ا❁﷽❁ا
❄️برشی برفی از کتاب #سر_به_هوا
📖#عباس با سرمایی که از دَرزهای پتو عبور می کرد و توی مغز استخوانش می نشست، بیدار شد.هر چه خودش را مچاله میکرد فایدهای نداشت. بابا را دید که او هم در خودش مچاله شده بود. آسمان پنجره سفید بود. بلند شد و پشت پنجره رفت. چشمانش را مالید. همه چیز شفاف شد. همه جا سفید بود. تکههای بزرگ #برف مثل خالی کردن پنبه های تشک بر سر #قم میبارید.
عباس از جا پرید. کلاهش را به سرش کشید و رفت توی کوچه. بچههای پامنار با اولین دانه برفی که روی زمین نشسته بود چشمانشان را باز کرده بودند و یکی یکی توی کوچه میآمدند.
🍉#برشی_از_کتاب
📘#سر_به_هوا
🖋#اکرم_الف_خانی
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
🔗https://ketabejamkaran.ir/133122
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran