مداحی آنلاین - به نام نامی حیدر علم برمیداریم - رسولی.mp3
4.77M
به نام نامی حیدر علم برمیداریم
کنار مالک اشتر قدم برمیداریم
#حماسی🔊
#مهدی_رسولی🎙
#مرگ_بر_اسرائیل✊ 🇮🇷
#مرگ_بر_آمریکا✊🇮🇷
♦️ دو شهید در حمله دیشب رژیم صهیونیستی به ایران/ ارتش بیانیه داد
🔹بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً
🔹ارتش جمهوری اسلامی ایران در راستای دفاع از حریم امنیت ایران زمین و جلوگیری از آسیب به ملت و منافع ایران دو تن از رزمندگان خود را در شب گذشته حین مقابله باپرتابههای رژیم جنایتکار صهیونیستی فدا نمود.
🔹اطلاعات تکمیلی بزودی منتشر خواهد شد.
مداحی_آنلاین_نسل_سلمان_حسین_طاهری.mp3
8.51M
⏯ #حماسی #انقلابی
🍃دوران بزن در رو گذشته
🍃بزنید میخورید ....
🎙 #حسین_طاهری
✊ #مرگ_بر_اسرائیل🇵🇸🇮🇷
✊ #مرگ_بر_آمریکا🇵🇸🇮🇷
اقدام اسرائیل رو نباید ترقه بازی نبود
عملکرد پدافند ارتش عالی بود
#ارتش_قهرمان
❌ از حریم هوایی اردن ، شلیک ها توسط جنگنده ها انجام شد ❌
❌ بر خودت و پدرت و بر هفت نسل عقب تر یهودیت لعنت مردک
❌ حمله اسرائیل تمام شد،ولی کار ما با تو تازه شروع شد
#عبدالشیطان
🌀#روشنگری وظیفه ی هر ایرانی باغیرت است .کوتاهی نکنیم
♨️اسامی شهدا ترور سیستان و بلوچستان
🔹شهید سرباز علیزاده
🔹شهید سرباز پریشانی
🔹شهیدسرباز نور بخش
🔹شهید سرباز صالحی
🔹شهیدکادر ایمان درویشی
🔹شهید کادرعلیرضا اقاجانی
🔹شهید کادرمهدی خموشی
🔹شهید کادرنعمت نوری
🔹شهید کادر هادی زارع
با آرزوی علو درجات برای این شهدای عزیز
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به امید ایرانی زیبا ...
شهید پدافند هوایی سجاد منصوری
شادی روح مطهر شهید فاتحهای بخوانیم
🏴کیف الناس🏴
#قسمت_نهم #افق نگاهی به اطراف کردم چند درخت همراه با شمشاد های سبز در باغچه ی قرار داشتند خودم
#قسمت_دهم
#افق
لرزش دستم باعث شد تمام بندم یخ کند نفسم را در سینه حبس کردم زنگ در را فشار دادم
بعد از چند لحظه زن صابخانه با چادر رنگی پشت در حاضر شد .
سلام چرا این قدر دیر آمدید پس محمد رضا کجاست ؟
سکوت کردم سرم را به زیر انداختم با کلماتی تقطیع شده ...
محمد رضا مج رو ح شده ...
زن صاحبخانه تا این جمله را شنید با دستانش محکم به صورتش کوبید ،😱شروع به شیون کرد با صدای او زنان دیگر بیرون آمدند .
همه نگاه پرسش گرایانه ای به من کردند که چه اتقاقی افتاده ؟
ماجرا توضیح را دادم و خیال آن هارا راحت کردم که پرستار👩🏻⚕ قرار هست شب محمد رضا را بیاورد دلم آشوب بود نگران بودم زمانی که پرستار 👩🏻⚕می خواهد محمد رضا را منتقل کند اتفاقی بیفتد .
زن صاحبخانه کمی آرام شد با کمک زن ها دیگر به داخل اتاق رفت من هم به سمت حوض رفتم لبه آن نسشتم غروب 17 شهریور را نظاره کردم.
نویسنده :تمنا😍🥺
🏴کیف الناس🏴
#قسمت_دهم #افق لرزش دستم باعث شد تمام بندم یخ کند نفسم را در سینه حبس کردم زنگ در را فشار دادم
#قسمت_یازدهم
#افق
با حالتی آکنده از استرس روی موزائیک های حیاط قدم بر می داشتم قلبم تند تند می زد.
عرق پیشانی ام را بادست پاک می کردم هوای شرجی شهریور ماه نفس کمی برای من گذاشته بود .
نگران حال محمد رضا بودم اگر پرستار ...
هنوز جمله ی من کامل نشده بود که صدای در آمد به سمت در رفتم که زن صاحبخانه شتابان از داخل اتاق بیرون دوید
در که باز کردم چشمانم در چشم پرستار گره خورد
سلام !
سلام ببخشید خیلی منتظر ماندید خیابان ها شلوغ بود ، زن صاحبخانه رسید نگاهی به پرسش گرایانه به پرستار کرد
پرستار به زن صاحبخانه سلام کرد
خیالتان راحت باشه بیمارتون داخل ماشین هست بیاید ببرید داخل
من به سمت ماشین رفتم با کمک زن صابخانه محمد رضا را به داخل خانه آوردیم در گوشه ای خواباندیم
زن صابخانه که اعظم نام داشت برای تشکر از خانم پرستار او را به صرف چای دعوت کرد من به سمت محمد رضا رفتم درحالی که سرم را کمی سمت پرستار چرخاندم
حالش چطور است ؟
زیاد مساعد نیست باید خیلی از او مراقبت کنید.
آه تلخی کشیدم، نگرانی من و اهالی خانه بیشتر شد پرستار در حالی چند قلپ از چایش را می نوشید ،به اطراف نگاه کرد ....
نویسنده :تمنا☺️⛅️