•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈•
_ خواب دیدم تمام مردم دنیا، همه با لباس های خواب راه راه یک شکل ایستادن توی کوچهها و خیابان ها و دارند آسمون را تماشا میکنن!
از آسمون بارون شدیدی می بارید ولی هیچ کس از این بارون خیس نمی شد.
همه خشک بودن. انگار نه انگار که بارون می بارید! همه مثل مجسمه خشک شون زده بود و داشتند به یک نقطه خاص توی آسمون نگاه می کردن.
هیچ کس تکون نمیخورد.
من کنجکاو سرم را بالا کردم طرف آسمون و با تعجب به اون چیزی که اونها تماشا می کردند نگاه کردم.
صدای رعدی بلند می شود. توماس و جاستین هر دو به طرف پنجره برمیگردند. جاستین سری تکان می دهد.
- چقدر عجیب!
توماس میان درد ادامه میدهد.
_ کنجکاو سرم را بلند کردم تا ببینم چه چیزی توی آسمون هست که تمام مردم دنیا دارند نگاهش می کنند.
جاستین می پرسد:
_ اون رو دیدی؟
توماس سری تکان میدهد.
_ چه بود بالای ابرها؟
_ مسیح نشسته بود روی یک کاناپه قدیمی و داشت به کاریکاتور محمد در روزنامه نگاه میکرد و اشک میریخت.
🍃🌸 بخشی از کتاب #گریه_های_مسیح
#لبیک_یا_رسول_الله
#من_محمد_را_دوست_دارم
@ketabekhoobam
✨ قلم / ۴
وَ اِنَّکَ لَعَلَیٰ خُلُقٍ عَظیم ....
✍ و آنکس که خُلق عظیم تو را شناخت ؛
بیشک در برابر پروردگارت، زانو خواهد زد !
این همان هراسی است که قرنهاست،
دیواری از خباثت را عَلم کرده ...
تا دستِ مردم زمین، به آغوشت نرسد!
دیوارها فرو میریزند و ...
نور خدا، با آخرین محمّد از نسل تو، تمام جهان را در بر خواهد گرفت...💫
#ProphetMuhammad
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️
#میلاد_پیامبر_اکرم (ص) 🌸