animation.gif
644.1K
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
"بنام #مادر"
پابه پای غم من پیر شد و حـرف نـزد...!!!
داغ دید از من و تبخیر شد و حـرف نـزد...!!!
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب.!!!
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد.!!!
غصه میخورد که من حال خرابی دارم...!!!
از همین غصه ی من سیر شد و حرف نزد!!!
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند!!!
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد!!!
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی!!!
مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد •••!!!
❣درود بر تمامی مادران ،خصوصا مادرانی که فرزندشان #شهیدان_گمنام هست و پرستاری جز ریگ های بیابان و مادری جز #شهیده_حضرت_زهرا_س ندارند❣
#شهدا_شرمنده_ایم
#کوثر
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹☘🌹🍀🌹
#دست_مادر_را_ببوسید 👆
.
بیایم به عشق حضرت زهرا(سلام الله علیها) در ایام ولادتشون ، همین الان دست مادرمون رو ببوسیم و شکر گذار نعمت الهی #مادر باشیم..
.
آیا شما تا به حال دست مادرتون رو بوسیدید؟
این تا جایی که می تونید نشر بدید..🌺
💐امیرالمومنین مے فرمایند:
بهترین زنان جهان از ماست💐
(نهج البلاغه، نامه۲۸)
🌷ولادت خجستہ حضرت فاطمہ زهرا (سلاماللهعلیها) سرور بانوان جهان، عطاے خداوند سبحان، ڪوثر قرآن، همتاے امیر مومنان و الگوے بیبدیل جهانیان بر همہ زنان و مادران عالم مبارڪ باد.
#ميلاد_حضرت_فاطمه_زهرا #روز_مادر
#مادر
💠
29.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ترانه #مادر / آهنگساز: آریا عظیمی نژاد
🌷 تقدیم به همه مادرانی که هستن و همه مادرانی که جاشون خالیه🌷
#میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا (س) #روز_مادر و روز زن مبارک باد
#دست_مادر_را_ببوسید 👆
.
بیایم به عشق حضرت زهرا(سلام الله علیها) در ایام ولادتشون ، همین الان دست مادرمون رو ببوسیم و شکر گذار نعمت الهی #مادر باشیم..
.
آیا شما تا به حال دست مادرتون رو بوسیدید؟
م.م.انتظار:
⚠️از خیابان شهدا؛
آرام آرام در حال گذر بودم!
🌷🍃اولین ڪوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه ڪردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌷🍃دومین ڪوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این ڪوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه ڪردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از ڪوچه گذشتم...
🌷🍃به سومین ڪوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محڪم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در ڪجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی ڪه گوشه اش نمناڪ شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🌷🍃به چهارمین ڪوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عڪس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن ڪردن مردم!
#مطالعه ڪردی؟!
برای #بصیرت خودت چه ڪردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان ڪه دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌷🍃به پنجمین ڪوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشڪ و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نڪردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🌷🍃ششمین ڪوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
ڪم آوردم...
گذشتم...
🌷🍃هفتمین ڪوچه انگار #ڪانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز ڪنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود ڪه در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میڪرد!
#ایثارش را دیدم...
از ڪم ڪاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌷🍃هشتمین ڪوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوڪی هم ڪنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میڪردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوڪی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
🌷🍃پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میڪردند،برایشان...
⚠️اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم ڪه با #حالم چه ڪردم!
تمام شد...
#تمام
💢از ڪوچه پس ڪوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...🚫
📌از آخرین دیدار با مادر تا بوسه بر پای پدر
🔹️ ابراهیم شهریاری، فرمانده گردان ۴۲۵ حضرت علی اکبر(ع) و همرزم شهید سلیمانی: هر وقت حاج قاسم از ماموریت میآمد بدون فوت وقت در اولین برنامه خود به دیدار پدر و مادر می رفت، جورابهای پدر را از پایش در می آورد و کف پای پدر را میبوسید و آرام میگرفت.
◇ خاطرم هست، شب احیا بود و مادر حاج قاسم در بیمارستان فاطمه الزهرا(س) کرمان بستری بود.
◇ وقتی به دیدن مادر رفت همه را از اتاق به بیرون هدایت کرد و گفت: میخواهم امشب پرستار مادرم باشم.
◇ چون میدانستیم حاج قاسم خسته است نگران شدیم و از بین در اتاق، داخل را نگاه کردیم.
◇ حاج قاسم پایین پای مادر زانو زده بود و کف پای مادر را بر صورت و چشمهای خود میمالید و اشک میریخت.
◇ آن شب آخرین دیدار حاج قاسم با مادر گرانقدرش بود و پس از آن، همان زمانی که به سوریه رسید خبر فوت مادر هم به شهید سلیمانی داده شد.
#حاج_قاسم
#مادر
ارزشش رو وقتی فهمیدم که مادرم دستش پُر بود ان را با دندانش میگرفت!
نه بچه اش را زمین گذاشت😍
نه امانتی حضرت زهرا(س)را❤️
#میلاد_حضرت_زهرا_س
#مادر
مادری بود بنام ننهعلی
آلونکی ساخته بود در بهشتزهرا بر قبر فرزند شهیدش
شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند
سنگ قبر پسرش بالشش بود و همونجا هم چشم از دنیا میبندد و کنار فرزندش خاک میشود
این داستان یک #مادر شهید است
خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم...
27.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نشر_حداکثری 💔
.
🔸 #حرف_دل 🔸
○° گر به زهرا برسد نامه ما نیست غمی
هـر کسی بچـه بـد را زده مــادر نزده🥀
.
#امام_زمان
#فاطمیه
#مادر
30.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود سلام یا زهرا
به مناسبت میلاد حضرت صدیقه کبری انسیةالحورا خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها)
این سرود به سبک سلام فرمانده خونده شده توسط گروه سرود آوای حرم
#میلاد_حضرت_زهرا
#مادر
#روز_مادر
꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂