#فراکسیون_جیوه‼️
🔴 تحلیل انتخابات هیئت رئیسه مجلس
🔻انتخابات #هیئت_رئیسه_مجلس گویای این بود که یا سه فراکسیون مجلس ( مستقل ولایی وابسته به #لاریجانی، امید وابسته به #عارف و نمایندگان ولایی منتسب به اصولگرایان #منتقد_لاریجانی) نتوانسته بودند به نحوی قبل از شروع رای گیری با هم ائتلاف کنند و کنار بیایند و یا اینکه به ائتلاف شان پایبند نبودند وگرنه بعد از کناره گیری جناب #حاجی_بابائی ( کاندید ریاست مجلس از سوی فراکسیون ولایی)، ۵۴ رای او نباید بین لاریجانی ، عارف و #باطله تقسیم میشد و درثانی در انتخاب نواب مجلس نیز ۱۰۱ رای جناب لاریجانی در دور اول نمی بایست بین آقایان #پزشکیان و #مطهری ( از فراکسیون امید)، #مصری ( از فراکسیون ولایی ) و #قوامی ( از فراکسیون مستقلان ولایی) تقسیم میشد !!
اگر ائتلافی صورت نگرفته باشد باید گفت ما در این مجلس با یک فراکسیونی طرف هستیم به نام #فراکسیون_جیوه که اتفاقاً بدون اینکه در جایی ثبت شده باشد از همهی فراکسیونهای موجود در مجلس قوی تر هست و در برنگاهها می تواند تعیینکننده ظاهر شود!!
#قاسم_زاده
🔴 ماهیت مخوف برخی اعضای #بیت_منتظری از زبان مقام معظم رهبری... از فحاشی به #مطهری و #بهشتی تا نقشه نابودی #جامعه_مدرسین_قم
🔹 برشی از کتابِ #روایت_رهبری
حضرت آیتالله خامنهای در توصیف برخی از اعضای اصلی بیت آقای منتظری، چنین نقل میکنند:
🔸«من از اولی که با این جماعت برخورد کردم، نقاط منفی در آنها دیدم. اینها همان کسانی بودند که دادگاههای انقلاب اصفهان را درست کردند و چندتا از عناصرشان کارهای بسیار بد کردند. مهندس بحرینیان را کشتند.
میدیدم آدمهای صادقی نیستند. همه نگاههایشان نسبت به امام و نسبت به مسائل انقلاب، بدبینانه بود. نسبت به آقای #بهشتی خیلی بدبین بودند و #فحاشی میکردند. به آقای #مطهری فحاشی میکردند.
🔹اینها اصلا از اول پایه کارشان را اینجوری گذاشته بودند. ما به اینها خوشبین نبودیم. بعد هم همان اول کار به جان #جامعه_مدرّسین افتادند و علیه جامعه مدرسین [فعالیت میکردند.] این را که باید آنها را نابود کرد، هر کار اینها میکنند، آدم بکلّی برخلافش حرف بزند و نظر بدهد.
🔸من قبول نداشتم، لذا یکبار که برای سمینار ائمه جمعه رفتیم قم، رفتیم خانه ایشان [آقای منتظری]، من قم که میرفتم، همیشه خانه آقای منتظری وارد میشدم. آن بار هم بغل خانهاش یک خانهای بود که آنجا رفتیم. صبح زود دو نفر از #اطرافیهای_نزدیک_آقای_منتظری از من وقت گرفتند که بیایند با من ملاقات کنند. گفتند یک کار واجب فوری داریم. آمدند پیش من.
🔹بعد گفتند جامعه مدرّسین را باید از بین برد! آن کسی هم که در مقابل اینها باشد، باید یک «ریش» _تعبیرشان این بود_ باشد. یعنی یک آدم مثلاً جاافتاده مسنّی باشد و برای همین هم بایستی فلانی را _یک عالمی را اسم آوردند_ بزرگش کنیم تا او بتواند به جان جامعه مدرّسین بیفتد.
🔸آمده بودند این را با من درمیان بگذارند. من به آنها گفتم خب اول بدانیم که چرا باید جامعه مدرّسین را باید از بین برد تا بعد دنبال آن ریشی باشیم که میخواهد از بین ببرد. اینها از حرف من تعجب کردند.
🔹..اینها بنده را خودی مثلا فرض میکردند، بعد که دیدند من حتی در اصل نابود کردن جامعه مدرسین _چیز به این واضحی [از نظر آنها]_ حرف دارم، فهمیدند که نه، من خودی نیستم!
غرض این است که با آنها یک سوابق اینجوری داشتم. لذا از آنها هیچوقت خوشم نمیآمد. تحت تأثیر حرف آنها قرار نمیگرفتم. در حالیکه بعضی از همین مسئولینی که در رأس امور بودند، ولو از روی اجبار، و با اینکه خیلی هم آنها را قبول نداشتند، اما بالاخره ملاحظه میکردند، و بعضیها هم واقعاً حرفهای آنهخا را قبول میکردند.»
📝 #روایت_رهبری، ص 192
#خبرهای_کم_ولی_خاص
@khabare_vijhe