهران قبل از انقلاب که در کوچه پس کوچه های اون مرام و لوطی گری پهلوونها رو میشد دید. با اون اصطلاحات قدیمی و پر مغز نویسنده سعی کرده تا بعضی فضایل اخلاقی رو که در این زمانه در حال کمرنگ شدن و نابود شدنه رو به نمایش بکشه و زنده نگه داره.
پیشنهاد #ننه_آغا 😉به شما👇👇👇
#قیدار
❤️ کتاب 📗 #قِیدار
حکایت مردی است که درخت مردانگی را خود به تنهایی آبیاری کرده و پرورش داده. مردی که امثال او در میان ما کم نبوده و نیستند اما برای خودشان مرام و مسلکی دارند. مرام نامه شان را که بخوانی در مقدمه اش نوشته اند که: "خوش نامی قدم اول است...از خوش نامی به بدنامی رسیدن، قدم بعدی بود...قدم آخر، گمنامی است...طوباللغرباء!"
#رضا_امیرخانی هم این بار راوی زندگی یکی از این مردان است. مردی به نام قِیدار. اهل تهران. صاحب یک گاراژ بزرگ با کلی ماشین سنگین. دست بده دارد و سر سفره ای که می اندازد کلی آدم دورش می شینن. حتی بارها شده وقتی به همراه شهلاجان- همسرش- به سفره خانه بین راه می رود همه سفره خانه را مهمان می کند.
💥کتاب قیدار ۹ فصل دارد که در هر فصل امیرخانی به بیان حکایتی از زندگی قیدار می پردازد. از فصل اول که به نام "مرسدس کوپه کروک آلبالویی متالیک" است و به ماجرای آشنا شدن قیدار و شهلاجان و ماجرای ماه عسل رفتن این دو می پردازد بگیرید تا آخرین فصل که خواندنی ترین فصل کتاب است اما برای لذت بردن از آن باید هشت فصل قبل را خوانده باشی.
🔴کانال#کتاب_خاص
https://eitaa.com/ketabe_khas
سفارش در سایت آنی نو:👇
https://onino.ir/ghidar/