eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.7هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
122 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
📙 🖋 ، ، ، ، ، ، ، ، ، و . 🔶یخ در بهشت مجموعه داستانی است از دفاع مقدس. این مجموعه حاصل نگاه یازده نویسنده خانم است به سال های جنگ. و این تنوع قلم، داستان هایی با جهانی متفاوت خلق کرده است. این کتاب معجونی است از تنوع زاویه دید، موقعیت های داستانی ناب، اقلیم های متفاوت و دردهایی مشترک. 🔷نویسنده همه ‌های این کتاب زن هستند که از دریچه دنیای زنانه به جنگ و دفاع مقدس نگاه کرده و کوشیده‌اند به طور دقیق حس و حال زنانه را در داستان انتقال دهند. همچنین در این مجموعه، زنان شخصیت اصلی داستان‌ها هستند. موضوع اصلی همه داستان‌های مجموعه، نقش زنان در عرصه دفاع مقدس است. تهیه کتاب : 🔗http://ketabejamkaran.ir/74644 📕📕📕📕📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا❁﷽❁ا 🗓 ۸تیر، روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی 📖 یکی سرفه می‌زند؛ سرفه‌های خشک. انگار که روده‌هایش دارد از گلویش بیرون می‌زند. آرام می‌روم بالای سرش. موهای آشفته‌ام می‌ریزد روی صورتش. موهایم را جمع می‌کنم بالای سرم. حمله عصبی، رعشه به جانش می‌اندازد. زبانم را نمی‌فهمد. می‌گویم: «سرش را بگیرید!» می‌لرزد. رنگ به صورتش نمانده. دست‌ها و صورتش پر شده از تاول‌های سیاه؛ مثل بقیه. می‌دانم فاروق دارد نگاهمان می‌کند. به دوربین نگاه می‌کنم و داد می‌زنم :«کثافت! قرارمان این نبود.» سرم را زمین می‌گذارم و با مشت می‌کوبم روی زمین. هق‌هقم بند نمی‌آید. سرم را بلند می‌کنم و دوباره داد می‌زنم: «کثافت! کثافت!» می‌دانم که دارد می‌خندد و باز از روی بلوز نازک قهوه‌ای‌ام تا عمق تنم را ورانداز می‌کند. جوان سرفه می‌زند. همه نگاهم می‌کنند. اینجا جز آن جوان سبزه‌رو که با چنگ افتاده به جان زخم‌هایش کسی عربی نمی‌داند. لابد با خودشان می‌گویند که من اینجا چه‌کار می‌کنم. ساعت نه صبح که بشود، میشل دوباره اتاق را پر می‌کند از آن گاز جهنمی. بعد کمتر از بیست و چهار ساعت، دست‌های من هم شبیه دست‌های این‌ها می‌شود. 📘 🖋 ، ، ، ، ، ، ، ، ، و . 👨‍👩‍👧‍👦مخاطب: جوان ا🛒خرید: 🔗http://ketabejamkaran.ir/74644 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
◼️◾️▪️ا❁﷽❁ا▪️◾️◼️ 📚یخ در بهشت مجموعه داستانی است از دفاع مقدس. این مجموعه حاصل نگاه یازده نویسنده خانم است به سال‌های جنگ. و این تنوع قلم، تنوع زاویه دید، موقعیت‌های داستانی ناب، اقلیم‌های متفاوت و دردهایی مشترک داستان‌هایی با جهانی متفاوت خلق کرده است. 📙 ، ، ، ، ، ، ، ، ، و ا🛒خرید ✅سوال مسابقه: ❓خانم ساکی یخ‌ها را برای چه می‌خواست؟ 1️⃣برای سالم ماندن جنازه‌ها 2️⃣یخ در بهشت برای رزمنده‌ها 3️⃣برای شربت برای مجروح ها 4️⃣یخ در بهشت برای امدادگرها 🔍پاسخ مسابقه را اینجا پیدا کنید🔑 📨عدد گزینه صحیح را به شماره 30006313 پیامک کنید. 🔸تا ساعت 18 فردا برای پاسخ‌گویی مهلت دارید. ا🖤هرکس که شیفته اباعبدالله است، به هر طریقی که می‌تونه با انتشار این مطلب ارادتش رو به اباعبدالله ابراز کند. 📗📗📗📗📗 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🗓 ۸تیر، روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی 📖 یکی سرفه می‌زند؛ سرفه‌های خشک. انگار که روده‌هایش دارد از گلویش بیرون می‌زند. آرام می‌روم بالای سرش. موهای آشفته‌ام می‌ریزد روی صورتش. موهایم را جمع می‌کنم بالای سرم. حمله عصبی، رعشه به جانش می‌اندازد. زبانم را نمی‌فهمد. می‌گویم: «سرش را بگیرید!» می‌لرزد. رنگ به صورتش نمانده. دست‌ها و صورتش پر شده از تاول‌های سیاه؛ مثل بقیه. می‌دانم فاروق دارد نگاهمان می‌کند. به دوربین نگاه می‌کنم و داد می‌زنم :«کثافت! قرارمان این نبود.» سرم را زمین می‌گذارم و با مشت می‌کوبم روی زمین. هق‌هقم بند نمی‌آید. سرم را بلند می‌کنم و دوباره داد می‌زنم: «کثافت! کثافت!» می‌دانم که دارد می‌خندد و باز از روی بلوز نازک قهوه‌ای‌ام تا عمق تنم را ورانداز می‌کند. جوان سرفه می‌زند. همه نگاهم می‌کنند. اینجا جز آن جوان سبزه‌رو که با چنگ افتاده به جان زخم‌هایش کسی عربی نمی‌داند. لابد با خودشان می‌گویند که من اینجا چه‌کار می‌کنم. ساعت نه صبح که بشود، میشل دوباره اتاق را پر می‌کند از آن گاز جهنمی. بعد کمتر از بیست و چهار ساعت، دست‌های من هم شبیه دست‌های این‌ها می‌شود. 📘 🖋 ، ، ، ، ، ، ، ، ، و . 🛒http://ketabejamkaran.ir/74644 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran