#ریشه_ها داستان غمبار #آمریکایی های آفریقایی تباری است که از دیروز تا امروز قربانی #تبعیض_نژادی مدعیان حقوق بشر شدهاند.
این روزها که آمریکا با بحران "نمیتوانم نفس بکشم" روبرو شده و توحش پلیس این کشور در پخش زنده قتل یک #سیاه_پوست، آتش خشم و نفرت علیه دولت ایالات متحده را شعلهور ساخته، مطالعه #ریشه_ها؛ این #رمان نیمه مستند معروف آمریکایی خالی از لطف نیست.
#رهبر_انقلاب در سال ۹۲ مطالعه این کتاب را برای شناخت سیاستهای تبعیضآمیز آمریکا توصیه کرده و فرمودند «ربودن و اسیر کردن #سیاهان، یکی از ماجراهای گریهآور #تاریخ [است] که نظام سلطه آمریکا و امثال آن دوست ندارند این داستان احیا بشود. این کتاب «ریشهها» کتاب مغتنمی است برای نشان دادن گوشهای از این فجایع.»
روایت جذاب #الکس_هیلی با ترجمه روان #علیرضا_فرهمند، ترکیبی خوشخوان پدید آورده که در زمره بهترین #داستان_های_خارجی انتشارات #امیرکبیر قرار گرفته و تا کنون سیزده بار تجدید چاپ شده است. نویسنده این اثر را #هدیه_تولد کشورش معرفی کرده است.
@ketabresan
💠 برای آمادگی #کنکور_دکتری، میرفت کتابخانه دانشگاه تهران که تا ساعت ۱۲ شب برقرار بود. گاهی موقع برگشت متوجه میشد تنها چیزی که مطالعه نکرده منابع مهندسی صنایع بوده. کتابهایی که از #علی_صفایی_حائری بهمراه داشت، تمام هوش و حواسش را میبرد.
🔸 جرقهی تحول #علیآقا از تهران و منبرهای پربرکت #حاجآقا_مجتهدی شروع شده بود. از سمپاد و رشتهی پلیمر دانشگاههای #امیرکبیر و علم و صنعت و... آخر، سر از طلبگی در آورد. برگشت #مشهد و در ۲۸سالگی مشغول طلبگی شد. بقول خودش، شده بود « #طلبهی_سابقا_مهندس»!
🔹بعد انصراف از کنکور دکتری، به مشهد برگشت و در مدرسه علمیه #المهدی (عج) زیر نظر #حاج_آقای_نظافت رسما طلبه شد و شاگردی کرد. دغدغهاش #تربیت_انسان بود و سیراب کردن تشنگان معارف دینی. تاجایی که همیشه چند تا کتاب توی ماشینش برای پیشنهاد و هدیه داشت.
🔸 کنار درس و کار، در مساجد و دانشگاهها سیر مطالعاتی #صفاییخوانی برگزار میکرد. دوستانش اگر به جوانی بر میخوردند که در بالا و پایینهای زندگی دچار شبهه و چالش شده، جزو اولین نفراتی که برای گفتگو و مشاوره بهش معرفی میکردند، علی آقا بود. اهل صبوری بود و شنیدن. نه از تندی و تلخی طرف میرنجید و نه گارد و ژستی داشت. میتوانست هم پاسخ بدهد، هم همدلی کند و زخم دل طرف را التیام ببخشد. مشاورههایش با #کتاب پیوند داشت. یک کتاب یا فصلی از یک کتاب را به تناسب حال و هوای فرد پیشنهاد میکرد.
💠 برای آمادگی #کنکور_دکتری، میرفت کتابخانه دانشگاه تهران که تا ساعت ۱۲ شب برقرار بود. گاهی موقع برگشت متوجه میشد تنها چیزی که مطالعه نکرده منابع مهندسی صنایع بوده. کتابهایی که از #علی_صفایی_حائری بهمراه داشت، تمام هوش و حواسش را میبرد.
🔸 جرقهی تحول #علیآقا از تهران و منبرهای پربرکت #حاجآقا_مجتهدی شروع شده بود. از سمپاد و رشتهی پلیمر دانشگاههای #امیرکبیر و علم و صنعت و... آخر، سر از طلبگی در آورد. برگشت #مشهد و در ۲۸سالگی مشغول طلبگی شد. بقول خودش، شده بود « #طلبهی_سابقا_مهندس»!
🔹بعد انصراف از کنکور دکتری، به مشهد برگشت و در مدرسه علمیه #المهدی (عج) زیر نظر #حاج_آقای_نظافت رسما طلبه شد و شاگردی کرد. دغدغهاش #تربیت_انسان بود و سیراب کردن تشنگان معارف دینی. تاجایی که همیشه چند تا کتاب توی ماشینش برای پیشنهاد و هدیه داشت.
🔸 کنار درس و کار، در مساجد و دانشگاهها سیر مطالعاتی #صفاییخوانی برگزار میکرد. دوستانش اگر به جوانی بر میخوردند که در بالا و پایینهای زندگی دچار شبهه و چالش شده، جزو اولین نفراتی که برای گفتگو و مشاوره بهش معرفی میکردند، علی آقا بود. اهل صبوری بود و شنیدن. نه از تندی و تلخی طرف میرنجید و نه گارد و ژستی داشت. میتوانست هم پاسخ بدهد، هم همدلی کند و زخم دل طرف را التیام ببخشد. مشاورههایش با #کتاب پیوند داشت. یک کتاب یا فصلی از یک کتاب را به تناسب حال و هوای فرد پیشنهاد میکرد.