eitaa logo
کتابــ کدهــ تسنیمــ
1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
229 ویدیو
49 فایل
خوش اومدین به اینجا 💐 کتابکده تسنیم با گلچینی از کتاب ها و محصولات ناب فرهنگی ،آموزشی برای شما خوبان ✨ فروش به صورت مجازی و ارسال وحضوری ⇦زیرزمین مطلب خان @Jo_zm_sh🆔 ۰۹۱۹۶۶۹۲۷۱۶📲 محصولات فرهنگی م :) @farhangi_tasnim
مشاهده در ایتا
دانلود
📗کتاب باب الجواد ( ۱۱۰داستانک درباره ی امام جواد علیه‌السلام) 🍉 اسماعیل فقر شدیدی داشت.توی نداری دست و پا می زد. یکبار پیش امام جواد نشست و سفرۀدلش را بازکرد. شروع کرد ازفقرش حرف زدن. امام جواد سجاده ای که کنارش بود را کنار زد. یک مشت خاک از زمین برداشت و توی دست اسماعیل ریخت. اسماعیل متعجب شد که امام جواد چرا این کار کرد و اصلا این مشت خاک چه ارزشی دارد؟! اسماعیل نگاهی دوباره به کفِ دستش انداخت. آنچه می دیدخاک نبود.طلا، را برد بازار و فروخت. شانزده مثقال بود. همۀ مشکلات مالی اش حل شد. باهمان یک مُشت خاک فهمیدچه باب الجوادی است جواد! کتابی بسیار زیبا با نثری روان و مناسب برای سنین نوجوان 👌 بهای کتاب ۷۹/۰۰۰ تومان 🌹 ______🌴 آیدی مشاوره و خرید @Jo_zm_sh 📚@ketabkadeh_tasnim
نفس❤️NAFAS 🌸🌱زندگینامه ای با تم عاشقانه است که داستان زندگی دختر نوجوانی به نام لیلا را روایت می کند. 🪴مخاطب این رمان، نوجوانان و جوانانی هستند که ذهن شان مملو از سوالاتی است که از تقابل سنت و مدرنیته ایجاد شده ؛ جوانانی که می خواهند به روز و مدرن باشند؛ اما با معیارهایی که لزوماً آنها را به مسیری درست هدایت نمی کند. به شدت پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونید؛) همیشه کتابهای بهزاد دانشگر برام جذابیت خاصی داره .. شما رو نمیدونم :)))) بهای کتاب ۱۲۲/۰۰۰ تومان _____💘 آیدی مشاوره و خرید@Jo_zm_sh 📚@ketabkadeh_tasnim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز آغاز شکل‌گیری بهترین خانواده‌ی دنیا مباااااارک😍😍 سلام و نور خدا 🪴
کتابــ کدهــ تسنیمــ
🟢 یه محصول آموزشی عاااالی برای مبلغین، معلمین، مربیان واولیای عزیز👌 🌺گل #پیامبر صلی الله علیه وآله
باز شده گل امام علی (ع) 😍 بسیار مناسب و کاربردی برای آموزش به کودکان در قالب بازی و مسابقه این گلها به همراه دفترچه آموزشی هست و برای هر برگ توضیحات و قصه درارتباط همون موضوع ارائه میده 👌 .🤍@ghorfeh_tasnim
سلام و تسلیت در سوگ مخزن العلم جهان امام محمد باقر علیه السلام ♡ 📚🤍
_📖_ صدای تکبیر در فضای مسجد پیچید. پیرمرد لبخندزنان از جا برخاست. او دید که رافع و یارانش به‌ سوی امام (محمد باقر علیه السلام )رفتند و با او دست دادند. پیرمرد در موجی از شادی باعجله بیرون آمد. می‌خواست زود بارش را ببرد و برای نماز مغرب به مسجد بازگردد. گیوه‌اش را پوشید و به‌ سوی الاغش رفت. خورشید داشت کم‌کم غروب می‌کرد و نسیم ملایمی می‌وزید. پیرمرد با خود اندیشید:  «باید دریایی باشد تا جویبارها ورودها به او بپیوندند، در او بریزند.  آری همیشه باید دریایی باشد.» دو کودک هنوز زیر درخت نشسته بودند. با دیدن پیرمرد با خوش‌حالی جلو آمدند. پیرمرد سر کیسه‌ای را شل کرد. مقداری از خوشه‌های خارک را بر دامن بچه‌ها ریخت و گفت: «بگیرید که این‌ها نیز از خیروبرکت علی است.» 🍉 🌊 🌻 بهای کتاب :)۵۰/۰۰۰ تومان 📚@ketabkadeh_tasnim