📚گزیده ای از کتاب ؛ #بینوایان
#ویکتور_هوگو
... در آغاز تولد ویکتور هوگو بی اندازه ناتوان و #ضعیف بود و #امیدی به بقای حیاتش نمی رفت،
خودش بعدها در مجموعه «اشعار برگهای پاییزی» درباره این دوره گفته است:
🍀 «نوزادی رخ باخته ، با نگاهی فرو مرده و بی صدا
آن سان نزار که گفتی چهرهای و همی است.
همه از او روی گردانده، الا مادرش،
و گردنش همانند نایی لرزان ،
گور و گهواره اش همسان،
این نوزاد که نامش از کتاب زندگی خط خورده بود
و امیدی که بقایش تا پگاهی دگر نبود
منم.»
#درس_زندگی
#امید
🍀🌺🍀🌺🍀
https://eitaa.com/ketabkhani1