🔴الگوهای چهارگانه مواجهه امریکا با دیگران
🔹 اختلاف ایران و امریکا بر سر تصاحب قدرت مادی در جهان نیست. حداقل ایران چنین نمیاندیشد که باید منافع مادی امریکا از آن ما شود و...، بلکه اختلاف ایران و امریکا از دو دستگاه جهانبینی نشئت میگیرد. به همین دلیل معتقد هستیم که مشکلات ایران و امریکا بر سر «حدود» یا چند مسئله نیست، بلکه بر سر ماهیت و «وجود» انقلاب اسلامی است و ماحصل رفتار غرب در برجام نیز ثابت کرد که مسئله بر سر حدود نیست.
🔰اما الگوهایی که امریکا در جهان از آن بهره میبرد، چراغ راه نظام جمهوری اسلامی است و این تجربه ذیقیمت نباید در محاسبات ما مغفول بماند. امریکا از زمان فروپاشی رقیب قدرتمند شرقی خود تاکنون چهار الگو را درباره کشورهایی که بیشترین اختلاف یا اشتراک را داشته به کار گرفته است که هر چهار الگو میتواند مسیر پنجمی را به روی ما بگشاید.
1️⃣ الگوی عراق- لیبی الگوی ذیقیمت و هوشمندساز برای نخبگان ایرانی است. اهمیت این مدل در آن است که پس از مذاکره و کسب رضایت امریکا و خاطرجمعی غرب از عدم قدرت کشور مربوطه، موعد رفاه و گشایش فرا نرسید، بلکه اطمینان امریکا برای حذف کمدردسرتر طرف فراهم شد. صدام و قذافی زمانی به پروسه حذف سپرده شدند که امریکا از نبود سلاحهای نامتعارف آنان مطمئن شد و پس از اطمینان به سمت گشایش برای آنان نرفت، بلکه حذف آنان را دنبال کرد که البته در عراق کلاه گشادی که با ورود یاران انقلاب اسلامی به قدرت بر سر امریکا رفت، هنوز و هنوز شوکزدایی نشده است؛ بنابراین تجربه الگوی مذکور برای ما آن است که پس از اطمینان آنان از عدم وجود سلاح هستهای در ایران سراغ موشک ما آمدند و پس از حذف آن، موعد خفگی ما فرامیرسد، نه شروع رفاه و آسایش.
2️⃣ الگوی مصر – پاکستان نیز الگویی قانعکننده برای کسانی است که معتقدند اگر در ۴۰ سال گذشته رابطهای بدون تنش با امریکا داشتیم، امروز مرزهای توسعه را جلوتر برده بودیم و وضع اقتصادی و رفاهی بهتری داشتیم. دو کشور مذکور در همه دوران ۴۰ ساله پرتنش ما و امریکا، مشغول اخذ کمکهای بلاعوض از امریکا بودهاند و به دلایل متعدد همپیمان امریکا شدند.
🔺آیا میتوان ادعا کرد که مصر و پاکستانِ همپیمان امریکا امروز از ایران توسعه یافتهترند؟آیا اقتصاد و رفاه در مصر و پاکستان به دلیل همسویی و همپیمانی و کوتاه آمدن در مقابل امریکا بهتر از ایران است؟ مثال این دو کشور از آن جهت برای ما مهم است که ویژگیهای ژئوپلتیکی و فرهنگی و جمعیتی مشابه ایران دارند و مثالآوری از آن موجهتر از دیگر همپیمانان امریکاست.
3️⃣ الگوی کره و کوبا نمونه دیگری است که تن به مذاکره و رفت و آمد دادند، اما کمکم متوجه شدند که مذاکره امریکا با آنان به مثابه دستور ارباب – رعیتی است و قرار نیست امریکا در قبال مطالباتش امتیازی بدهد. امریکا در جادهای یک طرفه حرکت میکند و هیچ انعطاف و امتیازی تاکنون به کره و کوبا نداده است و هیچ چشمانداز مشخصی نیز وجود ندارد.
4️⃣ الگوی عربستان سعودی نیز نشان میدهد که امریکا همپیمانان ثروتمند را نیز با ترساندن از رقبای منطقهای به مثابه گاوصندوق میبیند . در گاوصندوق که به روی امریکا باز شود، دیگر مهم نیست که دموکراسی و حقوق بشر و حقوق زنان رعایت میشود یا خیر؟
🔺همینجا بود که ترامپ رسماً اعلام کرد: قتل خاشقجی بد بود، اما ما ۴۵۰ میلیارد دلار قرارداد داریم و نمیتوانیم از آن عدول کنیم. این الگو نشان میدهد که امریکا در بهترین حالت از روابط به دنبال چپاول ثروت طرف با استفاده از نقاط ضعف در حوزه حقوق بشر و دموکراسی است.
🔹از قضا روشنفکران ایرانی که امریکا را مظهر دموکراسی و حقوق بشر میدانند، اینجا زبانشان کند میشود و به خودفریبی روی میآورندچهار الگوی ذکر شده هیچ یک نمیتواند مدل جمهوری اسلامی در مواجهه با امریکا و غرب باشد، چراکه هیمنه و جایگاه دینی – تاریخی ایران اجازه عزتکشی را نمیدهد.
💢 راه همان است که امام فرمود. در این ایستادن حذف هم پیروزی است و داستان کربلا الگوی این سبک است. راه ایران ایستادن، عبوس ماندن و استفاده از همه ظرفیتهای بازدارندگی و یافتن دوستهای راهبردی در جهان برای حل مسائل خود با هدف تداوم مقاومت است. مقام معظم رهبری در دیدار رمضانیه با کارگزاران نظام فرمودند در این جنگ ارادهها، ما یک چیز اضافه و برتر داریم و آن ایمان و توکل است.
📝دکتر #ٍعبدالله_گنجی در سرمقاله جوان نوشت
#خبرهای_کم_ولی_خاص
@khabare_vijhe
🔴 سهم اصلاح طلبان در کاهش مشارکت چقدر است؟
✍ دکتر #عبدالله_گنجی
🔰 برخی اصلاح طلبان (نه همه آنان) که خود را اصلاح طلبان پیشرو و ناب میدانند فریاد وا مشارکتا راه انداختهاند که مردم کم مشارکت کردند و لیستها و افراد را مقایسه میکنند، گاهی اولین و آخرین نفرات را مقایسه میکنند و به حاکمیت هشدار میدهند که خطر کاهش مشارکت را جدی بگیرد.
🔺 پایین آمدن مشارکت حتماً دو علت اساسی دارد. اول مسائل زمان، حوادث، پدیدهها و معشیت، دوم روندها. بدون تردید در روند ۲۲ ساله گذشته، اصلاحطلبان نقش اساسی را در مأیوس کردن مردم داشتهاند. هیچگاه رقابت و سلامت انتخابات را تایید نکردند. هرگاه شکست خوردند، یا گقتند رقابت نبود یا تقلب و تخلف شده است.
🔻 اگر محورهای زیر در روند مأیوس کردن مردم مؤثر است، عامل آن کیست؟
1⃣ چه کسانی حاکمیت را دوگانه معرفی کردند و نظام را در قالب انتصابات و انتخابات سازماندهی ذهنی کردند؟ اصلاحطلبان!
2⃣ چه کسانی هر موقع دولت دست آنان بود، دولت موهوم پنهان را تئوریزه کردند تا مردم را از کارآمدی دولت و رأی خود مأیوس کنند؟ اصلاحطلبان!
3⃣ چه کسانی با عبور از قانون اساسی، اسلامیت نظام و قانون انتخابات، انتخابات آزاد را تئوریزه کردند؟ اصلاحطلبان!
4⃣ چه کسانی دولت را تدارکات چی معرفی کردند؟ اصلاحطلبان!
5⃣ چه کسانی گفتند مجلس عصاره فضائل شورای نگهبان است، نه ملت؟ اصلاحطلبان!
6⃣ چه کسانی سیاست خارجی نظام را دشمن تراشی و بیتوجهی به زندگی مردم تفسیر کردند؟ اصلاحطلبان!
7⃣ چه کسانی شورای نگهبان را به مهندسی و عمل جناحی متهم کردند؟ اصلاحطلبان!
8⃣ چه کسانی قوانین مربوط به اجرای احکام اجتماعی توسط حکومت را به سخره گرفتند؟ اصلاحطلبان!
9⃣ چه کسانی بی اعتمادی به سلامت انتخابات را تئوریزه کردند(تقلب)؟ اصلاحطلبان!
🔟 چه کسانی هر موقع شکست خوردند، عدم رقابت، تخلف و تقلب را طرح کردند؟ اصلاحطلبان!
1⃣1⃣ چه کسانی نوشتن و سند منتشر کردند که در کشور یکه سالاری است نه مردم سالاری؟ اصلاحطلبان!
2⃣1⃣ چه کسانی معدود احکام حکومتی را به سخره گرفتند و آن را مقابل اراده مردم معرفی کردند؟ اصلاحطلبان!
3⃣1⃣ چه کسانی در آستانه انتخابات اتاق فکر عملیات روانی تشکیل و مانیفستهای «جمهوری خواهی»، «زیست مسلمانی» (زیست هابرماسی)، «حالا وقتش است»، «سند تأملات» نوشتند؟ اصلاحطلبان!
4⃣1⃣ چه کسانی از ۲۱ جلد صحیفه امام(ره) فقط و فقط میزان رای ملت را پذیرفتند و حتی جمله بعدی آن را هم نادیده گرفتند؟ اصلاحطلبان!
5⃣1⃣ چه کسانی بعد از شکست، مردم را مقابل نظام کشاندند؟ اصلاحطلبان!
6⃣1⃣ چه کسانی مردم را تشویق به دادن رأی به روحانی کردند اما الان میگویند: هم ما نبودیم و هم علت ناکارآمدی دولت ربطی به خود دولت ندارد؟ اصلاحطلبان!
💢 حالا به رغم همهی اینها چه کسانی آن طرف جوب ایستادهاند که به داد کشور برسید که مشارکت پایین آمده است؟ اصلاحطلبان!
آیا محورهای فوق در روند مأیوس کردن مردم تاثیر نداشته است؟ اصلاحطلبان: خیر!
🔴 مذاکرات هستهای و دو خط موازی با آن
👤 #عبدالله_گنجی
🔹 مذاکرات هستهای ایران و اعضای اصلی شورای امنیت سازمان ملل 18ساله شد. اما در طول مذاکرات اقدامات دیگری نیز صورت میگرفت که دو طرف از آن مطلع بودند و سعی میکردند در متن مذاکرات به آن وارد نشوند، یک خط موازی غرب و صهیونیستها با مذاکرات ایجاد کردند و یک خط موازی جمهوری اسلامی ایران. خط جمهوری اسلامی دور زدن تحریم بود که برخی ـ حتی در داخل - آن را غیراخلاقی میدانستند.
🔸 یعنی تحریم را غیراخلاقی نمیدانستند اما دور زدن تحریم را نوعی دزدی و پنهانکاری تلقی میکردند. اما با پایان دولت روحانی خط موازی ایران از دور زدن تحریم فراتر رفت که به آن اشاره میشود. خط موازی غرب و صهیون در طول مذاکرات دو بعد داشته است.
✅ اول جنگ سختافزاری از طریق خرابکاری، انفجار و ترور و دوم جنگشناختی از طریق رسانه و شبکههای اجتماعی. جنگ اول با هدف نابودی زیرساختهای انسانی و فیزیکی هستهای صورت میگرفت و جنگ دوم در راستای فروپاشی درونی و رویارویی مردم و حاکمیت از طریق جنگشناختی با هدف جهتدهی به مرجع و منبع مشکلات معیشتی مردم ابداع شد.
🔹 از اول مذاکرات شاهد جنگ سایبری علیه تأسیسات هستهای بودیم که ویروس استاکسنت و نفوذ و فروش قطعات آلوده شروع آن بود و ترور چندین دانشمند هستهای که آخرین آن شهید فخریزاده بود و در آخر انفجار نطنز و کرج، نمونههای دیگری از آن است و قطعاً دهها مورد دیگر نیز بوده که ناکام مانده است.
🔸 نکته جالب اینکه ما با اعضای اصلی شورای امنیت سازمان ملل که حق وتو دارند و برای مسائل امنیتی جهان تصمیم میگیرند مذاکره میکردیم اما آنان هیچگاه حاضر به تشکیل جلسه شورای امنیت یا اتخاذ تصمیم علیه جنگ موازی با مذاکره نشدند و جنگهای مذکور اگرچه به صورت موردی و با تدبیر نظام در کار آژانس انرژی اتمی اختلال میکرد اما مشکلی را متوجه مذاکرهکنندگان با ما نکرد و هیچگاه پاسخگوی این دوگانه (ترور و انفجار - مذاکره) نبودند. اما با پایان دولت روحانی خط موازی جدیدی از سوی ایران به کمک دور زدن تحریم آمد.
✅ در سال پایانی ترامپ، رهبری راهبرد بیاثر کردن تحریم در عین رفع تحریم را اعلام کردند که هر یک میتواند مکمل و راهگشای دیگری باشد. بیاثر کردن تحریم به صورت جدی در دستور کار دولت جدید قرار گرفت.
🔹 بهبود روابط با همسایگان، بهبود رابطه با عربستان و امارات، دو برابر شدن صادرات به افغانستان، سوآپ گاز با ترکمنستان، بازگشت بخشی از بدهی عراق، حل غائله مرزی با آذربایجان و... نمونههایی از این بیاثرسازی است. فروش رسمی نفت به چین، اجرایی شدن قرارداد 25 ساله و سفر رئیسی به روسیه و عضویت در شانگهای نمونههای دیگر از توجه به راهبرد بیاثر کردن تحریم بوده است که اثرات آن مانند توقف یا منفی شدن رشد تورم و ثبات نسبی قیمتها و عدم قطع یا افت فشار گاز در اوج سرما نمونههای آن است.
💢 بنابراین در ادامه کار نیز باید بدانیم جنگ و تخریب و ترور همچنان مکمل مذاکره غرب با ماست و در عین حال گزینه پیدا کردن منفذهای تنفسی با هدف بیاثر کردن تحریم همچنان باید معتبر باقی بماند. زیرا نه از پایان جنگ موازی خبری است و نه از تضمین یک توافق پایدار با غرب.
#بین_الملل