eitaa logo
کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار
2.7هزار دنبال‌کننده
22هزار عکس
16هزار ویدیو
19 فایل
کانال نَحنُ عمار در راستای فرمایشات امام خامنه ای در خصوص لزوم و اهمیتِ جهاد تبیین تشکیل گردیده است با انتشارِ مطالب در این جهاد با ما‌ همراه باشید @NaebeMola313 ~~~~🌺🌺🌺~~~~ https://eitaa.com/joinchat/1479999679C6cab556b2b
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صهیونیست‌ها خیابان وزارت جنگ را بستند 🔹روزنامه هاارتص اعلام کرد حدود ۲۰۰ نفر خیابان منتهی به کریا مقر وزارت جنگ اسرائیل را بسته و خواهان آزادی اسرا شدند. کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
🔴منتظرت بودیم 👆بالای سردر بیمارستان بندر امام خمینی در ماهشهر نوشته شده است؛ منتظرت بودیم. 🔹قرار بوده است شهید رئیسی این بیمارستان را در روزهای اخیر افتتاح کند. کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
🔴میگفتن زبون دنیا رو بلد نیستی 🔺اما در زمان دولت شهید رئیسی، ایران صادرات محصولات نانویی به ۴۵ کشور دنیا داشته، حالا بماند که حتی شرکتهای اروپایی و آمریکایی که دولتشون ما رو تحریم کردن هم خواهانش بودن... کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
🔴کاندیداهای جریان اعتدالی (اصلاح طلب)😑 ۱_عباس آخوندی ۲_ عبدالناصر همتی ۳_ مسعود پزشکیان ۴_ اسحاق جهانگیری ۵_ محمد شریعتمداری ۶_ علی اردشیر لاریجانی آهای بچه انقلابی حواست هست طرفداران این نیروهای غیرانقلابی با تفکر غربگدایی هیچ کدوم از این نیروها رو تخریب نکردند و تهمتی بهشون نزدند⁉️ ولی شما بچه انقلابیا بر خلاف منویات رهبری نامزدهای دیگه غیر از نامزد مورد نظرتونُ تخریب کردید و بهش تهمت زدید 🔴قالیباف و جلیلی و زاکانی و ... هر چی که باشند شرف دارند به نیروهای جریان غربگدا... -هر کدوم از شماها میتونید که کاندید مد نظرتونُ تبلیغ و عملکردش رو تبیین کنید ولی حق ندارید سایر نامزدهای انقلابی و کارآمد رو تخریب کنید... -قطعا قالیباف و جلیلی اشکالات و ایراداتی دارند ولی نه در این حد و حجم که در فجازی وجود داره ... -مواظب جنجال‌سازی دشمنان علیه نیروهای انقلابی و ولایی باشیم... کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @NaebeMola313@Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار
شهردار تهران گفت: مردم این را نمی‌پذیرند که نقص و ضعف و بی‌تدبیری خودمان را به گردن دشمن بیندازیم. ت
🔰 عزیزانی که ادعا دارید قالیباف موافق برجام بوده است چطور قالیباف مدافع برجام بوده ، اما قانونی در مجلس تصویب کرده که دقیقا جلوی زیاده خواهی های دشمن را گرفته و دولت روحانی را موظف کرده به رفتار ذلیلانه خودشان پایان دهند و روند غنی سازی را افزایش دهند ⁉️ این دو تا که تناقض شد ‼️ 🌀 قانون اقدام راهبردی مجلس آنقدر مهم بود که رهبری بارها از آن تعریف و تمجید کردند 👈👈 تا جایی که علنا فرمودند این قانون کشور را از سرگردانی و حیرت در مسئله هسته‌ای نجات داد ‼️‼️‼️ آن وقت چطور میگویید نظر قالیباف با روحانی درباره برجام یکی هست ⁉️⁉️ 👈 در عکس بالا نظر روحانی را بخوانید که چطور از این قانون راهبردی عصبانی شد ‼️ 🔰 دوستان خواهشا کمی تحقیق کنید ، با یک عکسنوشت و چند کلمه تیترخبر ، راجع به افراد نظر ندهیم . ✅قالیباف رو برحسب عملکرد انقلابی که در مسئولیت‌های مختلف و همکاری‌هایی که با دولت و میدان داشته قضاوت نکنیم نه بر اساس شایعات منتشر شده در فضای مجازی ... کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
🔴 مقاومت اسلامی عراق: رزمندگان ما با استفاده از پهپادهای بدون سرنشین هدف حیاتی را در سواحل بحرالمیت هدف قرار دادند. کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
جلسه اول بررسی صلاحیت‌ نامزدهای ریاست‌جمهوری 🔹تصاویری از اولین جلسه بررسی صلاحیت‌ نامزدهای ریاست جمهوری در شورای نگهبان کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابِ عکست در ذهن و قلبم ماندگار شد رئیسجمهور محبوبم... کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار
|ماندلای ایران| قسمت دوم: نمی دانستم چه پیش می آید یا قرار است چه اتفاقی بیفتد. خودم را بی پشت‌و‌پ
|ماندلای ایران| قسمت سوم: مشخصاتم را می‌پرسیدند؛نام،نام خانوادگی،نام پدر،محل سکونت و از این دست سوالات. روزهای اول با خودم میگفتم لابد یادشان رفته یادداشت کنند،اما بعد فهمیدم که تکرار سوالات در بازجویی‌های سیاسی امری رایج است.از جلسه چهارم و پنجم دیگر جواب سوال ها را از بَر بودم و به سرعت پاسخ می دادم،با این امید که بازجویی زودتر تمام شود،غافل از اینکه این موضوع،بازجوها را عصبانی تر می‌کند و شدت شکنجه‌ها را بیشتر. یک روز قبل از آنکه بازجوها سوالی بپرسند یا تهدیدم کنند با کابل به جانم افتادند،چند نفر بودند.خودم را جمع کردم و دستانم را روی سرم گذاشتم تا آسیب کمتری ببینم. بی هدف می‌زدند‌ یکی از آن‌ها شدیدتر ضربه می‌زد و آن دو نفر دیگر را هم تحریک می‌کرد که محکم‌تر بزنند. با هر ضربه کابل فکر می‌کردم پوست یا تکه‌ای از بدنم جدا می‌شود. دندان‌هایم را روی هم فشار میدادم که نتوانم داد بزنم. نمی‌خواستم خوشحالشان کنم. درد امانم را بریده بود. انگار نفت ریخته باشند روی تنم و کبریت کشیده باشند،بدنم بدجور می‌سوخت. نگران بودم که نتوانم تحمل کنم. توی دلم دعا می‌کردم. از زورِ درد لب‌هایم را گاز می‌گرفتم.  اما بی‌فایده بود. درد بی رحم‌تر از آن بود که بشود تحملش کرد. تایپ متن :کوثر بانو کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
|ماندلای ایران| قسمت چهارم: درد بی رحم‌تر از آن بود که بشود تحملش کرد. بدنم بی‌اختیار واکنش نشان می‌داد. شروع کردم به خواندن قرآن. لب‌هایم می‌لرزید ولی می‌خواندم. چند وقتی بود که با کمک دکتر بعضی سوره‌های کوتاه را حفظ کرده بودم. او می‌خواند و من تکرار می‌کردم. خیلی زود از بَر می‌شدم. دکتر تعجب می‌کرد،می‌گفت:استعداد خوبی داری لطف الله.) و تاسف می‌خورد که چرا نتوانسته‌ام درس بخوانم. خون از همان روزنه‌ی کوچکی که درحال زمزمه قرآن بین لب‌هایم ایجاد شده بود وارد دهانم می‌شد و حالت تهوع پیدا می‌کردم. ولی می‌خواندم.آن‌ها هم انگار قصد کوتاه آمدن نداشتند،محکم‌تر می‌زدند و فحاشی می‌کردند. از شدت درد می‌خواستم نعره بزنم.دیگر نتوانستم تحمل کنم اما وقتی درد به اوج خودش رسید،یعنی درست وقتی می‌خواستم فریاد بکشم ناگهان به طرز عجیبی آرام شدم. دیگر دردی را حس نمی‌کردم. بدنم کرخت شده بود،انگار ضربه‌ها به تنِ کسِ دیگری می‌خورد. با هر ضربه چند سانتی‌متر از زمین کَنده می‌شدم. یادم افتاد به بال بال زدنِ مرغ‌های روستا وقتی سرشان را می‌بریدند. با خودم عهد کردم،گفتم:(خدایا اگر از اینجا نجات پیدا کردم تا عمر دارم سرِ مرغی را نخواهم برید.) تایپ متن:کوثر بانو کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
ماندلای ایران° قسمت پنجم: یک روز دو مرد هیکلی،درِ سلول را باز کردند. چشم‌هایم را بستند و بی‌توجه به وضع جسمانی‌ام مرا کشان کشان بردند. این تصور که قرار است دوباره شکنجه بشوم تنم را می‌لرزاند. درد تمامی نداشت.باهر تکانی حس می‌کردم مفاصل بدنم قرار است از هم جدا بشود. با خشونت رفتار می‌کردند،مقاومت نمی‌کردم. چون درد بیشتر می‌شد.جایی را نمی‌دیدم،اما حس می‌کردم مسیر همیشگی نیست و به سمت دیگری بُرده می‌شوم. اولش ترسیدم،بعد گفتم:(بالا تر از سیاهی که رنگی نیست، خدایا خودم را به تو می‌سپارم.) در اتاق با صدا باز شد. دمِ دَر،هر دو نفر به احترام پا کوبیدند. خدمت نظام را پارسال تمام کرده بودم. می‌فهمیدم کسی که توی اتاق است باید فرمانده،رئیس زندان یا آدم مهمی باشد. مرا با شدت روی یک صندلی چوبی نشاندند... درد در تمام بدنم پیچید. داد زدم و در خودم مچاله شدم. فرمانده یا رئیس زندان  به دو مامور اعتراض کرد و از آن‌ها خواست رفتار ملایم‌تری داشته باشند. صدای بله قربان هر دو مامور بلند شد. پا کوبیدند و از اتاق خارج شدند‌ تایپ متن :کوثر بانو کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
۱۵ خرداد ۱۴۰۳