eitaa logo
کتاب رسان 📚
21.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1هزار ویدیو
100 فایل
توزیع کتاب‌های شاخص تا #۲۰_درصد_تخفیف با ارسال #کم_هزینه کشوری سفارش کتاب @sefaresh_ketab پیشنهادات @javadyarahmadi خرید سریع و مستقیم از: www.ketabresan.net مشهد: نبش شهید صادقی ۱۹ ، مجتمع تابان ، طبقه منهای یک واحد ۹ و ۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
این دو اثر به نوعی تکمیل‌کننده یکدیگر هستند. ، به ابعاد روان‌شناختی و احساسی لازم برای افزایش معرفت نسبت به نماز پرداخته و برگرفته از یکی از پرطرفدار‌ترین جلسات سخنرانی‌ حجت‌الاسلام پناهیان است. مهم‌ترین هدف این اثر، تغییر نگاه مخاطب نسبت به این فریضه است؛ و البته این هدف را با بیانی ساده و ارائه نکات کاربردی دنبال می‌کند. از سوی دیگر نویسنده کتاب به مبانی نظری و معرفتی مساله وارد شده و تلاش می‌کند هرچه بیشتر درباره اهمیت و جایگاه برجسته نماز در تعالیم دینی سخن بگوید. تبیین رابطه نماز با ، بررسی جایگاه نماز در ایجاد ، چرایی و چگونگی نقش‌آفرینی نماز در پیشگیری از و ، از نکات مهمی هستند که در این اثر شرح داده شده است. 📚 کتاب "چگونه یک نماز خوب بخوانیم" را انتشارات چاپ کرده و کتاب را روانه بازار نشر کرده است. .......... 🔸قیمت (با #۱۵_درصد_تخفیف): 📚 نماز: ۱۳.۰۰۰ 👈 ۱۱.۰۵۰ تومان 📚چگونه یک نماز خوب بخوانیم: ۱۵.۰۰۰ 👈 ۱۲.۷۵۰ تومان 💠 دو جلدی: ۲۸.۰۰۰ 👈 ۲۳.۸۰۰ تومان .......... جهت سفارش کتاب و : @sefaresh_ketab اطلاع از لیست کتاب رسان، هزینه ارسال، نحوه سفارش دادن و... @ketabresan_order .
جزو جدیدترین آثار انتشارات است که توسط به نگارش درآمده است. این ، حکایت مسائلی است که در ، انتظار بانوان را می کشد! حکایت نحوه مواجهه و با دنیای و و اثری و متفاوت از یک نویسنده توانا که تلاش کرده یکی از جدی ترین دغدغه های این روزهای ایران و بلکه جهان را به زیبایی هرچه تمام تر به تصویر بکشد. کتاب ارزشمند «زنان عنکبوتی» به این سوال پاسخ می دهد که چگونه شبکه های سازمان یافته ، با استفاده از بستر و با تبلیغات دروغین، شخصیت، عزت و لذتی را به زنان و دختران ما وعده می دهند که از هم سست تر است؟ داستان از این قرار است که ، و ، سه مأمور ، روی پرونده یک موسسه آموزش که در اصل یک مرکز اشاعه فساد است، در حال تحقیق هستند. نویسنده در ضمن پیش بردن داستان این پرونده ، همزمان داستان زنی را روایت می کند که برای گذر از یک ، به پناه آورده و اتفاقاتی در زندگی او در دست وقوع است. @ketabresan
در بخشی از این کتاب می خوانیم: تا آنجا که یادم می آید، این قدرها هم که حالا می گویند، نبودند! همیشه هم لبخند روی لبشان نبود. آن قدر مست خدا نبودند که و و از یادشان برود و آن چنان از خوف خدا غش نکرده بودند که هیچ خوفی بر دل هیچ کس نیندازند. باور کنید به خدا (ع) هم اینقدر دوست‌داشتنی نبود. اگر نمی‌ترسیدند از او که قطعه‌قطعه‌اش نمی کردند و اسب بر پیکرش نمی‌دواندند و آب بر قبرش نمی‌بستند و در خیمه ها محصورش نمی کردند. 📚 تعداد صفحات: ۸۰ صفحه جلد: شومیز مخاطب: عمومی قالب: یادداشت ناشر: انتشارات قطع: رقعی .......... 🔸قیمت (با #۱۵_درصد_تخفیف): 🔹۱۰.۰۰۰ 👈 ۸.۵۰۰ تومان .......... جهت سفارش کتاب و : @sefaresh_ketab اطلاع از لیست کتاب رسان، هزینه ارسال، نحوه سفارش دادن و... @ketabresan_order . 💎 خرید و از www.ketabresan.net .
📚 نمای بعدی فیلم، بیرون از اتاق و در فضایی تاریک بود؛ زیر درختی بلند و پیر. دیگر حرکتی نمی کرد. با چراغ گوشی، دهانه چاه را پیدا کردند؛ صفحه گرد فلزی که روی چاه بود را کنار زدند؛ دختر را بلند کردند؛ و انداختند داخل چاه. مرد ریشو سر و دست هایش را رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! این خدمت رو از ما قبول کن. خدایا! ریشه رو از این مملکت بِکَن. تمام شد. چراغ های اتاق جلسه روشن شد. ده نفری که در سالن دور میز نشسته بودند، چشم هایشان را از مانیتور برداشتند و کف زدند. موهای بلند قهوه ای اش را از روی صورتش کنار زد و نگاهی همراه با لبخند به ماشا که کنارش نشسته بود، کرد... جک میلر، مدیر موسسه که در صدر نشسته بود، رو به علینژاد[ ] کرد و گفت: خب! نظرتون؟... کار داریم. سریع، هر کدوم اگه نظری دارین بگین. علی نژاد گفت: من میگم همین خوبه. مشکلی نداره... 📕 برشی از کتاب 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
📚 نمای بعدی فیلم، بیرون از اتاق و در فضایی تاریک بود؛ زیر درختی بلند و پیر. دیگر حرکتی نمی کرد. با چراغ گوشی، دهانه چاه را پیدا کردند؛ صفحه گرد فلزی که روی چاه بود را کنار زدند؛ دختر را بلند کردند؛ و انداختند داخل چاه. مرد ریشو سر و دست هایش را رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! این خدمت رو از ما قبول کن. خدایا! ریشه رو از این مملکت بِکَن. تمام شد. چراغ های اتاق جلسه روشن شد. ده نفری که در سالن دور میز نشسته بودند، چشم هایشان را از مانیتور برداشتند و کف زدند. موهای بلند قهوه ای اش را از روی صورتش کنار زد و نگاهی همراه با لبخند به ماشا که کنارش نشسته بود، کرد... جک میلر، مدیر موسسه که در صدر نشسته بود، رو به علینژاد[ ] کرد و گفت: خب! نظرتون؟... کار داریم. سریع، هر کدوم اگه نظری دارین بگین. علی نژاد گفت: من میگم همین خوبه. مشکلی نداره... 📕 برشی از کتاب 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan