[#تو_شهید_نمی_شوی !]
روایتهایی از زندگی شهید مدافع حرم، شهید محمودرضا بیضایی به قلم برادران احمدرضا بیضایی؛
💬این کتاب راوی فراز و فرودهای زندگانی ساده اما پربرکت شهیدی است که از خانه تا دانشگاه، از کودکی تا جوانی، از تبریز تا تهران و از تهران تا سوریه، به آرمان جهانی امامخمینی(ره) یعنی تشکیل حکومت جهانی اسلام میاندیشید، و همواره میگفت:«شیعه به دنیا آمدهایم تا موثر در تحقق ظهور باشیم».▫️◽️◻️
🚫زحمت کشیدم با تصادف نمیرم!!
تهران که بود با ماشین🚙خیلی این طرف و آن طرف می رفت می توانم بگویم بیشتر عمرش در تهران توی ماشینش گذشته بود پشت فرمان!
موبایلش📲 زنگ میخورد همه اش هم تماس های کاری چند بار به او گفتم پشت فرمان اینقدر با تلفن صحبت نکن ولی نمی شد انگار گاهی که خیلی خسته و بی خواب بود پشت فرمان آن حالت می دیدمش میگفتم بده من رانندگی کنم.
☑️با این همه دقت رانندگیش خوب بود همیشه کمربندش بسته بود و با سرعت کم رانندگی می کرد یکی از همسنگر هایش بعد از شهادتش میگفت: من بستن کمربند ایمنی را در سوریه از محمد رضا یاد گرفتم..
تا می شست پشت فرمان کمربندش را می بست یک بار به او گفتم این جا دیگر چرا می بندی اینجا که پلیس نیست! گفت می دانی چقدر زحمت کشیدهام با تصادف نمیرم؟!💡
✍🏻نویسنده:احمدرضا بیضایی
▫️ناشر:راه یار
▫️رده سنی/مخاطب:عمومی
▫️قالب کتاب:زندگینامه
💳قیمت پشت جلد:30,000
🎁قیمت با تخفیف ۱۰ درصد:27,000
#معرفی_کتاب
#تو_شهید_نمی_شوی
@ketabmetabb