eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
377 دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
8.1هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
فکر میکنید این از کیست؟ ✅ در چلچراغ یک نفر به کمک شما آمد و آن حضرت (ع) بود که به شما کرد و این‌بار هم حضرت (ص) و امام (ع) به کمک شما می‌آیند. ✅ما در این راه می‌رویم اما این بار با زمانی که در 30 خرداد 60 شروع کردیم فرق می‌کند، چون در آن‌موقع چشم‌انداز پیروزی نداشتیم و عاشوراگونه شروع کردیم، ولی این بار چشم‌انداز پیروزی داریم که خیلی ملموس است. ✅درست است که ما به خاطر که داریم وارد می‌شویم، ولی در اینکه ما حتماً پیروز می‌شویم هیچ شکی نداریم. 🔵این عاشوراگونه بخشی از سخنرانی رهبر سازمان مجاهدین در شب عملیات حمله به ایران با حمایت است. عملیات معروف به یا در ۳ مرداد سال ۱۳۶۷ سرکرده منافقین اینگونه برای مردم بی گناه صحبت میکرد و شعار امروز فردا را سر میداد. @keyfonas
🔰🔰🔰🔰🔰 روایت کم‌تر دیده‌شده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ به‌مناسبت پنجم مرداد؛ سال‌روز عملیات مرصاد 🔸منافقین می‌خواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلام‌آباد تا کرمانشاه با هر وسیله‌ای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی این‌ها را گرفت، خود مردم بودند. 🔹ساعت ۵ صبح رفتیم. همه‌ی خلبان‌ها در پناه‌گاه آماده بودند. توجیه‌شان کردم که اوضاع در چه مرحله‌ای هست. دو تا هلی‌کوپتر کبری و یک هلی‌کوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلی‌کوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همین‌جور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همین‌طور از روی جاده می‌رفتیم، نگاه می‌کردیم، مردم سرگردان را می‌دیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنه‌ی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشته‌اند «گردنه‌ی مرصاد». 🔸یک‌دفعه نگاه کردم، مقابل آن‌ور خاک‌ریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همین‌جور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار می‌آورند تا از این خاک‌ریز رد بشوند. به خلبان‌ها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را می‌زنند. به این‌ها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. می‌توانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: این‌ها را می‌بینید؟ این‌ها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبان‌های دو تا کبری‌ها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دوی‌شان برگشتند. من یک‌دفعه دادوبی‌دادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم این‌ها هم خودی‌اند. چی‌چی بزنیم این‌ها رو؟! 🔹خوب این‌ها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودی‌ها بودند و من هرچه سعی داشتم به آن‌ها بفهمانم که بابا! این‌ها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشسته‌ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به‌خاطر این‌که درجه‌هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلی‌کوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چه‌جوری به این‌ها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه‌ام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من می‌ترسم؛ من اگر بزنم، این‌ها خودی‌اند، ما را می‌برند دادگاه انقلاب. 🔸حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل این‌که متوجه بودند که ما داریم بحث می‌کنیم راجع به این‌که می‌خواهیم بزنیم آن‌ها را، منافقین سر لوله‌ی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. این‌ها مثل این‌که وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که این‌ها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی‌ها را؟ این‌ها بچه‌ی کرمانشاه بودند، با لهجه‌ی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را می‌رسیم. سوار هلی‌کوپتر شدند و رفتند. 🔹اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهمات‌شان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله‌ها که داخل بود، مثل آتش‌فشان می‌رفت بالا. بعد هم این‌ها را هرچه می‌زدند، از این طرف، جای‌شان سبز می‌شدند، باز می‌آمدند. بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند. 🔸بعضی از آن‌ها فراری می‌شدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار می‌کشیدیم، نمی‌آمدند. می‌رفتیم دنبال آن‌ها، می‌دیدیم مرده‌اند. این‌ها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی این‌ها، دخترها مثلاً فرماندهی می‌کردند. از بی‌سیم‌ها شنیده می‌شد: زری، زری! من به‌گوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آن‌ها خراب بود. 🔹به‌هرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات « » به آن آیه‌ی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیه‌ی شریفه می‌فرماید: «با این‌ها بجنگید، من این‌ها را به دست شما عذاب می‌کنم و دل‌های مؤمن را شفا می‌دهم و به شما پیروزی می‌دهم.» و نقطه‌ی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیف‌ترین و خبیث‌ترین دشمنان ما (منافقین) در این‌جا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.» 📚رمز عبور، ۱، صفحه‌ی ۱۱۳ @keyfonas
🍃بِسْمِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ🍃 برترینهای ایتا رواینجا دنبال کنید👇👇 ➖➖➖➖➖•○♡○•➖➖➖➖ 🔮آموزش_طب_سنتی_و اسلامی بصورت رایگان Ⓜ️eitaa.com/joinchat/3386834946Ca40e0c8a98 🎀دلبری های زن و شوهری 🏀eitaa.com/joinchat/1879572481C2951652e64 🎀اینجا همه چیز واقعیست 🏀eitaa.com/joinchat/1876361224C6588f47955 🎀ڪٰانٰالےٖ متفاوت (کیف الناس) 🏀eitaa.com/joinchat/4061528068C01f88e9932 🎀مکالمه عــربی رو شــــیرین یاد بگیر 🏀eitaa.com/joinchat/3820355588C483693ea4e 🎀افکاریسم 🏀eitaa.com/joinchat/3754360850Ccbb649e714 🎀هنرهای دستی راحیل 🏀eitaa.com/joinchat/3013214225C13f75b1d64 🎀کلام حق 🏀eitaa.com/joinchat/4104519698C881aff7a18 🎀کانال شعر نو 🏀eitaa.com/joinchat/1795031058C87a200c311 🎀دعا جهت پاک شدن از گناهان 🏀eitaa.com/joinchat/4203610121C62201e7286 🎀ندای خدا 🏀eitaa.com/joinchat/3352559621Cc9ba20e00b 🎀درمحضرقرآن واهل بیت علیه السلام 🏀eitaa.com/joinchat/2507669504C86c9b73bfa 🎀عَڪْسْ نِۅِشْتِہ ۅَ« پروفایل»اِمٰامْ زَمٰانےٖ 🏀eitaa.com/joinchat/636551172C814d10ad69 🎀درمــــان لـڪ های قهوه ای صورت 🏀eitaa.com/joinchat/1844051981Cdcd4ce6478 🔮ڪـانـال نـهــج البــلاغہ خــوانــی Ⓜ️eitaa.com/joinchat/3153199115C27b8baac89 ➖➖➖➖➖•○♡○•➖➖➖➖ 💟 تبادلات لیستی👇 💐 @tabmersad
در ۲۱فروردین ۱۳۷۸ توسط به شهادت رسید. جرمش این بود که در نبرد با خوش درخشیده بود. • عملیات • عملیات • عملیات • عملیات ظفر ۷ • عملیات نصر ۴ • عملیات ـــــــــــــــــــــــ