eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.7هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
122 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
ا❁﷽❁ا 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖جواب شنیده بود: «صِرف جانبازی مجوز رفتن به سوریه نیست. » اما مگر مصطفی کسی بود که به این راحتی قانع شود؟ از تخصصش در آن سال‌های دفاع مقدس گفت؛ از پزشک‌یاری در واحد بهداری، تا قایق‌رانی و قایق‌سازی در یگان دریایی و رانندگی لودر و بولدوزر و بیل‌مکانیکی در واحد رزمی مهندسی. دست‌آخر هم التماس را چاشنی کرده بود و شماره تلفن گذاشته بود که هروقت نیرو لازم داشتند، با او تماس بگیرند. اما به همین راحتی نیرو به سور یه اعزام نمی‌کردند و او را سر می‌دواندند. آرزوی شهادت، داشت او را سر می‌دواند. تماس نگرفتند و او هم تماس نگرفت. آن شب پس از تمام‌شدن شیفت خادمیش در بارگاه کر یمه اهل‌بیت، رو کرده بود به گنبد طلایی ولی‌نعمتش و به او گفته بود: «دیگه به هیچ بنی‌بشری زنگ نمی‌زنم! این راه لیاقت می‌خواد که من ندارم. » 🔰شهدا را یاد کنیم، حتی با ذکر یک صلوات. 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰، حتی با ذکر یک صلوات. 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖جواب دادی: «عزیزدلم! منظورم اینه که این پرچم به‌درد ما نمی‌خوره، جز از این کشو به اون کشوکردن. » بعدها همه‌تان فهمیدید که این پرچم مأموریت دارد. وقتی برای دفن داشتی لباس‌ها را آماده می‌کردی، لباس‌هایی که موقع خدمت به می‌پوشید و وصیت کرده بود با همان‌ها دفن شود، رو به بچه‌ها گفتی: «بچه‌ها لباس‌های بابا پرچم نداره. کاش یکی می‌خریدیم و می‌ذاشتیم رو لباس‌های بابا». دخترت با صدای گرفته جواب داد: «پرچمی که روی وسایل می‌ذارن، باید از جای خاصی اومده باشه و متبرک باشه». میان هق‌زدن‌های بچه‌ها بود که زرد کهربایی ، چشمت را روشن کرد. پرچم متبرک را خودش آورده بود. همان شد زینت لباس‌های سورمه‌ای خدمتش... شهید مدافع حرم 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔆زندگی عاشقانه ، به روایت همسر 📣 به چاپ دوم رسید. 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/131524 📚 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 📸 حضور خانم 🖋 نویسنده کتاب در غرفه 📘کتاب زندگی شهید مدافع حرم را به روایت همسر بازگو می‌کند. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒http://ketabejamkaran.ir/131524 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔺روایتی از عنایات شهید برای نگارش یک کتاب نویسنده کتاب گفت: هنگام نوشتن کتاب بارها مردد شدم و به بن‌بست خوردم، حتی یکبار از ادامه کار انصراف دادم، اما هربار عنایت شهید باعث شروع دوباره می‌شد تا جایی که گاهی احساس می‌کردم، خود شهید دارد می‌نویسد. ادامه را اینجا http://fna.ir/3cfcvp بخوانید. 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗http://ketabejamkaran.ir/131524 📡 🔊 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
📖ایستاد به نماز مغرب. باقی مدافعان به او اقتدا کردند. منش طوری بود که همه فکر می‌کردند روحانی است. هرجا که برای نماز می‌ایستاد، پشت‌سرش قامت می‌بستند. نماز که تمام شد، قرآن کوچک جیبی‌اش را بیرون آورد. چند صفحه مانده بود تا جزء تمام شود و شصت‌ویکمین ختم قرآنش کامل. تلاوتش که تمام شد و قرآن را توی جیب بغل لباسش گذاشت، یاد سی سال پیش افتاد؛ منطقه عملیاتی فکه. کتاب دعای توی جیب بغلش، مانع از شهادتش شده بود. ضرب گلوله را گرفته بود و او را انداخته بود توی دامن روزگار؛ روزگاری که حالا دستش را گرفته بود و او را نشانده بود اینجایی که هست. ناراضی نبود، ولی دیگر طاقت نداشت. قرآن را بوسید و برد و داخل چادر گذاشت. بعد نشست پشت دستگاه و با آقای قربانی، یکی از هم‌رزمان اهل اصفهان، مشغول زدن خاکریز شدند. 📙 🖋 @ketabeJamkaran
داستان زندگی شهید مدافع حرم دیدی بعضیها آروم و قرار ندارند و هرکجا لازم بدونند حاضر میشن و برای نجات جان انسانها جونشون رو هم به خطر میندازند؟👌 با این سوال بدیهیه یاد شهدا و رزمنده ها بیفتی💔 حتما اسمشون رو زیاد شنیدیم ولی هیچوقت رفتار و کارهای ش...هدا تکراری نمیشه و کسی نمیگه همه شون مثل همند. شهدا یه فرق های کوچیکی با هم دارند. هر کدوم از یک راهی لایق شهادت شدند. برای دونستن این راه خوندن زندگی نامه شون کمک میکنه تا بفهمیم شهدا چه جوری لایق شهادت شدند. چه جوری زندگی کردند و فرق شون با بقیه مردم چیه🤔 لبخند مصطفی شهیدی رو بهت معرفی میکنه که عجیب عاشق بوده❤️ لابد میگی همه شهدا عاشق شهادتند! درسته ولی مصطفی نه فقط عاشق شهادت که عاشق همسرش رقیه هم بوده. نه دیگه نشد. مصطفی نبی‌لو یک جوری عاشق رقیه ایاسه بود که نمیشه براش مثالی آورد😊 اگه میخوای با شهید مصطفی نبی‌لو و راز خنده همیشگی و عشقش به رقیه و بی قراری هاش رو بدونی، لبخند مصطفی رو بخون✅ برای تهیه کتاب کلیک کنید 👇🏻 https://ketabejamkaran.ir/131524 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰، حتی با ذکر یک صلوات. 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖تصمیم خودش را گرفته بود. باید امروز سر پا می‌شد. دایی‌جوادِ بچه‌ها راست می‌گفت: «خواهر من! بابای ما مُرده! این بنده خدا چه گناهی کرده که تو هفت‌ ماهه زندگی رو تعطیل کردی؟ » توی این هفت ماه زندگی‌شان تعطیل نشده بود، به کُما رفته بود. مصطفی همه تلاش خودش را کرده بود و تا توانسته بود، دم داده بود به زندگی تا نفس قطع نشود؛ از رتق‌ و فتق کارهای و بگیر ، تا گرفتن سفر ؛ از کباب‌کردن فلفل و بادمجان‌هایی که خودش در باغچه کوچک‌شان کاشته بود و رقیه عاشق مزه کبابی‌شان بود، تا خانه‌ تکانی نزدیک عید در اسفندماه. خسته و مانده از سر کار می‌آمد، اما وقتی می‌دید رقیه بچه‌ها را لباس پوشانده و خودش آماده شده تا سر مزار بروند، بدون هیچ نشانی از خستگی، فرمان را می‌چرخاند به مقصد .تمام مسیر توی اتوبان چشم‌های نگرانش را به رقیه می‌دوخت که زیرلب چیزی می‌خواند و اشک می‌ریخت. شهید 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰، حتی با ذکر یک صلوات. 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖نگاهت می‌افتد به رقص پرچم‌های سدری بالای سر هر مزار شهید. از مادر شنیده بودی که احمد دوست داشته در کنار دفن شود؛ درست همینجا. هم همین را می‌خواست. هربار که می‌آمدید به ، همین را می‌گفت. قدم می‌زدید بین قبور شهدا و مصطفی از حس خوبش درمورد این مکان می‌گفت؛ جایی که برای او بهشت زهرا در تهران را تداعی می‌کرد. حالا که یادت می‌آید، می‌بینی آن‌موقع چندان این حس مصطفی را جدی نمی‌گرفتی. شهید مدافع حرم 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰، حتی با ذکر یک صلوات. 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖فقط همین نبود؛ فقط این هیئت و این بچه‌ها نبودند. مصطفی انگار قرار بود دست همه را بگیرد؛ حتی بعداز شهادتش. انگار قرار نبود جهادش تمام شود؛ حتی بعداز شهادتش. آن چند سال جنگ، پشت لودر و بولدزر نشستن و ساختن راه و جاده برای رزمنده‌ها؛ بعداز آن هم نشستن پشت مرکب عقل و تدبیر جهت ساختن راه درست برای فرزندان انقلاب و به‌قول خودش کادرسازی برای زمان ظهور. به‌نظر خودش زدن هیئت و گرفتن مراسم هفتگی، یکی از این راه‌ها بود. بعداز شهادت مصطفی، حسینیه سوت‌وکور شده بود و دیگر کسی دل‌ودماغ گرفتن مراسم هفتگی را نداشت. در آن مراسم مدیر مجتمع میان‌دار هیئت بود و پسرش مداح و روضه‌خوان؛ همه هفته و در طول سال برگزار می‌شد، ولو با چند بچه یا با موجی از جمعیت. شهید مدافع حرم 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰، حتی با ذکر یک صلوات. 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖 چقدر هوای تو را داشت. چقدر هوای تو را دارد. آن چهارپایه تاشو را که همیشه برای تو برمی‌داشت و زیر بغلش می‌گرفت تا هرجایی که خواستی بنشینی، راحت باشی، حالا شده این سکوی سیمانی که راحت روی آن بنشینی و به چهره خندان او نگاه کنی و اشک بریزی. وقتی می‌رفتید بیرون، آن‌قدر می‌گشت تا جایی برای نشستن پیدا کند که کسی نتواند رو به‌روی شما بنشیند و حالا مزارش جایی است که عمراً کسی بتواند روبه‌رویتان بنشیند. تا زمانی که خودش بود، مراقب بود رفتار بچه‌ها با تو درست باشد و بعد، همه دغدغه‌اش این شد که اگر بعد از خودش بچه‌ها رفتار درستی با تو نداشته باشند، شرمنده تو می‌شود؛ حتی در محشر... شهید مدافع حرم به روایت همسر 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
📸 حضور خانم نویسنده کتاب 📘📘📘📘📘 سی و پنجمین ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📚 طبق روال هر هفته می‌خوایم یه کتاب رو با شیوه‌های مختلف بهتون معرفی کنیم تا کتابا رو بهتر بشناسید و به دیگران معرفی کنید. 📣کتاب هفته هم داره و هم 🎉سه‌شنبه‌ها مسابقه و جایزه، جمعه‌ها تخفیف 🚨به مناسبت ایام بزرگداشت و اسارت (س) یه کتاب درباره یکی از ایشان به شما معرفی می‌کنیم. 📙 کتاب این هفته: 🖋 به قلم: 📜 به روایت همسر برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 اگه این کتاب رو خوندید حتما نظرتون رو به آیدی @ketabejamkaran_admin برامون بفرستید. 📚 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
1️⃣ خصوصیات آشنا می‌شویم. 2️⃣ از سبک زندگی شهید درس می‌گیریم. 3️⃣ همسرداری صحیح را یاد می‌گیریم. 📙 کتاب این هفته: 🖋 به قلم: 📜 به روایت همسر برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 اگه این کتاب رو خوندید حتما نظرتون رو به آیدی @ketabejamkaran_admin برامون بفرستید. 📚 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
⚠️ یکی از مهمترین خصوصیات برای انتخاب یک رمان و خوندنش، اون کتاب هست. 💯 ما اینجا و برای رمان‌هایی که به عنوان به شما معرفی میشن، چند صفحه ابتدایی کتاب رو منتشر می‌کنیم تا با و آشنا بشید و بهتر بتونید کتاب مورد علاقه‌تون رو انتخاب کنید. و صفحات ابتدایی کتاب این هفته رو مطالعه کنید. 📙 کتاب این هفته: 🖋 به قلم: 📜 به روایت همسر برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📚 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
👨‍👩‍👧‍👦این کتاب برای چه سنی مناسبه؟ ⏱چقد می‌بره بخونم؟ حدود دو ساعت و نیم (150صفحه) ❓قیمت کتاب چقده؟ 75.000 تومان (تخفیف هم داره!) 🎁کتاب رو به کی می‌تونیم بدیم؟ زوج‌های جوان، علاقه‌مندان به شهادت و شهدا 📙 کتاب این هفته: 🖋 به قلم: 📜 به روایت همسر برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📚 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
✅سوال مسابقه: ❓ در کجا به شهادت رسید؟ 1️⃣ دمشق 2️⃣ حمص 3️⃣ حلب 4️⃣ لاذقیه 🎁 به قید قرعه به یکی از کسانی که پاسخ صحیح را ارسال کنند، یک جلد از آثار کتاب جمکران اهدا خواهد شد. 📨فقط عدد گزینه صحیح را به شماره 30006313 پیامک کنید. ⏳مهلت پاسخ تا پایان پنجشنبه 18 مرداد 📚 📙 🖋 📜 به روایت همسر برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🍉 «حالا چرا من؟ این همه ! از یکی از عزیزان دیگه دعوت کنید.» ولی آن‌ها می‌خواستند فقط تو مهمان برنامه‌شان باشی. گفته بودند همان ایام شهادتِ ، چند نفر از دانشجوها آمده بودند دیدنتان. پای صحبت‌های تو نشسته بودند و تو برایشان از زندگی عاشقانه‌تان گفته بودی؛ از مرام و سبک زندگی متفاوتتان گفته بودی. از دوری از مردی گفته بودی که آرام جانت بوده و هست؛ حتی همین حالا که نیست. از این گفته بودی که چطور آرام جانم شده بودید برای هم. از مردی گفته بودی که در سخت‌ترین لحظات زندگیتان، را برایت ساخته؛ از گرمای زیبایتان که ناخودآ گاه سرها را مثل آفتابگردان به طرفتان می‌چرخانده. از توجه به اتفاق‌های خاص زندگی‌تان گفته بودی؛ روز زن، تولد و سالگرد عقد و ازدواج؛ و از قطع نشدن این توجه، حتی بعد از . ماجرای خواب آن شب را گفته بودی؛ شب تولدت... 📙 کتاب این هفته: 🖋 به قلم: 📜 به روایت همسر برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📚 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببینید: بخش‌هایی دیدنی از مستند شهید مدافع حرم و صحبت های همسر و فرزندان این شهید بزرگوار. بمناسبت بزرگداشت 📙 کتاب این هفته: 🖋 به قلم: 📜 به روایت همسر برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
👨‍👩‍👧‍👦می‌دونستید نظر شما می‌تونه به دیگران کمک کنه برای انتخاب بهتر کتاب؟ ✌️ما اینجا نظرهای مخاطبامون رو با شما به اشتراک می‌ذاریم تا بهتر بتونید کتاب دلخواهتون رو انتخاب کنید. 📙 کتاب این هفته: 🖋 به قلم: 📜 به روایت همسر برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📚 📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
⏳تا ساعت 24 جمعه 19 مرداد 1403 📙 کتاب این هفته: 🖋 به قلم: 📜 به روایت همسر برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰، حتی با ذکر یک صلوات. 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖راستی، به مصطفی گفتی که آلبوم‌ها و نامه‌ها را سربه‌نیست کردی؟ دیدن آن‌همه عکس و نامه و خاطره، بدون مصطفی چه لطفی داشت؟ تك‌تک عكس‌ها را می‌توانستی حتی با چشم‌های بسته هم ببینی. دیگر برای چه آن‌ها را می‌خواستی؟ حضور مصطفی بود که به چند بار خواندن نامه‌ها و دیدن عکس‌ها لطف می‌داد. طبق عادت بوسه‌ای به سنگ سفید می‌زنی؛ عادتی که بعداز مصطفی، تو آن را حفظ کردی؛ رسمی همیشگی که مصطفی آن را باب کرده بود؛ هرروز بعد از هر رفتنی و هر آمدنی، حتی زمانی‌که برای یک لحظه تا سر کوچه می‌رفت، دستش را حلقه می‌کرد دور گردنت، تو را می‌بوسید و می‌رفت. شده بود وقت‌هایی که یادش می‌رفت و نیمه راه برمی‌گشت و بوسه قضاشده را ادا می‌کرد. به چشم همه عادی می‌آمد این کار. غیر از این انتظاری نمی‌رفت از عشقی که بین شما بود و زبان زد همه. به روایت همسر 📙 کتاب این هفته: 🖋 به قلم: برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 📕📗📘📙 📙📘📗📕 پاسخ صحیح: گزینه 4 🏵برنده مسابقه کتاب 🏅0916***1863 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰مقام معظم رهبری: یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست. 🌹، حتی با ذکر یک صلوات. 📖 سبد را می‌گذاری پایین اسم مصطفی. بوی سیب‌ها توی دست نسیم پاییزی می‌نشیند و مشامت پر می‌شود از بوی خاطراتتان. بی‌صدا و عمیق نفس می‌گیری و آن را با بغض بیرون میدهی. _تو نخندی، کی بخنده؟ چهره خندان مصطفی جزئی از خاطراتت است. نه فقط با تو؛ از هرکس دیگری هم که بپرسی، همین آدرس را می‌دهد: آدم بشّاشی بود... خنده از چهره‌ ش نمی‌افتاد... با همه می‌گفت و می‌خندید... جُک‌ های دست اول تعریف می‌کرد که شاید بی‌مزه بود، اما محال بود نخندونه... از اون آدم‌ها بود که وقتی حدیث آقا رسول خدا(ص) رو می‌خوندی که مؤمن غمش تو دلشه و چهره‌ش شاده، یاد اون می‌افتادی... ولی تو شاهد بودی که ماه آخر، غم دلش هم ریخته بود توی صورتش. کمتر می‌خندید و بیشتر توی خودش بود. کمتر شوخی می‌کرد و بیشتر از رفتن می‌گفت. شهید مدافع حرم 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🚨 به پویش پیوست. 💎 سرکار خانم مریم دوست محمدیان نویسنده کتاب‌ حق التألیف چاپ بعدی اثر خود در را صرف کمک به مردم مظلوم و کرد. 📚شما هم می‌توانید با تهیه کتاب ایشان در این کار خیر سهیم باشید. برای ثبت سفارش کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/131524 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran