#ارسالی_شما🌼
قسمت زیبای از کتاب #بیست_و_هفت_و_یک لبخند (:📖☘
✍️ شماره تلفن بابک را می گیرد؛ که خاموش است. بعد شماره ی مسعود را. سر بوق دوم، پسرش جواب می دهد.
🍁 با تتحکم می گوید «با بابک ای؟ گوشی رو بده بهش...» پسر من ومن می کند؛ ااما صدای محکم مادر، کار ساز می شود.
💛صدای بابک می پیچد توی گوشی.
خاله می پرسد «بابک، کجا داری می ری؟».
👋🏻🥰
بابک می خندد و می گوید «می رم سوریه.»..
#پنجشنبه_های_کتابخوری🌵📖