.
#اردی_کتاب طرح اردیبهشتیِ کتابرسانه توی این روزها که جون میدن برای مطالعه!
#بهار امسال شرایطش با سال های پیش خیلی متفاوته! از یک طرف #کرونا؛ این مهمون ناخوانده و سمج، مناسبت های اجتماعی مهمی مثل #نمایشگاه_کتاب رو به تعطیلی کشونده و از طرف دیگه ماه رمضونی داریم که بر خلاف سال های پیش، شلوغ پلوغ نیست و یه جورایی #افطاری های خانوادگی و دوستانه رونق کمتری دارن.
حالا با این شرایط، فرصت فراخی به وجود اومده تا کتاب های خوب رو یکی پس از دیگری ببلعیم! البته از #افطار تا #سحر 😁 برای این منظور می تونید از طرح «اردی کتاب» نهایت استفاده رو ببرید و کتاب های مورد علاقه تونو با #20_درصد_تخفیف تهیه کنید.
@ketabresan
⏰ #دقایقی_با_کتاب 📚
🔸"میترا آن روز روزه گرفت از مادرش خواست افطاری درست کند، میخواست دوستانش را برای افطاری دعوت کند میترا تصمیم بزرگی گرفته بود. او میخواست سر سفره #افطار برای همه از تصمیمش بگوید...
🔸همه چیز برای افطار آماده شده بود، سفره زیبایی داخل اتاق پهن بود و روی آن نان شیر خرما و قورمه سبزی خودنمایی می کرد چیزی به اذان مغرب نمانده بود. دوستان میترا هنوز نرسیده بودند همه اعضای خانواده دور سفره منتظر آنها بودند. اذان گفته شد و آنها نیامدند میترا خیلی ناراحت شد مادرش به او دلداری داد: عیبی نداره دخترم تو روزه تو افطار کن.
🔸 "میترا با نان و شیر و خرما افطار کرد و گفت: افطار امام علی چیزی بیشتر از نون و نمک نبود. میترا خیلی جدی و محکم صحبت می کرد بعد از افطار به تک تک اعضای خانواده رو کرد و گفت از امشب به بعد اسم من زینبه از این به بعد به من میترا نگید مادرش با خوشحالی صورت زینب را بوسید و بقیه اعضای خانواده هم به او تبریک گفتند.
🔸 میترا دختری در خانواده مذهبی بود چون پدرش به اسمهای اصیل ایرانی علاقه داشت؛ مادربزرگش اسم او را میترا گذاشت.
🔸 اما هرچه میترا بزرگتر میشد عشق و علاقه اش به اهل بیت و امام حسین بیشتر می شد. او آن قدر #حضرت_زینب را دوست داشت که تصمیم گرفت اسم خودش را تغییر بدهد. او میخواست زینب باشد چون الگوی زندگی اش حضرت زینب بود.
📕 برشی از کتاب #زینب_خانم
🔻به ما بپیوندید🔻
کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚
@ketabresan