🔴 در زوریخ چه خبر است؟
✍🏻 #صابر_گل_عنبری
🔹امروز ایران و آمریکا به مبادله دو زندانی دست زده و مسعود سلیمانی استاد دانشگاه تربیت مدرس و ژائو وانگ استاد آمریکایی چینی الاصل آزاد شدند. این مبادله با میانجیگری دولت سوئیس انجام شده است و نشان میدهد که مذاکرات برای آزادی زندانیان مدتی است میان دو طرف از سرگرفته شده است و اساسا ارادهای برای مذاکره وجود دارد.
🔻از قراین چنین پیداست که این ابتکار دو طرفه صرفا در حد مبادله دو زندانی نباشد و احتمالا پیش درآمدی بر تحولاتی دیگر باشد. مهمترین قرینه حضور همزمان وزیر خارجه ایران و برایان هوک نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در شهر زوریخ سوئیس است.
🔻منابع خبری ایرانی و آمریکایی این حضور مشترک را برای استقبال از سلیمانی و وانگ دانسته و نیویورک تایمز نوشته است که شهروند آمریکایی آزاد شده پس از انتقال با هواپیمایی سوئیسی به زوریخ با برایان هوک دیدار کرده است و رسانههای ایرانی هم از بازگشت شهروند ایرانی به همراه ظریف به ایران سخن گفتهاند.
🔹به نظر پذیرش این که ظریف و هوک صرفا برای استقبال از این شهروندان به زوریخ سفر کرده باشند، سخت است و همین خود پرسشهایی را درباره دلایل اصلی این حضور همزمان بر میانگیزد.
🔻مدتی است که کانال میانجیگری سوئیس فعالتر از قبل شده و پیامهایی را میان آمریکا و ایران رد و بدل میکند. همین هفته پیش بود که رئیس جمهور ایران از پیامهای محرمانه آمریکا به ایران از طریق اروپاییها برای مذاکره سخن گفت و چند روز بعد ظریف گفت که این پیامها غالبا از طریق سوئیس به دست ایران میرسد.
🔹به هر حال، روزها و هفتههای آتی مشخص خواهد کرد که دقیقا چه خبر است و آیا این بار دود سفیدی از تلاشهای جدید میانجیگران سوئیسی و عمانی بر خواهد خاست یا باز تیرها به سنگ میخورند.
🔻ترامپ امروزه با توجه به اوضاع داخلی خود و فضای انتخاباتی آمریکا بیش از هر زمانی به پیشرفت در مهمترین مسائل بینالمللی نیاز دارد. طرح معامله صلح وی درباره نزاع در فلسطین که رونمایی نشد؛ هر چند پلانهای مهمی از آن عملا اجرا شد و مذاکرات با کره شمالی هم راه به جایی نبرده و خروج از برجام نیز فعلا جز تداوم فشار حداکثری، ایران را پای میز مذاکره نکشانده است. از این جهت، دستان ترامپ در مواجهه انتخاباتی در سیاست خارجی خالی است.
🔹در این اوضاع نیز اقتصاد ایران حال و روز خوشی ندارد و به یک تنفس جدی نیاز دارد، تنفسی که فعلا در شرایط تحریمی تنها از طریق بر طرف کردن خلل بنیادین داخلی اقتصاد ممکن نیست و ترک خوردن دیوار تحریمها یک ضرورت اساسی است؛ چیزی که ترامپ آن را به بعد از شروع مذاکرات موکول کرده است. یعنی وعده نسیه. اما ایران به دنبال یک دریافتی نقدی است و با توجه به وضعیت داخلی آمریکا از آن بیم دارد که ورود غیر نقدی صرفا به نفع ترامپ و کارزار انتخاباتی او باشد.
🔻در این شرایط، طرفهای میانجیگر به ویژه سوئیس و عمان به دنبال یک راه میانه میان مواضع دو طرف هستند؛ راهی که تحصیل آن چندان آسان نیست؛ چون باید به گونهای باشد که ترامپ آن را به نفع خود بداند و بتواند بر روی آن سرمایهگذاری انتخاباتی کند و از سوی دیگر نیز باید به شکلی باشد که ایران را قانع به مذاکره با ترامپ کند.
💢کوته سخن این که در زوریخ و مسقط و غیره هر خبری باشد گشایش چندانی در تنش کنونی بر مدار "برد برد" محتمل نیست و شرایط کنونی و شروط چندان دشوار و پیچیده مینماید که به گفته حافظ "راه هزار چارهگر از چار سو ببست".
🔴 قامت الکاظمی و جامه نخستوزیری عراق!
✍️ #صابر_گل_عنبری
🔹 پنجشنبه پیش مصطفی الکاظمی رئیس سازمان اطلاعات عراق در حالی مامور به تشکیل کابینه شد که شرایط این کشور بسیار متفاوت از چند سال اخیر است. از یک سو، بحران داخلی پیچیدهتر و شدیدتر شده و هر چند کرونا معترضان را به درون خانههای خود کشانده است، اما مسببات اعتراضات نه تنها کم نشده، بلکه با کرونا و کاهش بیسابقه قیمت نفت اوضاع اقتصادی و خدماتی وخیمتر هم شده است.
🔸 از سوی دیگر نیز تنش میان ایران و آمریکا در عراق وارد حساسترین برهه خود شده و هر طرفبه دنبال حذف کامل دیگری از معادلات داخلی عراق است که امروز به مهمترین زمین درگیری آنها در سطح منطقه تبدیل شده است. آمریکا که با ترور سردار سلیمانی در صرافت پایان تدریجی و بدون جنگ نقش و نفوذ منطقهای ایران است، بر این باور است که این اتفاق بدون حذف آن از عراق و یا به حداقل رساندن تاثیرگذاری آن ابتر و کان لم یکن خواهد بود؛
✅ در چنین شرایطی که تحرکات مشکوک آمریکا در عراق نیز همچنان تداوم دارد، مصطفی الکاظمی برای نخستوزیری و تشکیل دولت معرفی شده است، اما طرفه اینجاست که وی برعکس محمد توفیق علاوی و عدنان الزرفی از حمایت همزمان آمریکا و ایران برخوردار است، اما حمایتی نیست که حکایت از تفاهم و توافق پیشینی داشته باشد.
🔹 هنوز هم این پرسش کانونی در محافل رسانهای و سیاسی مطرح است که دلیل حمایت ایران از نخست وزیری الکاظمی چیست؟ در حالی که در گذشته غیر مستقیم از طریق نیروهای همپیمان خود با وی مخالفت کرده بود.
🔸 عدهای دلیل این کار را جلب موافقت جریان صدر و دیگر جریانهای شیعی با هدف حذف عدنان الزرفی میدانند که شخصیتی نزدیک به آمریکاست و عدهای دیگر نیز معتقدند که اساسا الزرفی نامزد پوششی بوده و الکاظمی نامزد اصلی مطلوب واشنگتن است. فارغ از این گمانهزنیها واقعیت این است که الکاظمی گزینه ایدئال ایران نیست، اما انتخاب وی نیز بدون موافقت ضمنی تهران ممکن نیست.
✅ در این میان، با وجود حمایت کلیت جریانهای همسو با ایران، لکن مخالفت جدی و اتهامات برخی گروههای نظامی قدرتمند حشد الشعبی از جمله حزب الله عراق و النجباء به الکاظمی قابل توجه است.
🔹 این مواضع هم میتواند در چارچوب یک محاسبه سیاسی هماهنگ با هدف تاثیرگذاری بر روند تشکیل کابینه، توزیع پستها و جلوگیری از انتخاب چهرههای زاویهدار باشد و هم میتواند مقدمهای برای پس گرفتن موافقت با نخستوزیری الکاظمی باشد که اگر چنین انگیزهای در کار باشد در روز رای گیری در پارلمان اتفاق میافتد و اگر چنین شود، به این معنا خواهد بود که اساسا معرفی وی نه صرفا برای به نخستوزیری رساندن بلکه پایین کشیدن الزرفی بوده است.
💢 اگر الکاظمی نخست وزیر شود، حداکثر کاری که بتواند انجام دهد، این که راهی میانه در عراق در پیش گیرد که مانع افزایش هر چه بیشتر تنش میان آمریکا و ایران در آن کشور شود که البته تحقق این مهم نیز مستلزم در پیش گرفتن راهبردی متوازن با حمایت همه نیروهای سیاسی است. اما به نظر میرسد عملا این نیز خارج از توان الکاظمی است و حتی چشمانداز تنشها میان آمریکا و ایران و اوضاع داخلی عراق به احتمال زیاد مانع آن شود که وی در صورت تصدی نخستوزیری بتواند در آینده راه نسبتا میانه نخستوزیران پیشین را نیز ادامه دهد.
#بین_الملل
🔴 حریری در جایگاهی متفاوت!
✍️ #صابر_گل_عنبری
🔹 سعد حریری نخست وزیر پیشین لبنان پس از سفری حدودا سه ماهه به پاریس جمعه شب به لبنان بازگشته است، اما به نظر نمیرسد بازگشتی معمولی باشد و از تحرکات پیدا و پنهان جریان 14 مارس و خود اظهارات حریری پیداست که احتمالا دوره تازهای از کشمکشهای سیاسی در این کشور شروع شود.
🔸 حریری بعد از استعفای معنادار خود در اکتبر گذشته به دنبال اعتراضات مردمی بیسابقه و به تبع آن یکدست شدن قدرت در دست جریان هشتم مارس (حزب الله، جنبش امل و جریان میشل عون) فعالیت چندانی نداشت و به دور از انظار عمومی بود، اما گویا با توجه به تداوم مشکلات اقتصادی لبنان همزمان با نزدیک شدن موعد پایان وعده صد روزه حسن دیاب نخست وزیر کنونی برای تهیه طرح نجات اقتصادی با هدف عبور از بحران، فرصت را برای شروع کار سیاسی متفاوتی مناسب دیده است؛ اما نه در قامت یک دولتمرد، بلکه به عنوان رهبر اپوزیسیون در مقابل دولت جدیدِ تحت حمایت حزب الله و جریان آزاد ملی به رهبری رئیس جمهور لبنان.
✅ البته قبلا نیز در یادداشتی گفته شد که مشکلات لبنان و عراق و دیگر مناطق درگیر بحران چیزی نیست که یک شبه حل و فصل شود و این مشکلات و بحرانها در سایه تداوم تنشها میان آمریکا و ایران از یک سو و عربستان و ایران از سوی دیگر فعلا پابرجا خواهد ماند و وعده صد روزه دیاب نیز گرهی از بحران اقتصادی لبنان باز نمیکند و از قضا هم کرونا با تحمیل خود به عنوان یک بازیگر ناخوانده دیگر در منطقه و جهان چنان بر عمق آنها چنان افزوده است که دیگر گرتهبرداری ناقص از نسخه روزولتی و وعدههای چند صد روزه نیز کارساز نمیافتد. فرانکلین روزولت بنیانگذار وعده صد روزه است که با همان و به پشتوانه یک طرح مدون اقتصادی در سال 1933 توانست رکود بزرگ را مهار کند.
🔹 اکنون در این شرایط بسیار سخت اقتصادی لبنان، سعد حریری در حالی به لبنان بازگشته که در دهم آوریل دولت دیاب را غیر مستقیم تهدید کرد و در توئیتی طرح اقتصادی آن را "خودکشی اقتصادی" خوانده و گفته که اگر وضعیت سر و سامانی نگیرد "به زودی موضع دیگری اتخاذ خواهیم کرد".
🔸 فعلا ماهیت این "موضع دیگر" مشخص نیست، اما تحرکات نیروهای سیاسی 14 مارس، تهدیدات و انتقادات تند روزهای اخیر تا جایی که ولید جنبلاط دیاب را "کینهتوز و کارمند جبران باسیل" وزیر خارجه سابق لبنان خوانده است، نشان میدهد که هفتهها و ماههای آتی در این کشور پرتنش خواهد بود، تنشی که ماهیت آن به دور از آنچه این روزها در عراق میگذرد نیست.
✅ واقعیت این است که یکی از اشتباهات راهبردی ائتلاف هشتم مارس یکدست کردن قدرت در سه قوه، آن هم در شرایطی بود که کشور در بحران عمیق اقتصادی است و هیچ راه حل سحرآمیزی نیز برای آن متصور نیست. در این وضعیت مسئولیت همه مشکلات بر گردن این جریان انداخته میشود؛ در حالی که در گذشته این مسئولیت به نوعی تقسیم شده بود و حتی بخش بزرگ آن متوجه نخست وزیر وابسته به جریان 14 مارس بود.
💢 اما در وضعیت کنونی این جریان در صرافت آن است تا در نقش یک جریان اپوزیسیون متحد در مقابل حزب الله و جریان آزاد ملی و قدرت سیاسی یکدست شده عمل کند. فعلا باید منتظر پلانهای اصلی برنامه اپوزیسیون جدید لبنان ماند؛ برنامهای که از پشتیبانی منطقهای عربستان و بینالمللی آمریکا و فرانسه برخوردار است.
👈 #خبرهایکمولیخاص👇
@khabare_vijhe⛔️
#خبرهایپشتپردهاینجاست
🔺 توقف برجام در ایستگاه اوکراین؟!
✍️ #صابر_گل_عنبری
🔺بحران اوکراین بالا گرفته است و آمریکا به گونهای سخن میگوید و موضع میگیرد انگار که جنگ حتمی است؛ به نحوی که حتی خود اوکراینیها نسبت به وقوع جنگ تردید دارند و از اطمینان آمریکا نسبت به رخ دادن آن متعجب هستند. به هر حال، هنوز دلیل این "اطمینان خاطر آمریکا" روشن نیست؛ این که آیا معطوف به اطلاعات امنیتی دقیق است یا اهداف دیگری از آن دنبال میشود.
🔺از اینها که بگذریم، در بحبوحه بالا گرفتن تنش میان غرب و روسیه، مسکو اخیرا در پروندههای خاورمیانه کدها و سیگنالهای "عجیبی" را مخابره میکند که قابل تامل هستند.
🔺این رفتارهای روسیه در دو پرونده مشهود است؛ نخست در مساله اسرائیل و دیگر در مساله برجام.
🔺در رابطه با اسرائیل، روسیه اخیرا در مرز جولان اشغالی و اسرائیل در اقدامی قابل توجه جنگندههای خود را مشترکا با سوریه به پرواز درآورده است که برای خود اسرائیلیها نیز مشکوک و پرسشبرانگیز بود و به نوعی حمل بر احتمال تغییر رویکرد روسیه در سوریه در قبال حملات اسرائیل شد.
🔺در کنار آن نیز طی روزهای اخیر کدهای ضد برجامی از روسیه مخابره شد. در حالی که مسکو حتی بیشتر از طرفهای غربی خود را نسبت به رسیدن به توافق در وین مشتاق نشان میداد و حتی با رویکرد دولت جدید در ازسرگیری مذاکرات از صفر مخالفت کرد و بر ضرورت مبنا قرار دادن پیشنویسهای دور ششم تاکید داشت، اما پالسهای اخیر روسیه حکایت از چیز دیگری دارد.
🔺چند روز قبل لاوروف در دیدار همتای انگلیسی خود اظهار داشت که تا احیای برجام راه درازی است. اگر قرار بر رسیدن به توافق برای احیای برجام ظرف چند هفته بود که کاربرد "راه طولانی" معنا و مفهومی ندارد و از این رو به احتمال زیاد منظور روسیه فراتر از این بازه زمانی است. در کنار آن نیز وزارت خارجه روسیه دیروز پنجشنبه بیانیهای قابل تامل و "مهم" صادر و در آن تاکید کرد که مسکو خود را ملزم به هیچ گونه ممنوعیتی در زمینه با همکاریهای نظامی-فنی با ایران نمیداند. این بیانیه میافزاید که روسیه و ایران به دنبال مکانیسمی مشترک برای محافظت از مبادلات تجاری و مالی خود در قبال خطرات تحریمهای غرب هستند.
🔺فارغ از محتوای بیانیه، پرسش اساسی درباره صدور آن در این بازه زمانی حساس است. این که چنین گزارههای مهمی که تهران چند سال است به دنبال تحقق آن در روابط با مسکو است، چرا کرملین در این بازه زمانی پرتنش با غرب و در بحبوبه مذاکرات وین مطرح میکند و نه در جریان سفر اخیر رئیس جمهور ایران که یقینا تهران به دنبال صدور چنین مواضعی جهت تاکید بر اهمیت سفر بود.
🔺به نظر میرسد که مجموع رفتارهای خاورمیانهای اخیر روسیه با پرونده اوکراین ارتباط سیستماتیک باشد. در واقع روسیه، با پرواز جنگندههای خود در مرز جولان و همچنین تاکید بر عدم پایبندی به هر گونه تحریم فنی و نظامی علیه ایران با برگه «امنیت» اسرائیل باز میکند؛ به این معنا که از یک سو، این گونه به اسرائیل فشار میآورد که لابی خود در غرب را برای کاهش فشار به مسکو در مساله اوکراین به تکاپو بیندازد و از سوی دیگر، با توجه به حساسیت غرب نسبت به امنیت اسرائیل در خاورمیانه به نوعی این پیام را به غرب و آمریکا مخابره میکند که اگر در مساله اوکراین آن گونه که تهدید میکنند روسیه را اذیت کنند، او نیز میتواند در سوریه با ممانعت از حملات اسرائیل در آینده و در خاورمیانه با فروش تسلیحات به ایران به نوعی برای آنها و تلآویو دردسر ایجاد میکند. البته با توجه به جایگاه امنیت اسرائیل در دکترین خاورمیانهای روسیه به این رفتار صرفا میتوان یک نوع پیام هشدارگونه نگریست نه تغییر رویکرد.
🔺اما درباره کدهای برجامی نهفته در پیامهای اخیر روسیه نیز میتوان گفت که تاکید بر "راه دراز" احیای برجام در حقیقت حامل پیامی منفی به غرب است، به این معنا که مسکو میتواند مسیر احیای برجام را طولانی کند و آنگونه که میخواهند مذاکرات در فوریه به سرانجام برسد، نخواهد بود. در واقع مفهوم موافق این گزاره هم این است که مشکلی با شکست مذاکرات ندارد و اتفاقا میتواند با این شکست و به تبع آن رسیدن ایران به نقطه گریز هستهای، غرب را با چالشها و تبعات ناشی از آن در خاورمیانه درگیر کند. در عین حال نیز تاکید بر پیگیری کانالی برای مبادلات مالی و تجاری با ایران برای مقابله با تحریمها، میتواند با هدف تاثیرگذاری بر موضع تهران در جهت خودداری از دادن امتیازاتی برای رسیدن به توافق از طریق دادن تزریق این "اطمینان خاطر" باشد.
به هر حال، لب رفتار و مواضع خاورمیانهای اخیر مسکو رساندن این پیام به غرب است که اگر در مساله اوکراین از حد مشخصی فراتر روند با برگههای خاورمیانهای خود برای آنها در این منطقه چالشآفرینی کرد.