~🕊
📙|#سلیمانی_عزیز
🌸هفتهای یکی دوبار کوههای⛰ محوطه ستاد را پیاده دور میزد🚶♂. یک جورهایی هم پیادهروی🚶♂ میکرد هم کوهنوردی🧗🏻♂.
این کوهها⛰ منطقه شکار ممنوع🚫 هستند و محل زندگی حیواناتی مثل آهو🦌 و بزکوهی🐐.
🌸حاجی با آن همه گرفتاری حواسش به این زبانبسته ها هم بود🥰. گفته بود تانکر آب💧 نصب کنیم و از آب همان تانکر در چند نقطه بگذاری😇.
🌸تابستان☀️ که میشد حکم میکرد برید ببینید اون تانکر آب داره یا نه🥴.
اگر رفع تکلیفی میگفتیم: داره حاجی😅😉. قانع نمیشد😶. میگفت: نه🤚🏻، یکیتون بره ببینه بیاد به من بگه☺️.
🌸زمستانها❄️ هم که همه منطقه را برف🌨 میپوشاند و علف🌱 پیدا نمیشد سفارش میکرد برایشان علوفه ببریم. بس که دلرحم بود🥺♥️.
✍🏻راویان: همرزم شهید/ مهدی ایرانمنش
📚منابع: صوت یادواره شهید سلیمانی در مسجد امیرالمومنین(ع)/ صوت سخنرانی در همایش بزرگ سوگواره یاس نبوی ویژه مبلغان ایام فاطمیه
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌴کموبیش میآمد استخر🏊🏻♂ ستاد. آن هم وقتهایی که سانس خلوت بود🤫. آن روز قرار شد بیاید😍. خبر را یکی از همراهانش داد.
🌴ساعتی که گفته بودند ساعت خلوتی استخر نبود😶🤦🏻♂. پیش خودمان گفتیم عیبی ندارد به هر کسیکه آمد میگوییم استخر تعطیل است🙄🙆🏻♂. بلاخره سردار بود و فرمانده نیروی قدس😌🤷🏻♂.
🌴همین کار را کردیم تا به حساب خودمان حاجی راحت باشد🙃. از کجا میدانستیم ناراحت میشود😞🤦🏻♂.
🌴هنوز نیامده خبر به گوشش👂🏻 رسید😢. اخم آمد توی صورتش😠. سفت و محکم گفت: سریع به همه کسایی که گفتید استخر تعطیله بگید برگردن🤨😠. هرجور شده باید پیداشون کنید😔.
🌴زنگ زدم📱 به تکتک بچهها. یک به یک همه را برگرداندم😅🤷🏻♂. حاجی هم برای اولین بار آمد توی سانس عمومی😀.
🌴سانس عموم بود اما آنروز برای خیلیها اختصاصی شده بود😍. کنار فرمانده نیروی قدس سپاه بودند و چه اختصاصیتر از این😌🥰.
📚منبع: مصاحبه با یکی از نیروهای قدس سپاه موجود در آرشیو موسسه فرهنگی حماسه ۱۷
# ادامه دارد