eitaa logo
کتابــ کدهــ تسنیمــ
1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
229 ویدیو
49 فایل
خوش اومدین به اینجا 💐 کتابکده تسنیم با گلچینی از کتاب ها و محصولات ناب فرهنگی ،آموزشی برای شما خوبان ✨ فروش به صورت مجازی و ارسال وحضوری ⇦زیرزمین مطلب خان @Jo_zm_sh🆔 ۰۹۱۹۶۶۹۲۷۱۶📲 محصولات فرهنگی م :) @farhangi_tasnim
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 📖ماجرای «زندانبان یهودی» در زمانی می گذرد که امام موسی کاظم (علیه السلام) تحت نظارت شدید امنیتی در زندان‌های مختلف نگهداری و از زندانی به زندان دیگر منتقل می‌شود. 🔸سندی بن شاهک رییس شرطه های بغداد بسیار سفاک و ستمکار و دشمن شیعیان و علویان است. سندی یهودی که به ظاهر مسلمان شده و در پی شناسایی سازمان وکالت است و افراد سازمان وکالت را زیر نظر دارد و نمی‌خواهد مردم هیچ ارتباطی با امام داشته باشند و آن ها را دستگیر وشکنجه می‌کند. 🔹خلیفه‌ی عباسی سندی را به کاخ دعوت می‌کند و به او ماموریت می دهد تا امام را تحت نظارت خودش قرار بدهد و زندانی کند و زندانبان امام باشد و تا می تواند امام را شکنجه کند و آزار بدهد. سندی هم این ماموریت را قبول می‌کند و امام را به خانه خودش می برد و در چاهی عمیق و نمناک زندانی می‌کند و شکنجه می دهد اما همه چیز آنطور که سندی انتظار دارد پیش نمی رود و … رمانی جذاب و در عین حال دردناک😔 🍃قیمت: ۱۳۴/۰۰۰ تومن ✍ به قلم: سید سعید هاشمی 📚انتشارات: جمکران 🦋رده سنی: بزرگسال ⛓⚔⛓⚔⛓⚔⛓ 🛒آیدی مشاوره و خرید @Jo_zm_sh 📚@ketabkadeh_tasnim
با اخم نگاهش کردم. ترسید و قدمی به عقب رفت. همه مأمورین من می‌دانستند که نباید در کارهایم دخالت کنند. گفتم: «برو، شلاق مرا بیاور.» مسیب رفت و آمد. شلاق را به دستم داد. گفتم: «حالا کاری با این پیرمرد می‌کنم که یاد بگیرد وقتی کسی به او محبتی نشان می‌دهد، باید تشکر کند.» مسیب جلو آمد و با لبخند گفت: «اگر اجازه بدهید من شام او را بدهم.» در چشم های مسیب نگاه مشکوکی می‌دیدم. احساس می‌کردم بیش از اندازه دلسوزی می‌کند. شلاق را چندبار به کف دستم کوبیدم و گفتم: «هان؟ چه شده است مسیب؟ نگران زندانی من هستی! نکند با او سر و سری داری؟» شرمگین خنده‌ای زد و گفت: «چه سر و سری؟ من اینجا فقط یک نگهبان هستم. اما راستش را بخواهید، موسی بن جعفر(ع) امروز روزه بوده است. دیشب هم افطار نکرده. شاید توانایی حرف زدن نداشته باشد.» ♡♡♡ 📙 📚@ketabkadeh_tasnim
♡بسمـ الرب المهــــدی♡
📚 کتاب میدان انقلاب (کتاب دوطرفه) کتابی شرح 💢کتاب میدان انقلاب در واقع دو کتاب است. میدان انقلاب در سال 97 و میدان انقلاب در سال 57 🎯هدف اصلی در این مجموعه، شرح اتفاقات مهم، جذاب و تاثیرگذار انقلاب با قلمی داستانی و جذاب است. 💢این کتاب به صورت دوطرفه و به این صورت است که شما از ابتدای کتاب به طرف پایان کتاب بخوانید وقایع قبل از انقلاب را مرور می کنید و اگر از طرف چپ یا پایان کتاب به طرف اول کتاب بخوانید وقایع بعد از انقلاب را می‌خوانید تا به سال 57 برسید. ✍نویسنده: سید محمد مهاجرانی 📖تعداد صفحات: ۵۵صفحه 📚ناشر: انتشارات کتاب جمکران 🔺گروه سنی: کودک و نوجوان 💳قیمت :۱۱۰/۰۰۰تومان .....🌱.....🇮🇷....🇮🇷.....🌱...... 📱آیدی مشاوره و خرید @Jo_zm_sh 📚@ketabkadeh_tasnim
📌تصاویری از کتاب دوطرفه میدان انقلاب 🇮🇷همه برای امام بودند و امام برای همه و امت همراه امام برای خدا . . . 🇮🇷 📚@ketabkadeh_tasnim
هوالعشــــــق♡
📚 (۲جلدی) 🔸مجموعه دو جلدی “پیامبر و قصه‌هایش” دربرگیرنده ۷۰ حکایت ناب از زندگانی پیامبر اکرم (ص) می‌باشد و تا حد زیادی خوانندگان را با زوایای متفاوت سبک زندگی رسول اکرم (ص) آشنا می‌سازد. 🔸این مجموعه چند ویژگی مهم دارد: 1-در کنار هرحکایت بخشی به نام بیشتر بخوان ،بهتر بدان وجود دارد که مطالب خواندنی و جالبی در آن آمده است. 2-در بازنویسی حکایات،نویسنده بیشتر تلاش کرده که جنبه های اخلاقی و تربیتی آن ها را به خواننده نشان دهد. 3-نویسنده حکایات این مجموعه را از کتاب حکایت نامه موضوعی پیامبر گزینش کرده است که جامع ترین مجموعه مربوط به حکایات زندگی رسول خدا است. 4-سند تاریخی هر حکایت در کنار آن نوشته شده است. 🔺مناسب ۷تا۱۱ سال ✍نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری 📖تعداد صفحات: ۱۹۶صفحه 💰قیمت ۲جلدی: ۱۲۰،۰۰۰تومان ________📚🌴 📱آیدی مشاوره و خرید @Jo_zm_sh 📚@ketabkadeh_tasnim
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲یا رب العالمین.... عید مبعث پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بر تمام مسلمانان مبارک باد❤️
✂️ پیامبر و قصه هایش🌸🍃 مرد مسلمان غذایش را جلوی خودش گذاشت و مشغول خوردن شد .یادش رفت که قبل از خوردن غذا" بسم الله" بگوید. او می‌دانست که موقع خوردن غذا باید "بسم الله "گفت؛ اما آن روز ،فراموش کرد. شاید خیلی گرسنه بود و به همین علت یادش رفت نام خدا را بر زبان بیاورد.... مرد مسلمان ،لقمه دوم و سوم و چهارم را هم در دهان گذاشت. کم کم غذایش داشت تمام می‌شد. آخرین لقمه را که می‌خواست در دهان بگذارد، یادش آمد که "بسم الله" نگفته است. پیش از خوردن آخرین لقمه گفت: بسم الله ،هم برای اول غذا و هم برای آخر غذا. پیامبر غذا خوردن آن مرد را زیر نظر داشت. وقتی دید که او بالاخره" بسم الله" گفت، خوشحال شد .حضرت لبخندی زد ...آنگاه رسول خدا (ص)به یارانش فرمود:" تا زمانی که این مرد بسم الله نگفته بود، شیطان شریک او بودو غذا میخورد؛ اما وقتی او بسم الله گفت، شیطان هرچه خورده بود بالا آورد. •