eitaa logo
کتابــ کدهــ تسنیمــ
1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
229 ویدیو
49 فایل
خوش اومدین به اینجا 💐 کتابکده تسنیم با گلچینی از کتاب ها و محصولات ناب فرهنگی ،آموزشی برای شما خوبان ✨ فروش به صورت مجازی و ارسال وحضوری ⇦زیرزمین مطلب خان @Jo_zm_sh🆔 ۰۹۱۹۶۶۹۲۷۱۶📲 محصولات فرهنگی م :) @ghorfeh_tasnim
مشاهده در ایتا
دانلود
📗 میثم تمار از مجموعه ۱۴ جلدی دوستان پیامبر(ص) و علی(ع) 🍉 برده عاشق هیجان زده و مشتاق به امام علی علیه السلام نگاه میکرد. شیفته و شیدای مولایش بود و سالهای سال در جستجوی او؛ اما به خاطر برده بودنش، پیش از این نتوانسته بود به دیدار خلیفه مسلمانان بیاید. امیرمومنان علی علیه السلام به خاطر ظلم هایی که منافقان در حقش روا داشته بودند شکسته شده بود. اما هیبتی چون کوه داشت. شانه هایش ستبر بود و بازوانش کارآزموده و قوی. _ نامت چیست؟ _سالم لبخند دلنشینی بر لبهای امیرمومنان علی علیه السلام رنگ گرفت. امام رو به برده ایرانی گفت از رسول خدا شنیدم که پدرت اسم تورا میثم گذاشته. پس به همان نام برگرد و کنیه ات را «ابو سالم» قرار بده! میثم با صدایی آمیخته به گریه گفت:« چه راست و درست گفت خدا و رسول خداو امیر مومنان!» 🌹جهت تهیه کتاب و مطالعه داستان شیرین خرما فروش عاشق پیام بدید👇 @Jo_zm_sh 🍃قیمت جلد: ۲٠/٠٠٠ تومن 📚@ketabkadeh_tasnim
📕مهربانترین عمو ابوطالب از مجموعه ۱۴ جلدی دوستان پیامبر (ص) وعلی (ع) 🍉 وقتی عبدالمطلب در بستر مرگ بود، در میان فرزندانش رو به محمد کرد و گفت:« پسرم پدربزرگ دیگر زنده نخواهد بود. تو بعد از من در میان عموها و عمه هایت کدام یک را برای سرپرستی خود انتخاب می کنی؟» حضرت محمد (ص) نگاهی به عموها و عمه ها انداخت ، سپس برخاست و در کنار ابوطالب نشست.🌸 🦋 جهت تهیه و مطالعه کتاب شیرین ابوطالب پیام بدید👇 @Jo_zm_sh 🍃قیمت جلد: ۲٠/٠٠٠تومن 📚@ketabkadeh_tasnim
📙در جستجوی خورشید اویس قرنی از مجموعه ۱۴ جلدی دوستان پیامبر (ص) و علی(ع) 🍉 اویس هیچگاه نتوانست به مدینه برود و حضرت محمد صلی الله علیه و آله را زیارت کند تا آنکه به او پیامبر خدا از دنیا رفت. او دیگر آن مرد شاداب گذشته نبود. بعد از چند سال شرایط به گونه ای شد که بسیاری از مردم یمن...تصمیم گرفتند به شهر کوفه کوچک کنند. کوفه در زمان خلیفه دوم مرکز مهمی برای مسلمانان به حساب می آمد.... روزی به خلیفه دوم خبر رسید اویس قرنی از یمن به کوفه مهاجرت کرده است خلیفه با خوشحالی از خانه خود بیرون آمد و محله به محله دنبال اویس گشت... ... مرد خندید و گفت به قیافه ام می‌آید؟! نه من نیستم! عمر گفت آیا او را میشناسی؟ مرد جواب داد:«آری من اویس قرنی را خوب می شناسم اما شما چرا سراغ او را از من می گیرید و در میان ما قرنی ها تنهاست و در سادگی و فقر زندگی می کند کسی او را به حساب نمی آورد» خلیفه به گریه افتاد وگفت:« چه می گویی مرد، او آدم بزرگی است. من از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود به تعداد جمعیت دو قبیله ربیعه و مضر، از مردم را شفاعت می‌کند تا به بهشت وارد شوند.» 🌿اگر میخواهید درباره اویس بیشتر بدانید به آیدی زیر پیام بدید👇 @Jo_zm_sh 🍃قیمت جلد ۲۰/۰۰۰ تومان 📚@ketabkadeh_tasnim
📘یار ایرانی سلمان فارسی از مجموعه ۱۴ جلدی دوستان پیامبر (ص) و علی (ع) 🍉 همان دم روزبه که بر بالای درخت بود اختیار از کف داد و نزدیک بود پایین بیفتد. او شوق کنان پایین آمد. ارباب و پسرعمویش با تعجب به او خیره شدند. روزبه از شوق زیاد می لرزید و بی اختیار بود. _چه خبر است؟ آن پیامبر چه زمانی ظهور کرده؟ ارباب با عصبانیت برخاست بر سینه روزبه زد و با خشم گفت:«تو دیگر چه می گویی بیچاره؟ این حرفها به تو ارتباطی ندارد برو به کار خودت مشغول باش!» روزبه به کار خود ادامه داد اما تمام هوش و حواسش به خبری بود که پسر عموی ارباب به باغ آورد. شب که شد فکری به خاطرش رسید. وقت خواب بود اما خواب به چشم هایش نمی آمد. به سراغ ارباب رفت و خود را آرام و مهربان نشان داد. _مقداری خرما می خواهم. _خرما!... خرما برای چه؟... خب بردار! با اینکه ارباب از خواسته او تعجب کرده بود، از کنار آن بیخیال گذشت.او به بهروز به علاقه داشت و برده اش را از خود نمی راند.... خرما را در سبدی ریخت... سوار بر اسب شد و به تاخت به قبا رفت... 🌹داستان دلدادگی سلمان فارسی به پیامبر خدا (ص) خواندن داره، حتما پیام بدید👇 @Jo_zm_sh قیمت جلد ۳۰/۰۰۰ تومان 📚@ketabkadeh_tasnim
📗سفیر مسلم بن عقیل از مجموعه ۱۴ جلدی دوستان پیامبر (ص) و علی( ع) 🍉 مسلم در کنار قبر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ایستاد. اشک ریزان زیر لب حرف‌هایی زد سپس دعا و نماز خواند. قبر را بوسید و در آغوش گرفت و بلند بلند گریست. سپس به سراغ کوچه بنی هاشم رفت. هنوز بسیاری از بزرگان بنی هاشم در مدینه بودند. کسانی چون محمد حنفیه برادر امام حسین (ع) که توان همراهی با امام حسین (ع) را پیدا نکرده بود. مسلم با همه خاندانش خداحافظی کرد. هاشمیان با چشمانی پر از اشک مردی را بدرقه کردند که در شجاعت زبانزد بود. زیبا روی و خوش گفتار و خوش سخن بود. مسلم مثل حضرت عباس حضرت علی اکبر در میان خاندان اهل بیت (ع) دوست داشتنی و مورد توجه بود. 🦋اگر میخواهید با شخصیت مسلم از کودکی تا زمان شهادتش آشنا شوید به آیدی زیر پیام بدید👇 @Jo_zm_sh 🍃قیمت جلد۳۰/۰۰۰ تومان 📚@ketabkadeh_tasnim
📕در آتش فتنه حجربن عدی از مجموعه ۱۴ جلدی دوستان پیامبر (ص) و علی (ع) 🍉 توطئه بزرگ در راه بود. ابن ملجم یکی از جاماندگان نهروانی که زمانی در سپاه امام علی علیه السلام شمشیر میزد، اکنون با نیت شومی پا به مسجد کوفه گذاشته بود. ابن ملجم با دو نفر دیگر هم دست شده بود تا امیرمومنان علی علیه السلام را در مسجد کوفه ترور کنند آنان از پیش تصمیم خود را با اشعث بن قیس در میان گذاشته بودند. اشعث به انها راه چاره را نشان داده بود. از دور آن سه را فرماندهی می کرد. شب نوزدهم ماه رمضان بود. مردی در مسجد کوفه به سر می‌برد که نزدیکی های صبح در گوشه مسجد صدایی شنید... 🦋باقی این ماجرا و دیگر ماجراهای مربوط به حجربن عدی را در این کتاب شیرین بخوانید. آیدی جهت تهیه کتاب👇 @Jo_zm_sh 🍃قیمت:۳۰/۰۰۰ تومان 📚@ketabkadeh_tasnim
📗فریاد ربذه ابوذر از مجوعه ۱۴ جلدی دوستان پیامبر (ص) و علی (ع) 🍉 انس بن مالک خدمتکار خانه پیامبر بود از حضرت محمد صلی الله علیه و آله شنید که میگوید:« بهشت مشتاق چهار نفر از امت من است!» انس با خود اندیشید «آن چهار نفر چه کسانی هستند؟» خجالت کشید بپرسد. به سراغ ابوبکر، عمر و سپس عثمان رفت و ماجرای سخن پیامبر را به آنها گفت آنها به دلایل نپذیرفتند... انس به سراغ امام علی (ع) رفت. امام در نخلستان خود مشغول کشیدن آب از چاه بود. انس سلام کرد و گفت:« پیامبر خدا فرمود بهشت مشتاق چهار نفر از امت من است. از شما می‌خواهم از ایشان بپرسید آن چهار نفر چه کسانی هستند!» امام علی (ع) با خوشرویی گفت:«سوگند به خدا اگر من از آن چهار نفر باشم خدا را حمد و ستایش می کنم و اگر نباشم، از درگاهش می‌خواهم که مرا جز آنها قرار دهد!» هر دو نزد رسول خدا (ص) رفتند. حضرت علی(ع) ماجرای آن ۴ نفر را پرسید پیامبر خدا با دست خود به حضرت علی( ع) اشاره کرد و سه بار گفت:«به خدا سوگند تو اولین نفر از آنهایی!» ... آن سه نفر مقداد و ابوذر و سلمان هستند. جهت تهیه ومطالعه این کتاب شیرین پیام بدید👇 @Jo_zm_sh 🍃قیمت جلد: ۳۰/۰۰۰ تومان 📚@ketabkadeh_tasnim
📕سردار مالک اشتر از مجموعه ۱۴ جلدی دوستان پیامبر (ص) وعلی (ع) 🍉 مالک اشتر هم مثل امام علی علیه السلام دنیا پرست و ثروت اندوز نبود. ساده می زیست و با فقیران نشست و برخاست می کرد به همین خاطر معاویه از کارهای او هراس زیادی داشت و به دنبال این بود تا هر طور شده بود او را از بین ببرد. اگر میخواهید درباره شخصیت کم نظیر مالک و جنگ آوریهایش بیشتر بدانید حتما پیام بدید 😊👇 @Jo_zm_sh 🍃قیمت جلد: ۲۵/٠٠٠تومان 📚@ketabkadeh_tasnim
📔پرنده مهاجر جعفر طیار از مجموعه ۱۴ جلدی دوستان پیامبر(ص) و علی (ع) 🍉 ابوطالب با نگرانی، تمام محله های مکه را به دنبال آن سه تن گشت اما آنها را نیافت. نگران و غمگین جعفر را با خود همراه کرد تا به کوه های مشرف بر خانه خدا بروند و آنجا را نیز بگردند. _میترسم برای محمد اتفاق افتاده باشد... برای علی... و برای خدیجه! جعفر جوان و شجاع به پدر آرامش داد. هر دو سوار بر اسب های تندرو به سمت کوهستان رفتند. بلاخره در میان یکی از دره های بیرون مکه آن سه را یافتند. ابوطالب آرام گرفت و خدا را شکر کرد. هنوز مسلمان نشده بود، اما مثل پدرانش هیچوقت بت پرست نبود و فقط به خدای یکتا ایمان داشت، به همین خاطر خاندان آنها در میان اعراب، به عنوان موحد شناخته می شدند. 🌿درباره جعفر طیار چقدر میدانید، اگر میخواهید با این شخصیت برجسته بیشتر آشنا شوید برای تهیه کتاب پیام بدید👇 @Jo_zm_sh 🍃قیمت جلد: ۲٠/٠٠٠تومان 📚@ketabkadeh_tasnim
📔صدای علی عمار یاسر از مجموعه ۱۴ جلدی دوستان پیامبر(ص) و علی (ع) 🍉 مخالفان در ماجرای سقیفه به جای امام علی (ع) فرد دیگری را به عنوان جانشین پیامبر(ص) انتخاب کردند یاران و اصحاب حضرت محمد (ص) به خاطر اوضاع بد آن روزها از ترس جان خود خاموش شدند و تقیه کردند و چیزی نگفتند. حالا امام واقعی مسلمانان تنها بود و در آن میان فقط آن چهار نفر به او لبیک گفتند عمار و آن سه نفر در سخت ترین شرایط از امیرمومنان علی علیه السلام دفاع کردند... 🌸عمار یاسر مردی است که شهادتش معاویه و عمروعاص را سخت پریشان کرد اما... آیدی جهت تهیه و مطالعه ادامه ماجرا و ماجراهای بیشتر👇 @Jo_zm_sh 🍃قیمت جلد: ۳۰/۰۰۰ تومان 📚@ketabkadeh_tasnim
📗شیر صحرا حمزه از مجموعه ۱۴جلدی دوستان پیامبر(ص) و علی (ع) 🍉 حضرت محمد صلی الله کنار کعبه رسید. چند تن از مشرکان مکه که در جایی پنهان شده بودند جلو رفتند. یکی از آنها شکمبه شتری را در دست داشت و جلو دوید و آن شکمبه را به طرف حضرت محمد (ص) انداخت لباس پیامبر خدا کثیف شد صدای قهقهه مشرکان به هوا برخاست. وقتی نگاه عمو به لباس او افتاد خشمگین شد. فوری برادرش حمزه را صدا زد. شمشیر به دست گرفت. گفت:« حمزه... همراه من بیا!» ابوطالب به حمزه گفت:« آن شکمبه را بردارد و به سر و روی این ها بمال!» حمزه شکمبه را برداشت و با شجاعت به سمت آن چند نفر رفت... 🌹برای شناخت بیشتر عمویی دلاور که بعد از شهادتش خاک قبرش دانه های تسبیح حضرت زهرا (س) شد پیام بدید👇 @Jo_zm_sh قیمت جلد: ۲۰/۰۰۰ تومان 📚@ketabkadeh_tasnim
📗داستان کمیل کمیل از مجموعه ۱۴جلدی دوستان پیامبر(ص) و علی (ع) جهت مشاوره و خرید به ایدی زیر پیام بدید 👇 @Jo_zm_sh قیمت جلد: ۲۰/۰۰۰ تومان 📚@ketabkadeh_tasnim