#سنگی_که_نیفتاد
"در بخشی از این رمان آمده است: «ژس را بیرون آورده ام. این یکی سوزاندنش سخت است، واژه هایی که حبیبه انتخاب کرده و نوشته روی آن عمق داده اند به بیابان، به خودش، به من. فندک را روشن می کنم، نباید تردید کنم. این ژس ها بماند برای که؟ دستم می لرزد. شعله را نزدیک می برم. اول جاده آتش می گیردف بعد حبیبه، بعد من، بعد شعری که روی ژس آسمان است ...» !"
کتاب #رمان #داستان #انگیزشی
نویسنده : #محمد_علی_رکنی
#فروشگاه_آدینه
@ketabeadine1